شهید مطهری مینویسد:
«عالم واقعی همیشه به نادانی و جهل خود اعتراف دارد. عالم واقعی بدون دلیل چیزی را انکار نمیکند و بدون دلیل چیزی را نمیپذیرد. عالم اگر جامد و مغرور بود، عالم نیست. عالم اگر بیدلیل چیزی را پذیرفت یا بیدلیل چیزی را انکار کرد، ورح علمی ندارد؛ او خزانه و انباری است از یک سلسله فرمولها و اطلاعات؛ هر چه به او داده شده یاد گرفته و ضبط کرده است، اما در روح خودش یک روشنایی و یک مقیاس برای قبول و انکار وجود ندارد؛ پس روحش روحِ علمی نیست.
اگر شخصی را دیدید که در همه رشتهها گواهینامه تحصیلی دارد، در عین حال، سخنی را بدون دلیل قبول یا انکار میکند بدانید عالم واقعی نیست. علم در ذات خود هرگز مستلزم جمود یا غرور نیست. علم بشر را در مقابل حقایق خاضعتر و تسلیمتر و در قبول و انکار محتاطتر میکند.
پس جمود، که بدتر از جهالت است، عبارت است از روح ضد تحقیق، عبارت است از حالتی که مقدسترین روحیه را، که روحیه تحقیق و کاوشگری است، از بشر میگیرد. شاید بشود گفت همانطوری که جمود از جهل زشتتر است، حسّ تحقیق از خود علم مقدستر است. علم آنگاه مقدس و قابل احترام است که با روح تحقیق توأم باشد. روح تحقیق آنگاه وجود دارد که بشر به نقص علم و اطلاعات خود معترف باشد.» (مطهری، 1354: 57 ــ 58)
یادداشتها:
ـ مطهری، مرتضی. (1354). امدادهای غیبی در زندگی بشر. تهران: انتشارات صدرا.