قرآن

سعید شفیعی، استادیار دانشگاه تهران، می‌نویسد:

«روش‌های تفسیر قرآن در گذر تاریخ اسلام همواره تغییر و تکامل یافته‌اند. امروزه دو رویکرد بسیار متفاوت به تفسیر قرآن، که «متن‌گرا» (نص‌گرا: Textualist) و «بافت‌گرا» (Contextualist) نامیده می‌شوند، طرفدران بیشتری دارند. در بین این‌دو نیز برخی راهی میانه‌تر در پیش گرفته‌اند که آنها را می‌توان «نیمه‌متن‌گرا» (Semi-textualist) نامید. نص‌گرایی پذیرفته‌ترین رهیافت در میان مفسران قدیم و اغلب علمای معاصر، خصوصاً اهل سنت، است. طرفداران این رهیافت در تلاش برای فهم معانی قرآن، که غالباً ثابت و نامتغیر فرض می‌شود، عمدتاً به تحلیل زبان‌شناختی منابع از جمله قرآن و حدیث می‌پردازند.

با این حال، به نظر می‌رسد که در چند دهۀ اخیر، رهیافت بافت‌گرایی به ‌تدریج در حال تکامل بوده است و در آینده جای نص‌گرایی را می‌گیرد و بر آن برتری می‌یابد. مدافعان این رهیافت، که عمدتاً از اصلاح‌گرایان مسلمان هستند، معتقدند پژوهش در متن قرآن باید با آگاهی از شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمان نزول وحی همراه باشد. برخلاف محققان متن‌گرا، بافت‌گراها فقط به تحلیل زبانی نمی‌پردازند، بلکه رهیافت‌هایی از قلمروهای دیگر مانند هرمنوتیک، تاریخ‌گرایی و نظریۀ ادبی معاصر را نیز به کار می‌برند و در جست‌وجوی روش‌های نوین رهیافت به قرآن هستند.» (وبگاه طومار اندیشه، دسترسی در 1395/11/14)

متن کامل مقاله را می‌توانید در وبگاه طومار اندیشه بخوانید.

 

یادداشت‌ها:

ـ طومار اندیشه: بافت‌گرایی جایگزین نص‌گرایی (دسترسی در 1395/11/14)