«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حج» ثبت شده است

حج مهم‌ترین نماد دین است!

عبدالکریم سروش:

«بارها تکرار کردم که احکام نصیبه‌های نازله نبوت هستند، برخلاف تصور عامه که می‌پندارند مهم‌ترین کار پیامبر آوردن احکام شرعی و فقهی بوده است. مهم‌ترین کاری که پیامبر کردند دادن بینش تازه‌ای از جهان بود. او همه چیز را از خدا پر کرد. حج به نظر من مهم‌ترین نماد دین است. حج در میان اعراب برقرار بود. آنها دور بت‌ها طواف می‌کردند. دو تپه صفا و مروه بود که بر سر هرکدام بتی بود. و اعراب مشرک از این بت به سوی آن بت می‌شتافتند و دوباره برعکس. به پای بت‌ها قربانی می‌کردند. کاری که پیامبر کردند این بود که هیچ‌کدام از این اعمال را تغییر ندادند. بت‌ها را از خانه کعبه جمع کردند و به مردم گفتند، به جای بُتانِ باصورت، دور خدای بی‌صورت طواف کنید. بت‌ها را از تپه‌های صفا و مروه برداشتند و گفتند میان این دو کوه با یاد خدا هروله کنید. گفتند قربانی را انجام دهید، اما نه به پای بتان، بلکه به پای خدا. یعنی او معنای دیگری به عمل‌شان داد و گرنه اعمال سابق‌شان برجای بود. این اصل رسالت پیامبر بود، نه اینکه یک رشته احکام و قوانین خشک بیاورد.» (سروش، 1397: 379 ــ 380)

یادداشت‌ها:

ـ سروش، عبدالکریم. (1397). کلام محمد رؤیای محمد. انتشارات صقراط.

ـ یادداشت‌ مرتبط:

فلسفه حج!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
انسان اندیشه‌ورز

اربعین را مقابل حج قرار ندهیم!

مهراب صادق‌نیا:

سخن گفتن درباره اربعین، که هاله قدسی و معنوی آن را دربرگرفته است، از منظر جامعه‌شناسی کار آسانی نیست. پیاده‌روی اربعین برای ما آیین نوزایی‌ است که به سرعت فراگیر شده و به سرعت در حال مشابهت‌سازی است. امسال آیین‌هایی مثل پیاده‌روی عید غدیر و بازماندگان اربعین از جمله مشابهت‌سازی‌ها است.

پیاده‌روی یک محل دادوستد فرهنگی برای شیعیان و اشتراک تجربه‌های فرهنگی و نمایش صورت‌های مختلف خرده‌فرهنگ‌های مذهبی، از قبیل فرهنگ‌های ایرانی، افغانی و عراقی و فرهنگ‌های غیرمذهبی مثل غذاهای فرهنگ‌های مختلف است. نکته بعدی افزایش خلاقیت همه مشارکت‌کنندگان در برگزاری عزاداری مثل تأثیرپذیری رسوم عزاداری ایرانی از عزاداری عرب‌هاست.

رؤیت‌پذیری و مشاهده‌پذیری شیعیان نکته بعدی است. این یک اصطلاح جامعه‌شناسی است که در موقعیتی بیان می‌شود که اقلیت‌های قومی و مذهبی برای کسب حقوق بیشتر تلاش می‌کنند و کاری می‌کنند که دیده شوند. این دیده شدن گاهی به صورت افعالی خشن یا گاهی به صورت اشتباهات خودآگاه و فاحش انجام می‌شود. پیاده‌روی اربعین مسالمت‌آمیزترین شیوه در مشاهده‌پذیری شیعیان است، اجتماعی بزرگ که یک‌روزه نیست و باعث می‌شود شیعیان دیده شوند و مطالعات بر روی آنها انجام شود.

هویت پیاده‌روی اربعین مردمی و عمومی است. نهادی شدن این پیاده‌روی یکی از آسیب‌هاست و به نوعی تعارض بین موکب‌های عراقی و مکتب ایرانی و یک جور احساس تقابل بین مردم و نهاد را ایجاد می‌کند. نهادی شدن این آیین از میزان قدسیت این کم می‌کند.

مردم یک فرهنگ هرچه به همدیگر نزدیک‌تر شوند مرزشان با سایر ملت‌ها زیاد می‌شود. در این مراسم هر چقدر انسجام میان شیعیان افزایش پیدا می‌کند ممکن است مرزهای آنها با اهل سنت زیاد و به اختلافات دامن زده شود. لذا باید متوجه باشیم که اربعین را مقابل حج قرار ندهیم. متأسفانه در میان برخی سخنرانی‌ها این نکته دیده می‌شود. مثلاً، بیان می‌شود که این حج ماست. تعابیر نادرستی نظیر این بیان‌ها مرزهای اهل‌سنت و شیعه را زیاد می‌کند. همچنین پدید آمدن یک سری شکاف‌ها میان خود شیعیان و هواداران مراجع و گروه‌های مختلف از قبیل شیعه ایرانی و شیعه عراقی از دیگر موارد آسیب‌زاست. (خبرگزاری ایرنا، دسترسی در 1398/7/26)

یادداشت‌ها:

ـ خبرگزاری ایرنا: نشست روایتگری پیاده‌روی اربعین (انتشار در 1398/7/4)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

فلسفه حج!

نهج‌البلاغه

«آیا مشاهده نمی‌‏کنید که همانا خداوندِ سبحان انسان‏‌هاى پیشین از آدم (ع) تا آیندگان این جهان را با سنگ‏‌هایى در مکّه آزمایش کرد که نه زیان می‌‏رسانند، و نه نفعى دارند، نه می‌‏بینند، و نه می‌‏شنوند این سنگ‏‌ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایدارى مردم گردانید.

سپس کعبه را در سنگلاخ‏‌ترینِ مکان‏‌ها، بی‌گیاه‏‌ترینِ زمین‌‏ها، و کم‌فاصله‏‌ترینِ درّه‌‏ها، در میان کوه‏‌هاى خشن، سنگریزه‌‏هاى فراوان، و چشمه‌هاى کم‌آب، و آبادی‌هاى از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند.

سپس آدم (ع) و فرزندانش را فرمان داد که به سوى کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلب‌‏ها، به سرعت از میان فلات و دشت‏‌هاى دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه‏‌هاى عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روى آورند، شانه‌‏هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهاى آشفته، و بدن‌‏هاى پرگردوغبار در حرکت باشند. لباس‌‏هاى خود را که نشانه شخصیّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نکردن موهاى سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمایشى آشکار است براى پاک‌سازى و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.

اگر خداوند خانه محترمش، و مکان‌‏هاى انجام مراسم حج را، در میان باغ‏‌ها و نهرها، و سرزمین‌‏هاى سبز و هموار، و پردرخت و میوه، مناطقى آباد و داراى خانه‏‌ها و کاخ‌‏هاى بسیار، و آبادی‌هاى به هم پیوسته، در میان گندم‌زارها و باغات خرّم و پر از گل و گیاه، داراى مناظرى زیبا و پرآب، در وسط باغستانى شادى‌آفرین، و جادّه‌‏هاى آباد قرار می‌‏داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبک‌‏تر می‌‏شد.

 اگر پایه‌‏ها و بنیان کعبه، و سنگ‏‌هایى که در ساختمان آن به کار رفته از زمرّد سبز، و یاقوت سرخ، و داراى نور و روشنایى بود، دل‌‏ها دیرتر به شک و تردید می‌‏رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب‏‌ها کمتر اثر می‌‏گذاشت، و وسوسه‏‌هاى پنهانى او در مردم کارگر نبود. در صورتى که خداوند بندگان خود را با انواع سختی‌ها می‌‏آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می‌خواند، و به اقسام گرفتاری‌‏ها مبتلا می‌‏سازد، تا کبر و خودپسندى را از دل‌‏های‌شان خارج کند، و به جاى آن فروتنى آورد، و درهاى فضل و رحمتش را به روی‌‏شان بگشاید، و وسایل عفو و بخشش را به آسانى در اختیارشان گذارد.» (نهج‌البلاغه: بحشی از خطبه 192)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

بیرون بردن گوشت‌های قربانی از صحرای منیٰ

محمد اسفندیاری و آسیب‌شناسی دینی

محمد اسفندیاری می‌نویسد:

«در ”فروع کافی“ آمده است که محمد بن مسلم از امام صادق (ع) درباره بیرون بردن گوشت‌های قربانی از صحرای منیٰ سؤال کرد. آن حضرت فرمود: آن روز که ما می‌گفتیم نباید چیزی از گوشت قربانی را از منیٰ بیرون برد برای آن بود که مردم آنجا بدان نیاز داشتند. اما امروزه که حاجیان فراوان شده‌اند ]و قربانی بیش از نیاز مردم آنجاست[ بیرون بردن آن عیبی ندارد ]الفروع من الکافی، ج 4، ص 500[. حال بنگرید که تا همین چند سال پیش قربانی‌های مازاد بر نیاز را در منیٰ دفن می‌کردند و به هزاران فقیر خارج از آنجا نمی‌دادند.» (اسفندیاری، 1395: 77)

 

یادداشت‌ها:

ـ اسفندیاری، محمد. (1395). آسیب‌شناسی دینی. تهران: کویر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز