حامد خانی

 

فرهنگ مهروش درباره «جمعیت و کنترل آن» می‌نویسد:

«در عربستان به سبب کمبود امکانات محیطی برای زندگی، هر از چندگاهی انفجار جمعیت پیش می‌آمد؛ یعنی جمعیت چنان فزونی می‌گرفت که دیگر امکانات کافی نبود. با گذشت زمان، عرب‌ها روش‌های متعددی را برای تنظیم جمعیت آموختند. ساده‌ترین روش که در قرآن هم یاد شده کشتن فرزندان است. آنها ــ بیشتر ــ دختران و گاهی نیز پسران خود را می‌کشتند. گاه این کار از ترس فقر و عقب‌افتادن از چرخه زندگی بود. قرآن جایی می‌گوید: فرزندان‌تان را از ترس فقر و در جایی دیگر می‌گوید به سبب فقر نکشید:

وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیاهُمْ [انعام: 151]

وَ لَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا [اسراء: 31]

حتی با نظر در آیات قرآن آشکار می‌شود قربانی فرزندان در برابر بت سنتی دینی بوده است:

”زَینَ لِکَثِیرٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَکَاؤُهُمْ ؛ شریکانی که برای خدا می‌گرفتند قتل فرزندان را کاری فاخر جلوه می‌دادند [انعام: 137]“.

کشتن فرزندان در طول دورانی طولانی به ناموس ازل و ”کار آدمیزاد“ بدل شده بود. آنها نه تنها احساس گناه و عذاب وجدان نداشتند، که احساس می‌کردند عبادتی بزرگ انجام داده‌اند. [پانوشت: برخی با نظر به آیات دیگر قرآن (نحل: 58 – 59) چنین قضاوت کرده‌اند که کشتن فرزندان مراسمی عبادی نبوده است، اما حق آن است افزون بر آیه یادشده روایاتی نیز بر این معنا دلالت می‌کنند. از آن جمله، داستان نذر عبدالمطلب برای قربانی کردن یکی از 10 فرزندش مشهور است (ن.ک.: ابن سعد، «الطبقات»، 88/1 به بعد)؛ یا داستان قربانی کردن اسماعیل توسط ابراهیم (ع) در قرآن (صافات: 102). درباره رسم دخترکشی عرب‌ها هم گفته‌اند که ایشان با اعتقاد به مؤنث‌بودن ملائکه، دختران خود را می‌خواسته‌اند به فرشتگان ملحق کنند (سید مرتضی، «الامالی»، 1907 م.، 190/4)؛ همچنانکه گفته‌اند چنین دخترانی را پیش از کشتن می‌آراستند و زیور و زینت می‌کرده‌اند (سمرقندی، «التفسیر»،1/ 505 - 506). همچنانکه ملاحظه می‌شود، باز با رفتاری عبادی روبه‌روییم. باری، یک دلیل این هم که اسلام تعدد زوجات را مجاز دانست، همین است که با ممنوعیت دخترکشی نسبت میان دختران و پسران در جامعه تغییر کرده و تعادل پیشین بر هم خورده بود و می‌بایست راهکاری برای حل این مشکل یافت می‌شد، امری که تاکنون هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.]

روش دیگر کنترل جمعیت مهاجرت بود. پیش و پس از اسلام، عرب‌ها چند مهاجرت بزرگ به نواحی ایران و ممالک دیگر همچون افریقا، شامات، فلسطین و ... را پی گرفتند. حتی دولت ساسانی ایرانی و امپراطوری روم برای جلوگیری از هجوم قبایل عربی، دولت‌هایی دست‌نشانده در منطقه یمن و شام حاکم کردند، موانع و استحکاماتی برای مقابله با هجوم عرب‌ها در نواحی مرزی خویش پدید آوردند و حتی هریک از این دو امپراطوری به ترویج مذهبی خاص از مسیحیت میان عرب‌ها کوشیدند.

حداقل چند نمونه از مهاجرت پیش از اسلام عرب‌ها به جاهای دیگر سراغ داریم. بعد از اسلام نیز از چند مورد مطلع‌ایم؛ یکی مهاجرت مسلمانان صدر اسلام به حبشه در زمان خود پیامبر (ص) و دیگری مهاجرت صحابه در زمان عثمان به بلاد مختلف. عمر تا زمانی که زنده بود اجازه نمی‌داد. می‌گفت صلاح نیست صحابه زرق‌وبرق دنیا را ببینند و دنیازده شوند. در زمان عثمان، صحابه سیاست‌های متساهلانه وی را مغتنم دیدند. جامعه اسلامی گسترش پیدا کرده بود. بسیاری از اصحاب پیامبر (ص)، وقتی در قالب سپاه برای جنگ به سرزمین‌های مختلف رفتند، هرگز بازنگشتند و همان‌جا ساکن شدند. به عبارتی، در عربستان تخلیه جمعیت رخ داد. ]...[

روش بعدی، جنگ و غارت بود. عرب‌ها با هجوم به قبایل دیگر و کشتن آنها و غارت اموال‌شان برخی از نیازهای مالی و غذایی خود را تا مدتی برطرف می‌کردند. روش ساده‌ای است: بگیرند و بکشند و بمیرند و از این راه جمعیت خود و آنها را کم کنند! تمام جنگ‌های تاریخ از جنگ های قدیم بدویان تا پیکاری به عظمت جنگ جهانی دوم، اصلی‌ترین دلیلش کنترل جمعیت و منابع اقتصادی بوده است، تخلیه یک جمعیت که منابع محیط جواب‌گوی نیازهایش نیست.

اینکه در در تقویم عربی ماه‌های حرام وجود دارد بدین سبب است که در ماه‌هایی خاص با تعطیل شدن غارت، امکان سفر زیارتی و تجارتی حج از تمام عربستان به مکه فراهم شود.» (مهروش، 1395: 118 ــ 120)

 

یادداشت‌ها:

ـ مهروش، فرهنگ (حامد خانی)(1395). تاریخ فقه اسلامی در سده‌های نخستین: از آغاز اسلام تا شکل‌گیری مکتب اصحاب حدیث متأخر. تهران: نشر نی.