مطهری و سیری در نهج البلاغه

شهید مطهری می‌نویسد:

«طه حسین، ادیب و نویسنده معروف مصری معاصر، در کتاب ”علی و بنوه“ داستان مردی را نقل می‌کند که در جریان جنگ جمل دچار تردید می‌شود، با خود می‌گوید چطور ممکن است شخصیت‌هایی از طراز طلحه و زبیر برخطا باشند؟!‌ درد دل خود را با خود علی (ع) در میان می‌گذارد و از خود علی می‌پرسد که مگر ممکن است چنین شخصیت‌های عظیمِ بی‌سابقه‌ای بر خطا روند؟

علی به او می‌فرماید: ]متن عربی[؛ تو سخت در اشتباه‌ای، تو کار واژگونه‌ای کرده‌ای. تو به جای اینکه حق و باطل را مقیاس عظمت و حقارت شخصیت‌ها قرار دهی، عظمت‌ها و حقارت‌ها را که قبلاً با پندار خود فرض کرده‌ای مقیاس حق و باطل قرار داده‌ای. تو می‌خواهی حق را با مقیاس افراد بشناسی! برعکس رفتار کن. اول خود حق را بشناس، آن‌وقت اهل حق را خواهی شناخت؛ خود باطل را بشناس، آن‌وقت اهل باطل را خواهی شناخت. آن‌وقت دیگر اهمیت نمی‌دهی که چه کسی طرفدار حق است و چه کسی طرفدار باطل. و از خطابودن آن شخصیت‌ها در شگفت و تردید نخواهی بود.

طه حسین پس از نقل جمله‌های بالا می‌گوید: ”من پس از وحی و سخن خدا جوابی پرجلال‌تر و شیواتر از این جواب ندیده و نمی‌شناسم.“» (مطهری، 1353: 34 ــ 35)


یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی. (1353). سیری در نهج‌البلاغه. چاپ ؟. تهران: انتشارات صدرا.