عاشوراشناسی به قلم محمد اسفندیاری

محمد اسفندیاری می‌نویسد:

«در دهه‌های گذشته فراوان گفته‌اند و نوشته‌اند که اگر اسارت اهل بیت و افشاگری حضرت زینب نبود، پیام امام حسین و آثار شهادتش در همان کربلا دفن می‌شد. گویندگان این سخن، الحق که نقش شیرزن کربلا و آن سخنان افشاگرانه‌اش را خوب دریافتند، اما خون امام حسین را دست کم گرفتند و از ثار الله بودن آن حضرت غفلت ورزیدند و فراموش کردند که امام حسین نیز پیش‌تر پیامش را به انبوهی از مردم ابلاغ کرده بود. بی‌تردید حضرت زینب، با آن خطابه‌های آتشین، پیام خون حسین را گزارد، ولی اگر هم زینب نبود و یا خانواده امام اسیر نمی‌شد، هرگز خون سیدالشهدا هدر نمی‌شد و پیام آن حضرت و آثار شهادتش محو نمی‌گشت. امام حسین در مکه، و از مکه تا کربلا، و در کربلا، و به روایتی در سال 58 در خطبه معروفش در منیٰ، با حضور بسیاری از اصحاب پیامبر و عالمان امت، بارها و بارها، خواسته‌ها و آرمان‌ها و پیام‌هایش را به مردم ابلاغ و با آنها اتمام حجت کرده بود. حتی اگر فرض کنیم که امام حسین از مدینه تا کربلا روزه سکوت می‌گرفت و کلمه‌ای درباره علت قیامش نمی‌گفت، باز هم معلوم بود که پیام‌ها و خواسته‌های آن حضرت چه بود و چرا قیام کرد. هم معلوم بود که امام حسین می‌خواست با یزید بیعت نکند، و هم معلوم بود که یزید می‌خواست امام حسین با او بیعت کند. این موضوع نیز از سال‌ها پیش معلوم بود: هنگامی که معاویه در حیات خویش، از مردم برای ولایت‌عهدی یزید بیعت گرفت و امام حسین بیعت نکرد.

امام حسین مردی گمنام و چون یکی از آحاد مسلمانان نبود که اگر کشته می‌شد، شعاع شهادتش تا دوردست نمی‌رفت. آن حضرت، حتی به نظر اهل سنت، بزرگ‌ترین شخصیت روزگارش بود و همه دیده‌ها معطوف بدو. برای حکومت یزید امکان نداشت که امام حسین را در میدان جنگ بکشند و بر آن سرپوش نهند.» (اسفندیاری، 1395:‌ 156 ــ 157)

 

یادداشت‌ها:

ـ اسفندیاری، محمد. (1395). عاشوراشناسی: پژوهشی درباره هدف امام حسین (ع). چاپ دوم. تهران: نشر نی.