«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین (ع)» ثبت شده است

اشتباه فاحش در ترجمه سخن مشهور امام حسین (ع)!

عبدالکریم سروش (۲۰۱۵):

«کلامی از امام حسین (ع)، که به گمان من متضمن نکته‌ حکیمانه‌ فوق‌العاده مغتنمی است که برای همه‌ ما باید آموزنده باشد و گوشواره‌ گوش خرد ما باشد، نقل شده است که:

امام (ع) در روز عاشورا، وقتی که دشمنان به حرم و خانواده ایشان حمله کردند، این جمله را گفتند:

”إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِین، فَکُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُم“

 اگر دین ندارید، [در دنیای‌تان] آزاده باشید.

روضه‌خوان‌ها معمولاً این جمله را این چنین ترجمه می‌کنند: اگر دین ندارید، ”لااقل“ آزاده باشید.

ولی در کلام امام حسین ”لااقل“ نیامده است و این کلمه را آوردن، لطف و حُسن و عمق این جمله را کاملاً می‌گیرد. در واقع، در کلام امام، یک معادله‌ بسیار مهمی برقرار شده است؛ گویا ”آزاده بودن“ عِدل ”دینی بودن“ است. اگر کسی ”آزاده“ بود، درست شبیه این است که کسی دیندار است. از ”دیندار“ انتظار می‌رود که آزاده باشد و اگر آزاده نباشد، دیندار نیست.

از ”انسان“، ولو اینکه در حوزه‌‌ای از حوزه‌های دینی قرار ندارد، انتظار می‌رود که آزاده باشد و اگر آزاده بود، ولو دینی هم نداشته باشد و به گوش او نخورده باشد، همچنان یک انسانِ شریف و مقبول درگاه خداوند است.

این اصل، اساس و گوهر اندیشه‌ اخلاقی‌ است که آدمی باید آزاده باشد.

این آزادگی، هم تفسیر بیرونی دارد هم تفسیر درونی دارد؛ هم از درون باید از رذایل پیراسته بود و هم از بیرون باید بردهٔ کسی نبود، غلامی پیشه نکرد، خوی نوکری نداشت و استقلال و منش مستقل داشت و از این طریق، هم دین خود را تصحیح کرد و هم دنیای خود را.

”إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِین، فَکُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُم“

این را به خاطر داشته باشید و مطمئن باشید که اگر در طریق ”آزادگی“ سیر کنید، بدون تردید مسیری است که شما را به سعادت و به حقیقت می‌رساند.» (با اندکی ویرایش)

یادداشت‌ها:

ـ کانال عبدالکریم سروش (دسترسی در 1399/6/9)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

درباره کتاب ”شهید جاوید“

امسال ۵۰ سال از انتشار کتاب ”شهید جاوید“ (۱۳۴۹) می‌گذرد. برنامه سوره (شبکه چهار) در گفت‌وگویی با محمد اسفندیاری (عاشوراپژوه) به این کتاب پرداخته است. این گفت‌وگو را می‌توانید در تلوبیون ببینید.

یادداشت‌ها:

ـ تلوبیون (دسترسی در 1399/6/9)

ـ شبکه چهار صداوسیما (دسترسی در 1399/6/9)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

سخنی درباره زیارت عاشورا!

مهدی مسائلی می‌نویسد:

«توجه به قیام امام حسین (ع) و زیارت آن حضرت، در نزد شیعه جایگاهی ویژه دارد. از همین رو، در روایات فراوانی، شیعیان به این امر مهم توصیه شده‌اند. افزون بر این، ائمه اطهار (ع) زیارت‌نامه‌های فراوانی درباره کیفیت زیارت امام حسین (ع) انشا کرده‌اند. معروف‌ترین این زیارت‌نامه‌ها زیارت عاشوار است.»‌ (مسائلی، 1393: 90)

«بسیاری از علمای شیعه بر اصل زیارت عاشورا و فضیلت خواندن آن، تأکید فراوانی می‌کنند؛ ولی نزد شیعه درباره متن رایج این زیارت اتفاق وجود ندارد. نقل‌های معتبر دیگری از زیارت عاشورا وجود دارد که بعضی از فرازهای آن متفاوت با متن رایج این زیارت است، خصوصاً لعن‌های انتهایی زیارت عاشورا که افراد تفرقه‌انگیز به آن استشهاد کرده‌اند.

توضیح بیشتر اینکه، زیارت عاشورا دو منبع دارد:

➊ کتاب کامل الزیارات، تألیف جعفربن محمدبن قولویه معروف به ابن قولویه قمی؛

مصباح المتهجد الکبیر و الصغیر تألیف شیخ طوسی.

میان نقل این دو کتاب در بعضی از فرازها اختلاف‌هایی جزئی وجود دارد که تفاوت آشکاری در معنای زیارت به وجود نمی‌آورد. البته لعن‌ها و فرازهای انتهایی زیارت عاشورا در این دو منبع تفاوت عمده‌ای دارند، زیرا در متن رایج زیارت عاشورا، که برگرفته از بعضی نسخ کتاب مصباح المتهجد است، لعن‌های انتهایی زیارت عاشورا این گونه آمده است:

”اَللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللهُمَّ الْعَنْ یزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیدَ اللهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ.“

این درحالی است که در تمامی نسخه‌های خطی و چاپی کتاب کامل الزیارات، لعن‌های انتهایی با این تعبیر آمده است:

”اَللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِیِّکَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ اِلْعَنْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ وَ اَلْآخِرِینَ اَللَّهُمَّ اِلْعَنْ یَزِیدَ وَ أَبَاهُ وَ اِلْعَنْ عُبَیْدَ اَللَّهِ بْنَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَةً إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ.“

از همه اینها گذشته، از کتاب مصباح المتهجد نیز نسخه‌های خطی معتبر و مهمی برجای مانده است که یا کل لعن‌های انتهایی زیارت عاشورا در آنها وجود ندارد یا این لعن‌ها به صورتی دیگر آمده است. برای نمونه، لعن انتهایی زیارت عاشورا که در متن رایج بین شیعیان این گونه بوده:

”اَللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللهُمَّ الْعَنْ یزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیدَ اللهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ ...“

به بعضی از نسخه‌های کتاب مصباح المتهجد متعلق است، در بعضی از نسخه‌های معتبرتر این کتاب چنین آمده است:

”اَللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ جَمیِعَ الظَّالِمیِنَ لَهُمْ، عُبَیدَ اللهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ ...“

همچنین در بعضی نسخه‌های مصباح المتهجد الصغیر، که مختصر کتاب مصباح المتهجد الکبیر است، نیز این لعن‌ها وجود ندارد.

حتی اگر این اختلاف میان نسخه‌های کتاب مصباح المتهجد را ناشی از موقعیت زمانی و عللی همچون تقیه بدانیم، این موضوع خود دلیلی است بر اینکه لعن‌های زیارت عاشورا نباید دستاویز عده‌ای برای توجیه لعن علنی به مقدسات اهل سنت قرار گیرد، زیرا زمان کنونی بسیار حساس‌تر و پیچیده‌تر از زمان گذشته است و اگر وضعیت گذشته انکار و پنهان کردن این لعن‌ها را اقتضا می‌کرده است، هم اکنون انگیزه‌های بیشتری برای این امر وجود دارد.

با این حال، از مناقشات و بحث‌های فراوان درخصوص نسخه‌های کتاب مصباح المتهجد هم که بگذریم، چیزی که قطعی است اینکه شیعیان می‌توانند با استناد به کتاب کامل الزیارات، زیارت عاشورا را به گونه‌ای بخوانند که جنبه توهین به مقدسات اهل سنت را نداشته باشد، چون لعن‌های انتهایی زیارت عاشورا در دو کتاب کامل الزیارات و مصباح المتهجد، باهم تفاوتی آشکار دارند.» (همان: 91 ــ 93)

یادداشت‌ها:

ـ مسائلی، مهدی. (1393). لعن‌های نامقدس: تبین قوانین و محدودیت‌های تبرّی. اصفهان: نشر آرما.

ـ یادداشت‌های مرتبط:

ویکی‌شیعه: زیارت عاشورا

تاریخچه لعن‌های انتهای زیارت عاشورا

تفاوت متن اصلی و قدیمی زیارت عاشورا با متن فعلی در چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

تفاوت متن اصلی و قدیمی زیارت عاشورا با متن فعلی در چیست؟

پژوهش مشترک مهدی ایزدی و اسلام ملکی معاف در مقاله ”تحلیل و نقد یکی از فقرات نسخه رایج زیارت عاشورا“ (۱۳۹۲) نشان می‌دهد متن اصلی زیارت عاشورا با متن مرسوم فعلی تفاوت‌هایی دارد و لازم است مردم با متن اصلی این زیارت آشنا شوند.

 زیارت عاشورا، علاوه‌بر نسخه‌ای که در کتاب ”مفاتیح‌الجنان“ شیخ عباس قمی (متوفای قرن ۱۴) آمده و امروزه رواج بسیاری دارد، نسخه‌های خطی قدیمی‌تری نیز دارد که قدمت‌شان به بیش از هزار سال پیش برمی‌گردد. این نسخه‌های قدیمی معتبرتر از نسخه رایج کنونی‌اند و عبارت مشهور ”اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ …  ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ …“ در آن به شکل دیگری بوده است.

این دو پژوهشگر با تکیه بر معیارهای علمی متعدد به مقایسه نسخه‌های رایج با کتاب ”کامل الزیارات“ نوشته ابن قولویه قمی (متوفای ۳۶۷هـ) و نسخه‌های قدیمی کتاب ”مصباح المتهجد“ نوشته شیخ طوسی (متوفای ۴۶۰هـ) پرداخته، نشان داده‌اند که این نسخه‌های قدیمی از چند جهت معتبرتر از نسخه رایج کنونی هستند.

گفتنی است عبارات حاوی لعن در پایان زیارت عاشورا در قدیمی‌ترین نسخه این زیارت که در کتاب ”کامل الزیارات“ آمده چنین است: ”اَللّهُمَّ خُصَّ أنْتَ أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِیکَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ الْعَنْ أعْداءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْأوَّلینَ وَ الْآخِرینَ. اَللّهُمَّ الْعَنْ یزیدَ وَ أباهُ.“

از چکیده و نتیجه‌گیری مقاله:

«زیارت شریف عاشورا، علاوه‌بر نسخه رایج، که اوّلین منبع آن نسخه‌های خطی متأخّر ”مصباح المتهجّد“ شیخ طوسی است، دو گونهٔ دیگر نیز دارد که در ”کامل الزّیارات“ ابن‌قولویه قمی و نسخه‌های متقدّمِ ”مصباح المتهجّد“ شیخ طوسی نقل شده‌اند. در هیچ‌یک از نسخه‌های غیررایج این زیارت، عبارت ”وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ“ به این‌گونه نیست. در این مقاله، گونه‌های مختلف این عبارت با یکدیگر مقایسه و نسخهٔ رایج با توجّه به معیارهای ذیل نقد می‌شود: ۱. قدمت، ۲. اعتبار منبع، ۳. اعتبار سند، ۴. سازگاری عبارت مورد نظر با بقیّة متن، ۵. سازگاری با سیرهٔ امامان (ع).» (ص 175)

عبارت اَللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ تنها در نسخه رایج زیارت عاشورا، که به نسخه‌های متأخر ”مصباح المتهجّد“ باز می‌گردد، وجود دارد. این نگارش از نظر زمانی، متأخر است و با شرایط تاریخی زمان امام باقر (ع) و با سیره عمومی اهل بیت (ع) در إنشاء زیارات مأثور ناهمگون می‌نماید. نقطه ضعف دیگر این نگارش آن است که ــ حداقل در دو مورد ــ دچار اشکال متنی و ناسازگاری درونی است؛ اما نگارشی که در ”کامل الزّیارات“ نقل شده اولاً، قدمت بیشتری دارد؛ ثانیاً، با سیره ائمه (ع) در إنشاء زیارت‌های مأثور سازگاری دارد؛ ثالثاً، دارای انسجام محتوایی و سازگاری درونی با بقیه متن است. عبارت مورد بحث در نگارش ”کامل الزّیارات“ــ که ارجحیتش مورد تأکید است ــ چنین است: اَللّهُمَّ خُصَّ أنْتَ أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِیکَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ الْعَنْ أعْداءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْأوَّلینَ وَ الْآخِرینَ. اَللّهُمَّ الْعَنْ یزیدَ وَ أباهُ. بنابراین، نسخه ”کامل الزّیارات“ و نسخه متقدم ”مصباح المتهجّد“ ــ دست‌کم درباره عبارت مورد بحث ــ رجحان دارند.» (صص 175 ــ 176)

یادداشت‌ها:

ـ ماسال‌نیوز (انتشار در 4 تیر 1393)

ـ ایزدی، مهدی. و ملکی معاف، اسلام. (1392). تحلیل و نقد یکی از فقرات نسخه رایج زیارت عاشورا. دوفصلنامه کتاب قیم. دوره 3. شماره 8. (صص 179 ــ 157).

ـ یادداشت‌های مرتبط:

ویکی‌شیعه: زیارت عاشورا

سخنی درباره زیارت عاشورا

تاریخچه لعن‌های انتهای زیارت عاشورا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

تاریخچه لعن‌های انتهای زیارت عاشورا

محسن کدیور:

«صد لعن انتهایی زیارت عاشورا، و مشخصاً لعن خلفای سه‌گانه یقیناً در کتاب ”مصباح المتهجد کبیر“ شیخ طوسی (۳۸۵ ــ ۴۶۰) ــ معتبرترین کتاب دعایی شیعه ــ نبوده است، و از قرن دهم به تدریج وارد نسخه‌های این کتاب شده است!

در قدیمی‌ترین نسخه‌ ”مصباح المتهجد“، که متعلق به سال ۵۰۲ ــ یعنی ۴۲ سال بعد از وفات شیخ طوسی ــ توسط عبدالجبار بن علی نقاش رازی نوشته شده، و در کتابخانه آستان قدس رضوی مشهد به شماره ۸۸۲۲ نگاهداری می شود، و با نسخه‌ به خط مصنف مقابله شده، از ”اَللَّهُمَّ الْعَنْ أَبِی سُفْیانَ“ تا ذکر سجده ”اَللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ …“ به چشم نمی‌خورد.

البته با خط دیگری که به قدمت خط متن نیست در هامش صفحه فقرات مورد بحث نوشته شده است.

در پنج نسخه‌ قدیمی دیگر تا قرن دهم نیز وضع به همین منوال است: متن خالی از فقرات یادشده است، و در هامش صفحات با خطی کاملاً جدید و متفاوتْ فقرات مورد بحث اضافه شده است.

متاسفانه نسخه‌ چاپی ”مصباح المتهجد“ بر اساس نسخ قرن دهم به بعد، که این فقرات را داخل متن کرده‌اند، منتشر شده، و هیچ اشاره‌ای به این نکته بسیار مهم نکرده‌اند.

به گزارش سید بن طاووس (۵۸۹ ــ ۶۶۴) در کتاب ”مصباح الزائر“، در نسخه‌ اصل ”مصباح المتهجد کبیر“ به خط شیخ طوسی، که در نزد وی بوده، فقرات مورد بحث نبوده است. سید بن طاووس از سوی مادر نوه‌ شیخ طوسی است.

در این زمینه اخیرا کتاب تحقیقی مستقلی منتشر شده است: الشیخ حسین الراضی، زیارة عاشوراء فی المیزان (دراسة لزیارة عاشوراء سندا و متنا و ماطرأ علیها من تزویر و تحریف)، دارالمحجة البیضاء، بیروت، ۲۰۰۸ م، ۵۸۴ صفحه.» (با اندکی ویرایش به نقل از سایت محسن کدیور)

یادداشت‌ها:

ـ وبسایت محسن کدیور (دسترسی در 1399/6/7)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

ویکی‌شیعه: زیارت عاشورا

سخنی درباره زیارت عاشورا

تفاوت متن اصلی و قدیمی زیارت عاشورا با متن فعلی در چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

علی (ع) سرباز چشم‌وگوش‌بسته نمی‌خواهد!

شهید مطهری می‌نویسد:

«ما در تاریخ می‌خوانیم که علی (ع) نه تنها حق انتقاد را از دیگران نمی‏‌گرفت، بلکه ترغیب می‌کرد که از من انتقاد کنید، می‌فرمود: لَا تُخَالِطُونِی بِالْمُصَانَعَةِ وَ لَا تَظُنُّوا بِی اسْتِثْقَالًا فِی حَقٍّ قِیلَ لِی‏ (قریب به این مضمون ــ رجوع شود به  خطبه ۲۱۶ نهج‌البلاغه) و همین روش سبب شد که گروهی از خوارج طغیان کنند و حق چون‌وچرا برای خود در امر حکمیت و قرآن به نیزه کردن قائل شوند، گو اینکه در اثر کج‌فهمی سوء‌استفاده کردند.

ولی علی ترجیح می‌دهد که سربازش چشم‌وگوش‌بسته و دارای انضباط کورکورانه نباشد و این اصل پرورش اسلامی محفوظ بماند، ولو اینکه منجر به شکست سیاسی خیالی او بشود، زیرا پیروزی مسلکی و هدفی او را دربرداشت. ولی معاویه همه کوشش‏‌اش این است که مردم را بسازد آنچنان که برای او مفید باشد؛ چشم‌و‌گوش‌بسته، شتر نر را از ماده تشخیص ندهد، روز چهارشنبه را به جای جمعه بپذیرد و بعد محرمانه پیغام دهد که به علی بگویید با سربازانی ”انضباطی“ به جنگ تو خواهم آمد که چهارشنبه را به جای جمعه می‏‌پذیرند، شتر نر را به جای شتر ماده می‌گیرند. به یزید توصیه می‌کند مردم شام را نگهداری کن، نگذار ملت‌های دیگر با اینها خلط و آمیزش یابند که در این صورت ”تغیرت اخلاقهم.“ این تغییر اخلاق جز به خود آمدن مردم شام و باز شدن چشم‌شان نیست، جز آزادی و خروج از اطاعت کورکورانه نیست.

چرا امام حسین (ع) در شب عاشورا اصحابش را مرخص کرد و گفت: ”أَنْتُم فی حِلّ مِنْ بَیعَتی‏“ و به آنها گفت دشمن هم به شما کاری ندارد، پس شما هم از ناحیه دوست و هم از ناحیه دشمن آزادید؟ برای اینکه نمی‌خواست کوچک‌ترین اجباری در کار باشد، ولو اجبار یک بیعت، ولو اجبار یک رودرواسی؛ می‌خواست راه خود را در کمال بصیرت و آگاهی انتخاب کنند.

از همه بالاتر اینکه، چرا رسول خدا در کارهای عمومی که دستوری از وحی الهی نداشت با اصحاب مشورت می‌کرد، آرای آنها را محترم می‏‌شمرد، به آنها شخصیت می‌داد، آنها را عملًا وادار می‌کرد که فکر کنند (هرکس که طرف مشورت قرار گیرد احساس مسئولیت می‌کند و طبعاً فکر خود را در اطراف کار به جولان درمی‌آورد) و حال آنکه برای هیچ‌کس به اندازه رسول خدا زمینه ساختن ابزار بلااراده از انسان میسر نبود؟ برای اینکه تربیت اسلامی نه براساس ساختن موجودات بی‏‌انتخاب، بی‌فکر، آلی و ابزارصفت، وسیله هویتی، نوکرماهیتی بود، بلکه براساس رشد دادن شخصیت‌ها بود.»

یادداشت‌ها:

ـ یادداشت‌های استاد مطهری (ج 2؛ 178 ــ 179)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

پیامبر (ص) ــ مشورت با و نظرخواهی از یاران!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

از زیارت امام حسین (ع) باید تحول درونی روی دهد!

محمد سروش محلاتی:

”اگر ما کرور کرور رفتیم [زیارت] و برگشتیم و نشانی از تغییر در بیرون ندیدیم، معلوم می‌شود تغییری در درون هم اتفاق نیفتاده و توفیق زیارتی که ائمه فرموده‌اند را پیدا نکرده‌ایم. شکل، ماکت و ظاهر زیارت کار دشواری نیست. چرا ما باید امر حقیقی و ریشه‌داری که با اعتقاد و جان ما آمیخته است را فرو بکاهیم و به برخی از مسائل سطحی و زودگذر تنزل دهیم و فکر کنیم که توانسته‌ایم از زیارت اربعین استفاده کنیم؟

اگر این تغییر اتفاق افتاد، همه گناهان فرد بخشیده می‌شود. این سفر یک سفر عادی و معمولی نیست. نباید این زیارت را تنزل دهیم، کوچک کنیم و قدر و منزلت او را پایین بیاوریم؛ برای کسی که بتواند حق این زیارت را ادا کند خیلی باارزش است. انگار زائر امام حسین (ع) آمده تا آنچه حضرت از او می‌خواست را ادا کند و بگوید تمام وجود من امروز در اختیار شما است. اگر تغییر در درون انسان اتفاق بیفتد، به تبع آن بیرون و رفتار فرد اصلاح می‌شود. اگر رفتار فرد اصلاح شد، در جامعه هم تأثیر می‌گذارد و رفتار جامعه هم تغییر پیدا می‌کند.

کسی که زائر امام حسین (ع) می‌شود باید گواهی‌های داخل زیارت اربعین را بدهد. این گواهی‌ها زبانی نیست و اعتقادی است؛ [...] نگاه جامع و کامل به مسأله زیارت آن است که در خود متن این زیارت‌نامه‌ها هست. اگر انسانی در این مکتب با این الگو تربیت شود، آن وقت وظیفه خودش را در صحنه سیاست و جامعه هم به خوبی انجام می‌دهد. اما متأسفانه همین خطا و اشتباه ظاهرگرایی، که در مسأله زیارت برای برخی از افراد اتفاق می‌افتد، در یک سطح وسیع‌تر و عام‌تر در بسیاری از مسائل دینی دیده می‌شود، که ما هم می‌خواهیم دین را داشته باشیم و هم می‌خواهیم دین ما قدرت‌محور و قدرت مفسر و اختیاردار دین باشد، در حالی که باید دین حاکم بر قدرت باشد و قدرت را جهت‌دهی کند؛ اگر قدرت بر دین سوار شود، چیزی از دین باقی نمی.ماند.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود ’پایداری قدرت اصالت ندارد.‘ [...] اگر قدرت در ساحت دین ورود کند، فساد دارد. یک موقع دین را از دین‌شناسان می‌گیریم و یک موقع دین را از رجال سیاسی می‌گیریم. دینی که از رجال سیاسی گرفته شود لغزندگی دارد و ممکن است پایه و اساس درستی داشته باشد یا نداشته باشد.

نگاه انتقادی ائمه (ع) این نیست که چرا حکومت را به ما نمی‌دهید. حکومت حق امام باقر (ع) است؛ ولی انتقاد و اشکال بالاتر از این است. نگاهش این است که هم دین خدا را به استخدام درآورده‌اید و هم مردم بیچاره را مصادره کرده‌اید. نه راهی برای دین و نه چیزی برای ملت باقی مانده است. لذا الگوی اسلام این نیست که مثل مسیحیت بگوید ما با قدرت کاری نداریم و قهر می‌کنیم. قدرت هست؛ اما این قدرت حاکم بر سرنوشت اسلام نیست، بلکه دین، اخلاق و اصول انسانی جهت‌گیری قدرت را مشخص می‌کند.“ (پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران، دسترسی در 1398/7/29)

یادداشت‌ها:

ـ پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران (دسترسی در 1398/7/28)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

”کربلایی“ و کاربرد تازه‌اش!

جویا جهان‌بخش می‌نویسد:

«”کربلائی / کربلایی“ ــ چنانکه همه می‌دانیم ــ یعنی: منسوب به کربلا. نمونه را، ”أهل کربلا، باشندۀ کربلا“ را ”کربلایی“ می‌گویند. ساخته و پرداختهٔ کربلا یا رهاورد کربلا را نیز ”کربلایی“ می‌گویند. (مثلاً: ”این مهر و جانماز کربلایی است.“)

همچنین کسی را که به زیارت کربلای معلّیٰ رفته باشد ”کربلایی“ می‌گویند؛ چنانکه کسی را که به زیارت مشهد رضوی مشرف شده باشد ”مشهدی“ می‌گویند. دو لقب ”مشهدی“ و ”کربلایی“ در زمان قدیم، که سفرهای زیارتی آسان دست نمی‌داد و اندک‌شمار بودند کسانی از توده‌ها که بتوانند بدین زیارت‌ها مشرف شوند، وجاهت و اعتباری ویژه داشت.

بر پایۀ همین وجاهت و احترام نیز بود که روستاییان و عامّۀ مردم به هنگام مخاطبت کسانی را که نمی‌شناختند با همین لقب مودت‌آمیز ”کربلایی“ (یا در تعبیر عامیانه: ”کَبْلای“) صدا می‌زدند؛ کما اینکه در زمان ما صرفاً جهت احترام و بدون اطّلاع از مراتب تحصیلی، موقع صدا زدن مشتری در بقّالی و نانوایی و سلمانی می‌گویند: دکتر! یا: مهندس! (و طُرفه اینکه، وقتی کسی توضیح می‌دهد که من دکتر یا مهندس نیستم؛ لبْ‌‌گزه می‌روند و می‌گویند: نفرمایید! شما برای ما ”دکتر“ید! ... یا ... !!!)

در قدیم ”کربلایی“ نام نوعی پارچۀ خط‌دار هم بوده است که ذکرش در شعرهای عهد صفوی هست.

باری، واژۀ ”کربلایی“ یک کاربرد نسبتاً تازه هم یافته است؛ و آن، استعمال کلمۀ ”کربلایی“ است به مثابت لقب تشریفی مدّاحان.

بر روی پرده‌ها و برگه‌های تبلیغی مجالس عزاداری دینی و خصوصاً سوکواری‌های دو ماه محرم و صفر، نام‌های سخنرانان را که پیش‌تر بیشتر با القابی چون ”حجّت‌الاسلام“ (و احیاناً در حقّ بعض مشاهیر خطبا، ”استاد“ و ”خطیب دانشمند“) می‌نوشتند، این روزها غالباً به ریخت ”حجّت‌الاسلام دکتر“ و یا تنها ”دکتر“ (که گویا بعض حجج این لقب را دوست‌تر دارند) می‌نویسند. وان۟گهی، مدّاحان مجلس را که اغلب نیز در سال‌های اخیر به یمن تسهیل امکانات سفر به عراق، سعادت زیارت عتبات یافته‌اند به مناسبت همین تشرّف به کربلای معلّیٰ، با لقب ”کربلایی“ معرّفی می‌کنند و انگاری بناست این کاربرد تازۀ لقب ”کربلایی“ در حقّ مدّاحان، تداعیگر نوعی ”پیوند روحانی“ و مناسبت ملکوتی باشد میان ایشان و دستگاه معنوی سالار شهیدان (علیه‌السلام).

به هر روی، نام ”کربلا“ با خاطرۀ تابناک امام حسین (ع) پیوند خورده است؛ و زین رو، لقب ”کربلایی“ لقب معنوی فرخنده‌ای است که أهل دیانت آن را ارج می‌نهند. آرزو می‌بریم حرمت جلالت آن در گفتار و کردار همۀ آنان که بدین لقب بازخوانده می‌شوند پاس داشته شود.»

یادداشت‌ها:

ـ یادگارستان: یادداشت‌هایج جویا جهان‌بخش (انتشار در 1397/7/29)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

مداح‌محوری!

مداحان و صیانت از عزاداری‌ها!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

دین بی‌معرفت به مراتب از بی‌دینی بدتر است!

سید مصطفی محقق داماد:

اگر بنا نیست معرفت داشته باشیم، بهتر است دین نداشته باشیم, چرا که دین بدون معرفت به‌ مراتب از بی‌دینی بدتر است. شاید به اندازه‌ای که جهلِ ناشی از دین خون ریخته، سر بریده، و انسان‌های دیگر را به قصد قربت قطعه‌ قطعه کرده، آدم نکشته باشد و هیچ بلایی نقش کج‌اندیشی دینی را ایفا نکرده است.

در زمانی که الآن زندگی می‌کنیم، اگر گوش دل‌تان را باز کنید، در همین منطقه خاورمیانه، ناله‌های کودکانی را می‌شنوید که جلو روی‌شان پدران‌شان را به نام خدا سر می‌برند و مادران‌شان را بَرده می‌کنند؛ به نام خدا … چه باید کرد؟ ببینید چه مزخرفاتی در منطقه ما به وجود آمده است؟ و صدای پای‌شان را همه گاه داریم می‌شنویم.

شهید ثانی را چه کسانی کشتند و سوزاندند؟ آنها که می‌خواستند به بهشت بروند، از عشق حورالعین این کارها را کردند، نه از روی غضب و برای پول. من در ”فاجعه جهل مقدس“ آورده‌ام که والله این حرف دروغ است که یک عده‌ای برای پول به کربلا آمدند. این طور نیست! این‌ها از روی خجالت بعداً جعل کردند، و الاّ شاید جز یکی دو نفر مثل عمَر سعد که برای گرفتن ولایت ری آمدند، بقیه‌شان برای خدا امام حسین را کشتند؛ حواس‌تان باشد که بی‌دین‌ها امام حسین را نکشتند، دیندارها کشتند. مستضعف یعنی کسی که او را از آگاهی پوچ کرده‌اند و در مغزش جهل تزریق کرده‌اند.

من از قرآن چنین برداشت می‌کنم که هر قدرت باطلی را ”طاغوت“ نمی‌گویند؛ قرآن مجید ”طاغوت“ را قدرت دینی نامشروع می‌داند، یعنی قدرتی که به نام خدا قدرتی را در دست می‌گیرد، ولی دروغ می‌گوید و نامشروع است. قرآن می‌گوید: اگر می‌خواهید بفهمید که در سایه قدرت مشروع زندگی می‌کنید یا نامشروع، راهش آسان است؛ یک تحقیق میدانی به ما پیشنهاد کرده است. حکومت مشروع دینی حکومتی است که در تجربه نشان داده بشود که امسال جهل کمتر از پارسال شده است. قدرت مشروع دینی قدرتی است که جهل جامعه هر سال کاهش یابد و جامعه رو به نور رفته باشد: ”یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ“ [بقره: 257]؛ اما اگر امسال مردم بی‌شعورتر از پارسال شوند، قدرت نامشروع است.

به هر حال، در این 1400 سال در دین خیلی دروغ درست شده است؛ فقیه زبردست آن فقیهی است که بتواند این‌ها را غربال کند. کار فقاهت این است. الآن که شما در مشهد نشسته‌اید، اگر در کنار حرم اتفاقی بیفتد، تا خبرش به اینجا برسد، چند جور برای شما نقل می‌شود؛ چه برسد به 1400 سال اخبار مختلف. فعلاً آنچه در دست ماست قرآن است که باید آن را خوب بفهمیم و البته کار ساده‌ای نیست و به دستور امام صادق، همه احادیث باید به قرآن عرضه شود و آنها را با قرآن سنجید. مگر می‌شود با یک خبری که معلوم نیست چه کسی نقل کرده است، آدم کشت و خون ریخت؟ (با اندکی ویرایش از شفقنا، دسترسی در 1398/7/1)

یادداشت‌ها:

ـ شفقنا (انتشار در 1398/6/31)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

قصد تقرب به خدا در کشتن امام حسین (ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

هیچ حکومتی از انحراف بیمه نیست!

محمد اسفندیاری می‌نویسد:

«یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از تاریخ عاشورا فرامی‌گیریم این است که هیچ حکومتی از انحراف بیمه نیست. هر حکومت عادلانه‌ای ممکن است پس از چندی، دیر یا زود، به انحراف گراید و ضمن حفظ ظاهر به ضد خود تبدیل شود. از حکومت پیامبر فقط چند دهه نگذشته بود که حکومت معاویه سر بر آورد و سپس به حکومت یزیدِ فاجر و جائر رسید و فاجعه عاشورا پیش آمد.» (اسفندیاری، 1398: 253)

یادداشت‌ها:

ـ اسفندیاری، محمد. (1398). حقیقت عاشورا: از عاشورای حسین (ع) تا تحریفات عاشورا. تهران: نشر نی.

ـ یادداشت‌ مرتبط:

درسی که از واقعه کربلا می‌توان آموخت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز