امیرالمؤمنین (ع):
«سلام بر تو اى رسول خدا (ص)، سلامى از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است! اى پیامبر خدا، صبر و بردباری من با از دست دادن دختر برگزیدهات (حضرت فاطمه (س)) کم شده، و توان خویشتنداری ندارم. امّا براى من که سختی جدایی تو را دیده، و سنگینی مصیبت تو را کشیدم، شکیبایى ممکن است.
این من بودم که با دست خود تو را در میان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد. ”پس همه ما از خداییم و به خدا باز میگردیم“ ]بقره: 156[. پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد، و به صاحبش رسید. از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم شبزندهداری است، تا آن روز که خدا خانه زندگى تو را برای من برگزیند.
به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکارى بر او اجتماع کردند، از فاطمه (س) بپرس، و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر، که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است.
سلام من به هر دوى
شما، سلامِ وداعکنندهاى که از روى خشنودی یا خستهدلی سلام نمیکند. اگر از خدمت
تو باز میگردم، از روى خستگى نیست و اگر در کنار قبرت مینشینم، از بدگمانى بدانچه
خدا صابران را وعده داده نمیباشد.» (نهجالبلاغه: خطبه 202)
یادداشتها:
ـ نهجالبلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.