«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

عروسی قاسم در کربلا؟

شهید مطهری می‌نویسد:

«می‌گویند: در همان گرماگرم روز عاشورا، که می‌دانیم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند، امام فرمود حجله عروسی راه بیندازید، من می‌خواهم عروسی قاسم را با یکی از دخترهایم، لااقل شبیهش هم شده، در اینجا ببینم. (حالا قاسم یک بچه سیزده‌ساله است.) چرا؟‌ آخر آرزو دارم، آرزو را که نمی‌توانم به گور ببرم. شما را به خدا ببینید، یک حرفی است که اگر به زن دهاتی بگویی، به او برمی‌خورد. گاهی از یک افراد خیلی سطح پایین [می‌شنویم که] من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم، عروسی دخترم را ببینم. حالا در یک چنین گرماگرم زدوخورد که مجال نماز خواندن نیست، می‌گویند حضرت فرمود که من در همین جا می‌خواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد کنم و یک شکل عروسی هم شده است در اینجا راه بیندازم. یکی از چیزهایی که از تعزیه‌خوانی‌های قدیم ما هرگز جدا نمی‌شد عروسی قاسم بود؛ قاسم نوکدخدا، یعنی نوداماد، قاسم نوداماد؛ در صورتی که این قضیه در هیچ کتابی از کتاب‌های تاریخی معتبر وجود ندارد.» (مطهری، 1377: 69)

 

یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی (1377). حماسه حسینی: سخنرانی‌ها. جلد 1. چاپ سی‌ام. تهران: انتشارات صدرا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

مداحان و صیانت از عزاداری‌ها

قرن‌هاست که عزاداری و برگزاری مجالس یادبود ائمه اطهار (ع) بخشی جداناپذیر از فرهنگ مردم ایران‌زمین شده است. نه تغییر حکومت‌ها توانست این سنت دیرینه شیعیان ایران را از یادها فراموش کند و نه ممنوعیت‌ها و غیرقانونی اعلام کردن آنها از سوی برخی حکام و نه قحطی و جنگ و گرفتاری‌های تاریخی مردم. با این حال، نیازمند دقت‌هایی هستیم تا بستر مناسبی که برای حفظ این سنت وجود دارد دست‌خوش آسیب نشود.

بخش مهمی از مجالسِ عزاداری مجالسی است که در منازل برگزار می‌شود. به روضه‌خوان‌های مرد اصطلاحاً ”مداح“ و به روضه‌خوان‌های زن ”خانم جلسه‌ای“ اطلاق می‌شود. اما این مداح‌ها و خانم جلسه‌ای‌ها فقط روضه نمی‌خوانند؛ آنها بخش‌هایی از تاریخ اسلام و احکام فقه و شرع را هم بیان می‌کنند و به نوعی نماینده معرفی دین به عامه مردم هستند.

مجالس عزاداری همواره با حضور گرم و معنوی مردم مؤمن برگزار شده است. اهمیت این مجالس به گونه‌ای است که، چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ شکلی، باید با مراقبت‌هایی دائمی همراه باشد. به عنوان نمونه، با توجه به افزایش سطح سواد عمومی توقعات جوانان از مطالبی که در این مجالس بیان می‌شود و روایات و مقاتلی که نقل می‌شود تا حد زیادی بالا رفته و آنان انتظار دارند آنچه در کنار سوگواری برای ائمه اطهار (ع) بیان می‌شود مستند و سرشار از معرفت و اندیشه و راه‌حل‌هایی برای زیست اخلاقی و شیعی باشد.

حسین، دانشجوی مهندسی منابع طبیعی است و می‌گوید: ”من در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده‌ام و عقاید دینی خود را دارم. به ائمه اطهار (ع) هم ارادت ویژه و خاصی دارم. برای همین، تاریخ زندگی آنها را مطالعه کرده‌ام و اطلاعات به نسبت گسترده‌ای در زمینه تاریخ اسلام و وقایع تاریخی دارم. ولی در برخی مجالس با مطالب سست و یا غلو و خرافه‌آمیز مواجه می‌شوم و طبیعی است متوقع باشم که آقایان زحمت بیشتری به خود داده و در مجالس از نوحه‌ها و اشعار قوی‌تر و مناسب‌تری که با اخلاق و سیره ائمه (ع) سازگاری دارد استفاده کنند.“

حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان، پژوهشگر برجسته تاریخ اسلام و ایران، ضمن انتقاد شدید از سخنان برخی افراد که در تریبون‌های رسمی به خرافات درباره ظهور حضرت مهدی (عج) دامن می‌زنند گفت: ”متأسفانه به جای آن که متفکران و اندیشمندان، از روحانی و دانشگاهی، رشته فکر را در دست گرفته و باب اندیشه و اندیشیدن را باز نگاه دارند، مدتی است که در این کشور عده‌ای روضه‌خوان و مداح سردمدار فکر و اندیشه شده‌اند. این شخص در کجا درس خوانده؟ چه قدر فقه می‌داند؟ چه قدر با مبانی فلسفی اسلام آشناست؟‌ چه قدر تاریخ اسلام خوانده؟ کجا تحصیل کرده که در هر بابی نظر می‌دهد؟“

با رشد جامعه و افزایش سطح تحصیلات و آگاهی مردم، انتظار از این مجالس بالاتر رفته و مردم نمی‌خواهند که شنونده‌های منفعلی باشند. مردم انتظار دارند راجع به آنچه گفته می‌شود، دقت و مطالعه عمیق‌تری صورت گیرد و حقیقتاً هدف از برگزاری مجلس تعظیم شعائر باشد. اما اگر مخاطبان حس کنند که گوینده سواد درستی ندارد یا جهت‌گیری سیاسی خاصی دارد و از این تریبون سوءاستفاده سیاسی می‌کند طبیعتاً واکنشی منفی داشته و ممکن است منجر به دل‌زدگی از مجالس عزاداری به ویژه در جوانان شود.

گرفتن دستمزدهای کلان و حیرت‌انگیز از سوی برخی مداحان و خانم‌های جلسه‌ای و وارد شدن تجمل به برخی مجالس عزاداری در منازل نیز نکته دیگری است که طبیعتاً با انتظاری که از مجالس عزاداری ائمه اطهار (ع) می‌رود سازگار نیست. هدف رونقِ ایمان و اندیشه است.

چگونه است که کسانی که سال‌ها تحصیلات دانشگاهی و تجربه کار در زمینه خاصی را دارند باید مجوز کار بگیرند و در یک چارچوب و استاندارد تعیین‌شده مزد دریافت کنند، ولی برخی ”خانم جلسه‌ای“ها و ”مداح“ها و ”روضه‌خوان“ها می‌توانند هر میزان که می‌خواهند مزدهای کلان دریافت کنند و هر چیزی که خودشان می‌خواهند را به افکار عمومی مردم تزریق کنند و حتی گاهی در مواردی دیده شده که به خود اجازه می‌دهند که بر سر فردی که سؤالی را پرسیده فریاد زده و او را تحقیر کنند؟

در بعضی مجالس [...] تریبون مداحی تبدیل به تریبون سیاسی شده و بسته به وابستگی و علقه مداح نقش‌های خوب و بد بین شخصیت‌های سیاسی احزاب تقسیم شده و این حرکت دینی مردم ابزاری در دست مداحان می‌شود برای تبلیغات سیاسی و تزریق افکار شخصی به ذهن مردم. این شیوه خود عامل دیگری است که به اعتماد عمومی از این مجالس آسیب می‌زند. [...] سؤال اینجاست که آیا مردم برای شنیدن مشی سیاسی روضه‌خوان و خانم‌ جلسه‌ای به این مجلس رفته‌اند یا هدفی مذهبی داشته‌اند؟ آیا استفاده از مجالس عزاداری، که تمام زمانش حق مردم است، برای اهدافِ شخصی و گروهی مصداق تضییع حق‌الناس نیست؟ (شفقنا، دسترسی در 1397/6/23)

 

یادداشت‌ها:

ـ شفقنا (انتشار در 1397/6/21)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

مداح‌محوری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

کشنده‌ترین آفت عاشورا!

دیانت و عقلانیت

رضا بابایی می‌نویسد:

«آفات جدید در مسئله عاشورا ماهیتی متفاوت دارند و از سنخ تحریفات مرسوم و رایج نیستند؛ مانند استفاده‌های سیاسی از عاشورا. کشنده‌ترین آفت نیز همین است که عاشورا را با سیاست‌های روز گره بزنیم و از آن برای این هزینه کنیم. در سیاست‌های روز ایران طرفداران مذاکره با قدرت‌های جهانی به گفت‌وگوهای امام حسین با ابن سعد در کربلا اشاره و استناد می‌کنند و مخالفان مذاکره هرگونه مذاکره‌ای را میان امام و سپاه کوفه انکار می‌کنند. این روش برای توجیه رفتارهای سیاسی روز بسیار خطرناک است. ما می‌توانیم از عاشورا الهام بگیریم و به طور کلی این درس را بیاموزیم که خون بر شمشیر پیروز است؛ اما اجازه نداریم در هر مقطعی از زمان برای هر رفتاری که می‌پسندیم دلیلی از تاریخ اسلام بیاوریم، زیرا شکل‌گیری هر واقعه‌ای در هر گوشه‌ای از تاریخ بر ده‌ها زمینه اجتماعی و فرهنگی و عوامل پیدا و پنهان استوار است که تکرار بی‌کم‌وکاست آنها در مقاطع دیگر، تقریباً جزء محالات است. از سوی دیگر، اگر من می‌توانم دشمنم را تکرار ابن زیاد و سنان بن انس بدانم و جنگ با او را ادامه عاشورا بخوانم، دیگری نیز می‌تواند مرا شمر زمان بخواند.» (بابایی، 1397: 363)

 

یادداشت‌ها:

ـ بابایی، رضا. (1397). دیانت و عقلانیت: جستارهایی در قلمرو دین‌پژوهی و آسیب‌شناسی دینی. اصفهان: نشر آرما.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

جایگاه واجبات و مستحبات!

نهج‌البلاغه 

«عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمی‌گرداند، اگر به واجب زیان رساند.» (نهج‌البلاغه: حکمت 39)

«هرگاه مستحبات به واجبات زیان رساند آن را ترک کنید.» (نهج‌البلاغه: حکمت 279)

 

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

قصد تقرب به خدا در کشتن امام حسین (ع)

محمد اسفندیاری و همه ما برادریم

محمد اسفندیاری می‌نویسد:

«بسیاری از مخالفان ائمهٔ طاهرین نیز نه از روی عناد و لحاج، که از سر جهل و حمق روبه‌روی ایشان صف کشیدند. حتی در کشتن شدن مظلومانه امام حسین (ع) و بستگانش، که بزرگ‌ترین فاجعه صدر اسلام بود، جهالت و حماقت نیز نقش داشت. همهٔ کسانی که به جنگ آن حضرت آمده بودند انگیزهٔ شیطانی نداشتند، بلکه برخی از ایشان نادان‌هایی از همه جا بی‌خبر بودند که به قصد تقرّب به خدا چنان فاجعه‌ای آفریدند.

از امام سجاد (ع) روایت کرده‌اند: ”]متن عربی[؛ هیچ روزی مانند روز حسین نبود. سی هزار مرد، که به پندار خودشان از این امت بودند، بر او گرذ آمدند و همه جا با ریختن خونش به خداوند عزّ و جل تقرب می‌جستند.“ ]ابن بابویه، امالی، ص 414[

باری، بعضی با حُسن نیت و به قصد قربت، ولی از سر جهل، چنان خرابکاری‌هایی می‌کنند که در خیال نمی‌گنجد. سادگی است اگر به صداقت و نیت نیک خود یا دیگری فریفته شویم. حُسن نیت شرط کافی برای هیچ کاری نیست و هیهات که بتواندجای دانستن را بگیرد. آنکه نمی‌داند، گو اینکه سراپا صداقت باشد و بخواهد عدالت بورزد، باز نمی‌تواند. برای دیندار زیستن، و برای اخلاقی زیستن، و برای مفید زیستن، علاوه‌بر حُسن نیت، نیازمند آن‌ایم که بدانیم. ندانستن گناه است و منشأ بسیاری از گناهان. راست گفت پیامبر خدا: ”وَیلٌ لِمَنْ لا یَعلَمْ.“] کنز‌العمال، ج 10، ص 198[» (اسفندیاری، 1396: 174 ــ 175)

 

یادداشت‌ها:

ـ اسفندیاری، محمد. (1396). همه ما برادریم: سیمای انسانی و اخلاقی اسلام. ویراست چهارم. چاپ هشتم. تهران: نگاه معاصر.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

اصل بر اختیار است یا اجبار؟

کتاب دولت و اجرای شریعت

محمد سروش محلاتی می‌نویسد:

«آیا بنای شرع بر آن است که با جمع‌آوری اسباب گناه از جامعه زمینه‌های معصیت را از میان بردارد و امکان خلاف‌کاری از انسان‌ها سلب شود؟ آیا شریعت جامعهٔ بشری را به مثابه مهدکودکی می‌بیند که باید هر گونه وسیله خطرناک را از دسترس کودکان دور کند که مبادا برای آنها حادثه‌ای تلخ اتفاق افتد و یا برعکس، اصل را بر برخورداری انسان از قدرت انتخاب و امکان بروز خیر و شر از او می‌گذارد و جز در موارد ضروری به سلب اختیار از شهروندان نظر نمی‌دهد؟» (سروش محلاتی، 1394: 69 ــ 70)

منطق قرآن

«در قرآن کریم، آیات فراوانی وجود دارد که بر عنصر اختیار در انسان تأکید می‌کند و ایمان و هدایت را مبتنی بر آن ساخته است. در حقیقت، قرآن به ایمان و عمل صالحی فرامی‌خواند که آدمی با درک و شعور خود آن را بشناسد و با اراده و اختیار خود آن را بپذیرد و انجام دهد. همچنین تصریح شده است کامل‌ترین انسان، که در بالاترین مقام ولایت قرار دارد ــ یعنی رسول اکرم (ص) ــ از سیطره و قدرتی برخوردار نیست که انسان‌ها را با زور و قهر به هدایت وادار کند: ”لَسْتَ عَلَیهِمْ بِمُصَیطِرٍ“ ]غاشیه: 22[. و آیات مکرری که وظیفه پیامبر را ”فقط“ ابلاغ روشن پیام الهی می‌داند: ”فَإِنَّمَا عَلَیکَ الْبَلَاغُ الْمُبِینُ“ ]نحل: 82[ به معنای آن است که پیامبر در برابر کسانی که دعوت او را نمی‌پذیرند دست به ”اجبار و اکراه“ نمی‌برد ]...[» (همان: 71 ــ 72)

دیدگاه علامه طباطبایی

«وظیفه پیامبران این نیست که مردم را به زور به تکالیف‌شان وادار کرده و چنان کنند که آنان مجبور شوند از کفر به ایمان درآیند و گناهکاران از سر اضطرار و ناچاری به اطاعت و فرمان‌برداری تن دهند، بلکه قلمرو رسالت آنان انذار و تبشیر است. ]المیزان، ج 12، ص 241[» (همان: 72)

دیدگاه علامه شعرانی

«اگر خداوند می‌خواست می‌توانست بندگان خود را بر کارهای خوب اجبار کرده زمینه‌ها و اسباب گناه را از بین ببرد، مثل اینکه برای آنان خمر و خنزیر نیافریده و یا کسی که قصد کار خلافی مانند دزدی دارد دستش را فلج کرده و کسی که قصد زنا دارد شهوتش را نابود کند. ولی خداوند انسان‌ها را بر ”خوبی“ و ”بدی“ قدرت بخشیده و برای آنها اسباب و آلات هر کدام را آفریده و در اختیارشان گذاشته تا بتوانند ”انتخاب“ کنند. او هرچند گناه را نمی‌پسندد، ولی می‌خواهد که انسان‌ها با ”ارادهٔ خود“ از آن پرهیز کنند و البته خوبی‌های ”اختیار“ در انسان بسیار بیشتر از بدی‌هایی است که در وقوع گناه وجود دارد. چه اینکه ضرر سلب اختیار از شهروندان به وسیله نابود کردن ابزارهای گناه بسیار بیشتر از ضرر گناهانی است که اتفاق می‌افتد، زیرا در همان ابزارها و آلات هم فواید و منافعی برای جامعه بشری وجود دارد که نباید بشریت را از آنها محروم نمود. ]تعلیقهٔ شرح اصول الکافی، ج 4، ص 367[» (همان: 69)

 

یادداشت‌ها:

ـ سروش محلاتی، محمد. (1394). دولت و اجرای شریعت: سلسله مقالات دولت و ابزارهای الزام شهروندان به شریعت. تهران: نشر نی.

ـ سایت محمد سروش محلاتی (انتشار در ۱۳۹۴/۷/۶)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

آزادی عقیده!

اجبار یا اختیار؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

اجبار یا اختیار؟

مطهری و کتاب یادداشتهای استاد مطهری 1

شهید مطهری می‌نویسد:

«اگر بشر راه و هدف خود را با آزادی انتخاب کند، هرچند صدی پنجاه‌ویک (51 ٪) بلکه صدی نودونُه‌ونیم (99.5 ٪) اشتباه کند، ترجیح دارد بر اینکه دیکتاتور، ولو دیکتاتور صالح، صددرصد مصلحت او را برای او انتخاب کند.» (یادداشت‌های استاد مطهری، ج1، ص 208؛ به نقل از بابایی، 1397: 163 ــ 164)

 

یادداشت‌ها:

ـ یادداشت‌های استاد مطهری (ج ۱؛ ص ۲۰۸)

ـ بابایی، رضا. (1397). دیانت و عقلانیت: جستارهایی در قلمرو دین‌پژوهی و آسیب‌شناسی دینی. اصفهان: نشر آرما.

ـ یادداشت‌های مرتبط:

آزادی عقیده!

اصل بر اختیار است یا اجبار؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

فلسفه حج!

نهج‌البلاغه

«آیا مشاهده نمی‌‏کنید که همانا خداوندِ سبحان انسان‏‌هاى پیشین از آدم (ع) تا آیندگان این جهان را با سنگ‏‌هایى در مکّه آزمایش کرد که نه زیان می‌‏رسانند، و نه نفعى دارند، نه می‌‏بینند، و نه می‌‏شنوند این سنگ‏‌ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایدارى مردم گردانید.

سپس کعبه را در سنگلاخ‏‌ترینِ مکان‏‌ها، بی‌گیاه‏‌ترینِ زمین‌‏ها، و کم‌فاصله‏‌ترینِ درّه‌‏ها، در میان کوه‏‌هاى خشن، سنگریزه‌‏هاى فراوان، و چشمه‌هاى کم‌آب، و آبادی‌هاى از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند.

سپس آدم (ع) و فرزندانش را فرمان داد که به سوى کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلب‌‏ها، به سرعت از میان فلات و دشت‏‌هاى دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه‏‌هاى عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روى آورند، شانه‌‏هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهاى آشفته، و بدن‌‏هاى پرگردوغبار در حرکت باشند. لباس‌‏هاى خود را که نشانه شخصیّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نکردن موهاى سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمایشى آشکار است براى پاک‌سازى و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.

اگر خداوند خانه محترمش، و مکان‌‏هاى انجام مراسم حج را، در میان باغ‏‌ها و نهرها، و سرزمین‌‏هاى سبز و هموار، و پردرخت و میوه، مناطقى آباد و داراى خانه‏‌ها و کاخ‌‏هاى بسیار، و آبادی‌هاى به هم پیوسته، در میان گندم‌زارها و باغات خرّم و پر از گل و گیاه، داراى مناظرى زیبا و پرآب، در وسط باغستانى شادى‌آفرین، و جادّه‌‏هاى آباد قرار می‌‏داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبک‌‏تر می‌‏شد.

 اگر پایه‌‏ها و بنیان کعبه، و سنگ‏‌هایى که در ساختمان آن به کار رفته از زمرّد سبز، و یاقوت سرخ، و داراى نور و روشنایى بود، دل‌‏ها دیرتر به شک و تردید می‌‏رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب‏‌ها کمتر اثر می‌‏گذاشت، و وسوسه‏‌هاى پنهانى او در مردم کارگر نبود. در صورتى که خداوند بندگان خود را با انواع سختی‌ها می‌‏آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می‌خواند، و به اقسام گرفتاری‌‏ها مبتلا می‌‏سازد، تا کبر و خودپسندى را از دل‌‏های‌شان خارج کند، و به جاى آن فروتنى آورد، و درهاى فضل و رحمتش را به روی‌‏شان بگشاید، و وسایل عفو و بخشش را به آسانى در اختیارشان گذارد.» (نهج‌البلاغه: بحشی از خطبه 192)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

گوشت و خون قربانی به خداوند نمی‌رسد؛ تقوا می‌رسد!

حج 34 تا 37

«و برای هر امتی قربانی‌ای معین داشته‌ایم تا نام خدا را  ]به هنگام ذبح[ بر چارپایان زبان‌بسته‌ای که روزی‌شان کرده‌ایم ببرند؛ ]آری[ خدای شما خدای یگانه است، در برابر او تسلیم باشید، و به فروتنان بشارت ده. همان کسانی که چون یاد خدا به میان آید، دل‌های‌شان خشیت گیرد، و نیز کسانی که بر مصائب‌شان شکیبایی می‌ورزند و برپادارندگان نماز و کسانی که از آنچه روزی‌شان داده‌ایم می‌بخشند. و ]قربانی[ شتران درشت‌اندام را برای شما از شعائر الهی گردانده‌ایم؛ برای شما در آن خیری هست، پس در حالی که به صف و برپا ایستاده‌اند نام خدا را بر آنها ببَرید ]قربانی کنید[ و چون پهلوهای‌شان به خاک رسید از آن بخورید و به فقیر غیرسائل و سائل نیز بخورانید؛ بدین‌سان آنها را برای شما رام کرده‌ایم، باشد که سپاس بگزارید. گوشت‌های آنها و خون‌های‌شان هرگز به خداوند نمی‌رسد، بلکه پرهیزگاری شما به رضای او نایل می‌گردد؛ بدین‌سان آنها را برای شما رام کرده است تا خداوند را به خاطر آنکه راهنمایی‌تان کرده است تکبیر گویید و به نیکوکاران بشارت ده.» (حج: 34 ــ 37)

 

یادداشت‌ها:‌

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

دیه، شتر و شرایط اقتصادی و فرهنگی!

سید کمال حیدری

آیت‌الله سید کمال حیدری:

”بسیاری از کارهای ائمه‌ ما در زمان ما قابل اجرا نیستند؛ اگر بخواهیم آنها را اجرا کنیم، باید همان موضوعات و شرایطی را داشته باشیم که در زمان آن امام بوده است. [...]

مثلاً اکنون دیه‌ یک انسان در ایران 200 میلیون تومان است که مجموعاً می‌شود 50 ــ 60 هزار دلار؛ آیا واقعاً در قوانین بین‌الملل، ارزش انسان 50 هزار دلار است؟ هنگامی که لیبیایی‌ها هواپیمای آمریکایی‌ها را در انگلیس ساقط کردند و در آنجا 300 نفر کشته شدند، آمریکایی‌ها برای هر نفر 10 میلیون دلار دیه گرفتند. اینکه در زمانی می‌گفتند دیه صد شتر است، این واقعاً برای آن زمان و با توجه به شرایط اقتصادی و فرهنگی آن زمان بسیار زیاد بوده است؛ اما هنوز هم ما دیه را برابر همان تعداد شتر می‌دانیم. حدود هم همین‌طور است. [...]“ (مباحثات، دسترسی در 1397/5/12)

یادداشت‌ها:

ـ مباحثات (دسترسی در 1397/5/12)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

ترجمه فرهنگی متون دینی!
اقتصاد شتری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز