شهید مطهری مینویسد:
«اینکه من عرض کردم وجود قطب مخالف در اجتماع ضروری است، نه فقط به خاطر ”حق فردی“ است، که او هم فردی است و حق دارد حرفش را بزند، بلکه حتی به خاطر مصالح بشریت هم وجود قطب مخالف در اجتماع ضروری است، همان طور که قرآن اختلاف و تنوع را به رسمیت میشناسد و میگویند فلسفهاش همین است. قرآن روی اختلاف تکیه میکند که اختلاف باید وجود داشته باشد؛ اگر اختلاف نباشد، تضاد و برخورد و اصطکاک و زدوخورد عقاید نیست و تا زدوخورد عقاید نباشد، عقاید پیشرفت نمیکند و حداقل سالم نمیماند.
من این را به طور قاطع عرض میکنم: هر زمانی که قطب مخالف از عقیدهٔ حق گرفته شود، خود عقیدهٔ حق طبعاً به سوی فساد میگراید؛ یعنی عوامالناس میآیند در اطراف این عقیدهٔ حق آنچنان میبافند و مخلوط میکنند و آنقدر چرند به آن اضافه میکنند که عقیدهٔ حق به دست طرفدارها زیان میبیند و همیشه زیانهایی که عقیدهٔ حق به دست طرفدارانش دیده به دست مخالفانش ندیده ]است[.» (مطهری، 1394: 115 ــ 116)
یادداشتها:
ـ مطهری، مرتضی. (1394). جهاد اسلامی و آزادی عقیده. تهران: انتشارات صدرا.