ابوالقاسم فنایی

ابوالقاسم فنایی در مورد «نظام اخلاقی عالَم هستی» می‌نویسد:
«نظام اخلاقی عالَم یکی از آموزه‌های کلیدی دین است، که نقش به‌سزایی در اخلاقی شدن و اخلاقی ماندن مؤمنان بازی می‌کند. این آموزه می‌گوید: جهان هستی، علاوه‌بر نظم طبیعی / علمی، دارای نظمی اخلاقی هم هست و در برابر کارهای نیک و بد آدمی حساسیت می‌ورزد و نسبت به اعمال و رفتار او واکنش مناسب نشان می‌دهد. تبیین اخلاقی حوادث و پدیده‌های مادی و طبیعی یکی از تم‌های برجسته و غالب در متون دینی را تشکیل می‌دهد و این آموزه مهمِ دینی جواب سرراست و روشنی به سؤال ”چرا باید اخلاقی بود؟“ در اختیار مؤمنان قرار می‌دهد. دنیا را آدمیان متوسط پُر کرده‌اند و اخلاق متوسطان مبتنی بر خودگروی است. غالب انسان‌ها رفتارهای خود را براساس عقلِ خودمحور و خودگرا و عقلانیت اقتصادی تنظیم می‌کنند و پای‌بندی آنان به اخلاق و ارزش‌های اخلاقی تا وقتی است که این کار سودی به حالِ خود آنان داشته باشد.

در این اوضاع و احوال، اگر کسی معتقد باشد که جهان هستی که در آن زندگی می‌کند اخلاقاً کور و کر و بی‌تفاوت و بی‌طرف است و صرفاً بر اساس قوانین طبیعی / علمی اداره می‌شود و ملاحظات اخلاقی در روند حوادث و پدیده‌های این عالم هیچ نقشی ندارد، طبیعتاً انگیزه ضعیف‌تری برای پای‌بندی به اخلاق خواهد داشت تا کسی که به نظم اخلاقی عالَم ایمان دارد. بلی اگر حس وظیفه‌شناسی و دیگرخواهی یا عقل و وجدان اخلاقی شخص به مقدار کافی قوی نباشد، اعتقاد و عدم اعتقاد به نظام اخلاقی عالَم تأثیری در رفتار او و در پای‌بندی او به ارزش‌های اخلاقی نخواهد داشت.» (فنایی، 1384: 173 ــ 174)

«این نکته مسلم است که ”عقلِ اخلاقی“ در اکثریت انسان‌ها آن قدر قوی نیست که در پناه آن انسان بتواند در برابر الزمات ”عقلِ خودگرا“ یا خواهش‌ها و تمایلات خودخواهانه و نفسانی مقاومت کند و صرفِ شناخت ارزش و الزام اخلاقی و اعتقاد بدان برای تحریک آنان به سوی عمل کافی نیست.» (همان: 183)

یادداشت‌ها:

ـ فنایی، ابوالقاسم (1384). دین در ترازوی اخلاق. تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.