«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین در ترازوی اخلاق (1384)» ثبت شده است

امر به معروف و نهی از منکر چارچوبی اخلاقی دارد!

ابوالقاسم فنایی

ابوالقاسم فنایی می‌نویسد:

«امر به معروف و نهی از منکر نیز اخلاق مخصوص به خود را دارد و اجرای این وظیفه در خارج از چارچوب اخلاقیِ آن در حقیقت خود یکی از منکرات اخلاقی است که در جوامع دینی رواج دارد. و چون چنین است اصولاً چنین حکمی را در خارج از چارچوبِ اخلاق نمی‌توان به شارع نسبت داد. به بیان دیگر، ”معروف“ و ”منکر“ اولاً و بالذات هر دو از مفاهیم اخلاقی‌اند و معروف و منکرِ شرعی، اگرچه ممکن است عین معروف و منکرِ اخلاقی نباشد، باری چارچوبی اخلاقی دارد. و منکرات اخلاقی به حکمِ شرع به مباح یا معروف بدل نمی‌شوند و ارتکاب منکرات اخلاقی برای جلوگیری از منکرات شرعی جایز نیست. و امر به معروف شرعی از راه‌های غیراخلاقی در حقیقت خود یکی از منکرات اخلاقی به شمار می‌رود.» (فنایی، 1384: 135)

 

یادداشت‌ها:

ـ فنایی، ابوالقاسم. (1384). دین در ترازوی اخلاق. تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.

ـ یادداشت‌های مرتبط:

اصول حاکم بر امر به معروف!

امر به معروف و نهی از منکر!

بزرگ‌ترین منکر اجتماعی جامعه ما!

امر به معروف و نهی از منکر جاهلانه!

بایدها و نبایدهای امر به معروف و نهی از منکر!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

”خداوند بازخواست نمی‌شود“ به چه معناست؟

ابوالقاسم فنایی

ابوالقاسم فنایی می‌نویسد:

«به نظر اشاعره، ارزش‌های اخلاقی منبعث از اراده خداوند و تابع آن است نه برعکس و اراده تکوینی و تشریعی خداوند به هرچه که تعلق بگیرد آن چیز اخلاقاً خوب خواهد شد و این سخن بدین معناست که هنجارهای اخلاقی اراده تکوینی و تشریعی خداوند را محدود نمی‌کنند. اشاعره در تأیید مدعای خود به دلایل و شواهد درون‌دینی هم تمسک می‌جستند. فی‌المثل اینان مدعی بودند که معنای آیه شریفه ”لَا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ“ [انبیا :23] این است که افعال خداوند در معرض نقد و ارزیابی اخلاقی و عقلانی قرار ندارد و ما نمی‌توانیم و حق نداریم با معیارهای اخلاقیِ پیشینی و مستقل از شرع در مورد افعال خداوند قضاوت کنیم.» (فنایی، 1384: 26)

«این آیه را به این صورت نیز می‌توان تفسیر کرد: دلیل اینکه خداوند در مورد افعال خود مورد سؤال واقع نمی‌شود این نیست که افعال او تابع ارزش‌های اخلاقی نیست، بلکه این است که افعال او همواره منطبق بر ارزش‌های اخلاقی است و در این مورد هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، یعنی به نحو ”پیشینی“ معلوم است که که افعال خداوند با ارزش‌های اخلاقی سازگار و منطبق بر موازین اخلاقی است.» (همان: 43)

«اینکه خدا قابل سؤال و مؤاخذه نیست بدین معناست که فعل و حکم او همواره با ارزش‌های اخلاقی سازگاری دارد، نه به معنای اینکه او حق دارد ارزش‌های اخلاقی را نقض کند.» (فنایی، 1394: 83)

 انبیا 23

یادداشت‌ها:

ـ فنایی، ابوالقاسم. (1384). دین در ترازوی اخلاق. تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.

ـ فنایی، ابوالقاسم. (1394). اخلاق دین‌شناسی: پژوهشی در باب مبانی اخلاقی و معرفت‌شناسانه فقه. ویرایش جدید. تهران: نگاه معاصر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

”حُسن و قُبح“ فعلی و ”حُسن و قُبح“ فاعلی

ابوالقاسم فنایی

 ابوالقاسم فنایی می‌نویسد:

«انگیزه و نیت در اخلاق فردی نقش مهمی بازی می‌کند، نه تنها نیتِ بد نشانه پستی و رذیلت نفسانی و نقصان و انحطاط اخلاقی فرد است و ”از کوزه همان تراود که در اوست“، که اساساً پاره‌ای از عالمانِ اخلاق ارزش اخلاقی عمل را تابع نیت فاعل آن می‌دانند. اما بهتر است ”حُسن و قبح فعلی“ را از ”حُسن و قبح فاعلی“ جدا کنیم و بگوییم کار خوبی که از انگیزه بدی سرچشمه گرفته حُسن فاعلی ندارد، هرچند حُسن فعلی دارد، زیرا شهودهای اخلاقی ما گواهی می‌دهند که خود افعال با صرف‌نظر از فاعل و انگیزه او نیز قابل ارزش‌داوری اخلاقی‌اند و کار خوبی که با نیت بد انجام گرفته با کار بدی که با نیت بدی انجام گرفته یکسان نیست.» (فنایی، 1384: 55) «به هر حال، از نظر اخلاق فردی نیت اهمیت بسیاری دارد و دست‌کم این است که نیتِ خوب خود یکی از فضایل و ارزش‌های اخلاق فردی به شمار می‌رود و در کمال و سعادت فردی و اخروی شخص نقش دارد.» (همان.)

« [...] قضاوت در مورد فعل با قضاوت در مورد فاعل یکی نیست. بعضی از کارها، مانند عدالت‌ورزی یا احسان، با صرف‌نظر از فاعل و انگیزه او از نظر اخلاقی خوب و بایسته‌اند، یعنی واجد ”حُسن فعلی“اند، در حالی که ”حُسن فاعلی“ آنها از انگیزه فاعل سرچشمه می‌گیرد و تابعی از آن به شمار می‌رود. به تعبیر دیگر، انگیزه فاعل نیز مشمول ارزش‌داوری اخلاقی است و به خوب و بد یا اخلاقی و غیراخلاقی تقسیم می‌شود و کمال یا انحطاط اخلاقی شخص را بر آفتاب می‌افکند. انگیزه خوبِ اخلاقی یکی از ویژگی‌های انسانِ اخلاقی است، یعنی از نظر اخلاقی یکی از مؤلفه‌های تعریف انسان خوب و یکی از ویژگی‌های ”خوب‌ساز“ را تشکیل می‌هد.» (همان: 106)

«[...] از نظر دینی، اطلاعت از فرامین خدای شارع به خودی خود انگیزه‌ای اخلاقی به شمار نمی‌رود و کسانی که از خدا اطاعت می‌کنند به سه گروه تقسیم می‌شوند:

1. گروه نخست کسانی هستند که از ترس جهنم خدای را اطاعت می‌کنند و اگر جهنمی در کار نبود، از دستورات او اطاعت نمی‌کردند. اما این گروه بَرده‌اند و عبادت‌شان عبادت بردگان است.

2. گروه دوم کسانی‌ هستند که به طمع بهشت از دستورات خدا اطاعت می‌کنند و اگر بهشتی در کار نبود، از فرامین او پیروی نمی‌کردند. این گروه در حقیقت تاجرند و عبادت‌شان عبادت تاجران است.

3. گروه سوم کسانی هستند که نه از ترس جهنم و نه به طمع بهشت، بلکه صرفاً به خاطر اینکه خدا را از نظر اخلاقی شایسته اطاعت می‌یابند از دستورات او اطاعت می‌کنند. این گروه در حقیقت آزاده‌اند و عبادت‌شان عبادت آزادگان است.

پرستش گروه اول و دوم صرفاً ”حُسن فعلی“ دارد، یعنی در مقایسه با عدم پرستش خوب محسوب می‌شود، اما فاقد حُسن فاعلی و ارزش اخلاقی است. به بیان دیگر، گروه اول و دوم در حقیقت خودپرست یا قدرت‌پرست یا منفعت‌پرست و مصلحت‌اندیش‌اند. برای اینان خدا هدف نیست، بلکه وسیله است و اطاعت از دستورات او در نظرشان ارزش ذاتی ندارد و مطلوب بالذات نیست، بلکه مطلوبیت آن صرفاً از آن رو است که از طریق این کار ضرری دفع یا منفعتی جلب می‌شود. اما گروه سوم تنها در اثر توجه به ارزش ذاتی نهفته در اطاعت و عبادت تحریک می‌شوند، یعنی صرف درک این حقیقت که عبادت خدا و اطاعت از او اخلاقاً کار خوبی است و خدا شایستگی عبادت و اطاعت دارد آنان را بدین کار وامی‌دارد. بنابراین، تنها انگیزه گروه سوم انگیزه‌ای اخلاقی به شمار می‌رود [...]» (همان: 107 ــ 108)

 

یادداشت‌ها:

ـ فنایی، ابوالقاسم (1384). دین در ترازوی اخلاق. تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

دین و نگرش آدمی به دنیا

ابوالقاسم فنایی

ابوالقاسم فنایی درباره «دین و نگرش آدمی به دنیا» می‌نویسد:

«از منظر دینی، دنیا ظاهری دارد و باطنی. ظاهر دنیا فریبنده و غفلت‌آور است و باطن دنیا همان آخرت است. خود دنیا بد نیست، بلکه آنچه که بد و مذموم شمرده شده می‌شود عبارت است از دل‌بستگی و رغبت به دنیا و دوست داشتن یا پرستیدن آن و اصالت قائل شدن برای آن و فراموش کردن زندگی اخروی. و محبت دنیا سرچشمه همه خطاهاست. دنیا دار امتحان و آزمایش است و نعمت‌ها و نقمت‌های دنیوی زمینه‌ساز امتحان‌اند. در متون دینی، زندگی دنیا موقت و زودگذر معرفی می‌‌شود و انسان در دنیا مسافر به حساب می‌آید، مسافری که ناگزیر است در حین سفر برای منزلگاه نهایی خود توشه‌اندوزی کند. دین به ما می‌آموزد که زندگی دنیا، در مقایسه با زندگی اخروی، متاع ناچیز و بازیچه‌ای بیش نیست و دنیا یک لحظه است. دین از ما می‌خواهد که با استفاده از امکاناتی که در دنیا در اختیار ما قرار داده شده ]است] در تحصیل آخرت بکوشیم و در عین حال نصیب خود از زندگی دنیا را فراموش نکنیم.» (فنایی، 1384: 169)

 

یادداشت‌ها:

ـ فنایی، ابوالقاسم (1384). دین در ترازوی اخلاق. تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

معیار و مقیاس دیانت!

ابوالقاسم فنایی

ابوالقاسم فنایی درباره «معیار و مقیاس دیانت» می‌نویسد:

«هدف بعثت پیامبر صرفاً آموزش ارزش‌های اخلاقی نیست، بلکه تحقق بخشیدن به ارزش‌های اخلاقی از طریق فراهم کردن زمینه مناسب و برداشتن موانع است. ]... [نه تنها اخلاق مستقل از دین و مقدم بر دین٬ که برتر از دین هم هست٬ چون اخلاق هدف است و دین ابزار و وسیله تحقق آن هدف و این نکته به نوبه خود متضمن دو نکته دیگر است.

نکته نخست این است که افراد و جوامع مختلف تا آنجا و به مقداری دیندارند که به ارزش‌های اخلاقی ملتزم و پای‌بند هستند. کسی یا جامعه‌ای که به اسم دین ارزش‌های اخلاقی را نادیده می‌گیرد اساساً دیندار نیست و به هر مقدار که فرد یا جامعه به ارزش‌های اخلاقی پای‌بند باشند به همان میزان به خدا نزدیک‌ترند٬ چرا که به رسالت پیامبر بیشتر جامعه عَمَل پوشانده‌اند. معیار و مقیاس دیانت اخلاق است، نه شناسنامه و نه کثرت نماز و روزه.

نکته دوم این است که اگر قرائت ِ خاصی از دین٬ فرد یا جامعه دینی را از اخلاق دور کند٬ بُطلان و نادرستی خود را بر آفتاب افکنده است٬ یعنی برای باطل شمردن قرائت خاصی از دین کافی است نشان دهیم که آن قرائت فرد یا جامعه دینی را از اخلاق دور می‌کند و لذا با هدف بعثت پیامبر٬ که عبارت است از تحقق بخشیدن به ارزش‌های اخلاقی٬ در تضاد است. قرائتی از دین که انسان را از اخلاق دور کند و فهمی از دین که به خاطر پای‌بندی بدان و پیروی از دستورات آن٬ انسان ناگزیر شود عقل و وجدان اخلاقی خود را زیر پا بگذارد و ارزش‌های اخلاقی را نادیده بگیرد٬ دین نیست٬ بلکه دُکان و افیون است.» (فنایی، 1384: 177 ــ 178)

 

یادداشت‌ها:

ـ فنایی، ابوالقاسم (1384). دین در ترازوی اخلاق. تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.

ـ یادداشت‌های مرتبط:

تقدم اخلاق و تفکر بر عبادات ظاهری!

رکوع‌ها و سجودهای طولانی شما را گول نزند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

نظام اخلاقی عالَم هستی

ابوالقاسم فنایی

ابوالقاسم فنایی در مورد «نظام اخلاقی عالَم هستی» می‌نویسد:
«نظام اخلاقی عالَم یکی از آموزه‌های کلیدی دین است، که نقش به‌سزایی در اخلاقی شدن و اخلاقی ماندن مؤمنان بازی می‌کند. این آموزه می‌گوید: جهان هستی، علاوه‌بر نظم طبیعی / علمی، دارای نظمی اخلاقی هم هست و در برابر کارهای نیک و بد آدمی حساسیت می‌ورزد و نسبت به اعمال و رفتار او واکنش مناسب نشان می‌دهد. تبیین اخلاقی حوادث و پدیده‌های مادی و طبیعی یکی از تم‌های برجسته و غالب در متون دینی را تشکیل می‌دهد و این آموزه مهمِ دینی جواب سرراست و روشنی به سؤال ”چرا باید اخلاقی بود؟“ در اختیار مؤمنان قرار می‌دهد. دنیا را آدمیان متوسط پُر کرده‌اند و اخلاق متوسطان مبتنی بر خودگروی است. غالب انسان‌ها رفتارهای خود را براساس عقلِ خودمحور و خودگرا و عقلانیت اقتصادی تنظیم می‌کنند و پای‌بندی آنان به اخلاق و ارزش‌های اخلاقی تا وقتی است که این کار سودی به حالِ خود آنان داشته باشد.

در این اوضاع و احوال، اگر کسی معتقد باشد که جهان هستی که در آن زندگی می‌کند اخلاقاً کور و کر و بی‌تفاوت و بی‌طرف است و صرفاً بر اساس قوانین طبیعی / علمی اداره می‌شود و ملاحظات اخلاقی در روند حوادث و پدیده‌های این عالم هیچ نقشی ندارد، طبیعتاً انگیزه ضعیف‌تری برای پای‌بندی به اخلاق خواهد داشت تا کسی که به نظم اخلاقی عالَم ایمان دارد. بلی اگر حس وظیفه‌شناسی و دیگرخواهی یا عقل و وجدان اخلاقی شخص به مقدار کافی قوی نباشد، اعتقاد و عدم اعتقاد به نظام اخلاقی عالَم تأثیری در رفتار او و در پای‌بندی او به ارزش‌های اخلاقی نخواهد داشت.» (فنایی، 1384: 173 ــ 174)

«این نکته مسلم است که ”عقلِ اخلاقی“ در اکثریت انسان‌ها آن قدر قوی نیست که در پناه آن انسان بتواند در برابر الزمات ”عقلِ خودگرا“ یا خواهش‌ها و تمایلات خودخواهانه و نفسانی مقاومت کند و صرفِ شناخت ارزش و الزام اخلاقی و اعتقاد بدان برای تحریک آنان به سوی عمل کافی نیست.» (همان: 183)

یادداشت‌ها:

ـ فنایی، ابوالقاسم (1384). دین در ترازوی اخلاق. تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز