رسول جعفریان مینویسد:
«این دیگر برای ما به صورت یک رویه در
آمده است که وقتی [در] برابر مفاهیم تازه قرار میگیریم، ابتدا مقاومت میکنیم،
مقاومتی که بسته به موضوع و اهمیت آن نسبت به میراثِ قبلی شاید تا دهها سال طول
بکشد. در مرحله بعد، به تردید میافتیم و سعی میکنیم آن مفهوم را تجزیه کرده، بخش
کمضررتر آن را بپذیریم و بخشی را رد کنیم. مرحله بعد، تقریباً آن را میپذیریم،
ضمن آنکه پنج تا ده درصد، و گاه تا پانزده درصد از مخالفان، همچنان مقاومت میکنند
و آن را رد میکنند. آنان هم که میپذیرند اغلب سعی میکنند نشان دهند که نه تنها
اصل آن مورد قبولشان است، بلکه از قبل در میانشان وجود هم داشته است.
اکنون بر
آن نیستیم تا به بیان نمونهها بپردازیم، اما تقریباً همه ما میدانیم که مثال در
این زمینه فراوان است. این تغییرات، در حال حاضر، سریعتر شده و گاهی تجربههای
گذشته هم مورد توجه قرار گرفته است. نمونهاش همین حق رأی زنان است، که به تازگی
عبارتی از مرحوم مدرس* درباره آن نقل کردم و البته مقالهای هم درباره سیر تطور آن
نوشته بودم که نشان میداد چگونه ما این مراحل را درباره آن طی کردهایم. معمولاً یک
کمکاری ما در حوزهٔ مرور بر این تغییرات است و این هم ناشی از ضعف نگاه تاریخی ما
در بررسی سیر تحولات فکری که اغلب با احتیاط متمایل به نوعی حفظ سنت آن را دنبال میکنیم.
این رویه
فقط درباره ما نیست؛ اصولاً فرهنگهای سنتی در دیگر نقاط دنیا هم چنین هستند. در
خصوص حق رأی زنان، حتی در خود غرب هم به صورت تدریجی رخ داده است، به طوری که در
امریکا در سال ۱۹۲۰ این حق برای همه زنان امریکایی به رسمیت شناخته شده است.
[...] زمانی که
مفهوم جدید را پس از یک دوره مبارزه با آن پذیرفتیم، به دلیل چالشی که اغلب در میان
فرهنگ بومی ما ایجاد میکند، توجیهی برای این پذیرش و تعیین نسبت آن با دیگر مفاهیم
ارائه میکنیم، توجیهی که به ما میگوید چطور این مفهوم را در دل مفاهیم قبلی جای دهیم.
این امر منجر به پیدایش توجیهاتِ مفهومی جدیدی میشود که میتوان آن را نوعی دانش
دفاعی دانست، دانشی که کار آن نشان دادن این است که چطور باید بین واقعیت موجود در
جامعه و فرد از نظر شناختی، با باورهای دینی، ارزشهای اخلاقی و دنیای آرمانی
توافق ایجاد کرد.» (کانال رسول جعفریان، دسترسی در 1397/12/3)
*وقتی در دوره دوم
مجلس شورای ملی، محمد تقی وکیلالرعایا، نماینده همدان، بحث حق رأی زنان را مطرح
کرد، مرحوم سید حسن مدرس با آن مخالفت کرد. سخنان مدرس پس از وکیل الرعایا در جلسه
روز هشتم شعبان ۱۳۲۹ ق (دور دوم، جلسه ۲۸۰) چنین بود: ”برهان این است که امروز ما
هر چه تأمل میکنیم میبینیم خداوند قابلیت در اینها قرار نداده است که لیاقت حق
انتخاب را داشته باشند. مستضعفین و مستضعفات و آنها از آن نمرهاند که عقول آنها
استعداد ندارد و گذشته از اینکه در حقیقت نسوان در مذهب اسلام ما در تحت قیومتاند
’الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ‘ [نساء: ۳۴] در تحت قیومیت رجال هستند و
مذهب رسمى ما اسلام است آنها در تحت قیومتاند. ابداً حق انتخاب نخواهند داشت. دیگران
باید حفظ حقوق زنها را بکنند که خداوند هم در قرآن میفرماید در تحت قیومیتاند و
حق انتخاب نخواهند داشت، هم دینى هم دنیوى. این مسئلهای بود که اجمالاً عرض
شد.“ (خبرآنلاین، وبلاگ رسول جعفریان، انتشار
در 1389/11/8)
یادداشتها:
ـ کانال و
وبلاگ رسول جعفریان (دسترسی در 1397/12/3)