شهید مطهری درباره «تقلید کورکورانه» می‌نویسد:

«بسیاری از مردم این‌گونه‌اند که چیزهای مورد باور اجتماع باورشان می‌شود؛ یعنی چیزی که در اجتماع مورد قبول قرار گرفته است و نسل‌های گذشته آن را پذیرفته‌اند صرفاً به دلیل اینکه نسل‌های گذشته آن را قبول کرده‌اند می‌پذیرند. قرآن می‌فرماید هر مسئله‌ای را با معیار عقل بسنجید، نه اینکه هرچه نیاکان شما انجام دادند آن را سند بدانید یا آنکه آن را به کلی طرد کنید. بسا مسائل هست که در گذشته مطرح شده و در همان موقع هم غلط بوده ]است[، اما مردم آن را پذیرفته‌اند و بسا مسائل درست که در زمان‌های دور عرضه شده ]است[، اما مردم به دلیل نادانی از قبول آن خودداری کرده‌اند. در پذیرش این مسائل باید از عقل و اندیشه مدد گرفت، نه اینکه کورکورانه به تقلید پرداخت. قرآن اغلب پیروی از آباء و اجداد را در مقابل عقل و فکر قرار می‌دهد:
بقره 170

به ایشان گفته می‌شود از دستورات الهی پیروی کنید. می‌گویند آیا از روش‌های پدران‌مان دست برداریم؟ آیا اگر پدران و مادران شما شعور نداشتند، شما باید جریمه بی‌شعوری آنها را بدهید؟!
قرآن تأکید می‌کند که قدمت یک اندیشه نه دلیل کهنگی و غلط بودن آن است و نه موجب صحت و درستی آن. کهنگی در امور مادی راه می‌یابد، اما حقایق هستی هرچه که زمان بر آنها گذشته باشد کهنه و فرسوده نمی‌شوند. حقیقتی مثل ”إِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ“ ]رعد: 11[ تا دنیا دنیاست پابرجا و استوار و صادق است. قرآن می‌گوید باید با سلاح عقل و اندیشه با مسائل روبه‌رو شوید؛ نباید عقیده‌ای درست را به دلیل آنکه دیگران انگ و برچسب به انسان می‌زنند رها کرد و نباید عقیده‌ای را به صرف تعلق داشتن به این یا آن شخصیت بزرگ و معروف پذیرفت. در هر زمینه‌ای باید خود به تحقیق و بررسی در مورد مسائل پرداخت.» (مطهری، 1381: 60 ــ 61)

 

یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی (1381). آشنایی با قرآن. جلد 1. چاپ ؟. تهران: انتشارات صدرا.