نعمتالله صالحی نجفآبادی مینویسد:
«خط غلو یک جربان فکری انحرافی است که در تاریخ طولانی بشر همیشه وجود داشته است و معنای غلو این است که انسان چیزی یا کسی را از آن حدی که هست بالاتر بداند و مثلاً:
1. بگوید: حضرت مسیح (ع) خدا یا فرزند خداست.
2. یا بگوید: حضرت مریم (ع) معبود انسانهاست.
3. یا بگوید: حضرت علی (ع) خالق بشر یا ادارهکننده دستگاه آفرینش است.
4. یا بگوید: چون ابراهیم، فرزند خردسال رسول خدا (ص)، وفات کرد، در خورشید کسوف و گرفتگی حاصل شد.
5. یا بگوید: فلان مجتهد هر فتوایی میدهد به تصویب امام غائب (ع) رسیده است و ممکن نیست خطا باشد.
6. یا بگوید: فلان درخت نظرگاه است و اگر کسی پارچهای به شاخه آن ببندد، حاجتش روا میشود.
7. یا بگوید: چون خورشید منبع نور و منشأ حیات است، در خور پرستش است و باید برای آن سجده کند.
8. یا بگوید: رودخانه گنگ در هندوستان مقدس است و هرکس در فلان روز در آن شنا کند تبرّک میشود و گناهش آمرزیده و حاجتش روا میگردد.
9. یا بگوید: فلان نوع از گاو مقدس است و لایق پرستش و ادرارش موجب تبرّک. و دهها مثال دیگر.
و در آنجا که این ”غلو“ و اعتقاد افراطی به صورت یک سنّت دیرپا درآمده باشد گاهی طرفداران آن به اندازهای به اعتقاد افراطی خود پایبند هستند که در راه دفاع از آن با مخالفان آن میجنگند و احیاناً در راه بُت یا گاو قربانی میشوند!» (صالحی نجفآبادی، 1384: 19 ــ 20)
یادداشتها:
ـ صالحی نجفآبادی، نعمتالله. (1384). غلو: درآمدی بر افکار عقاید غالیان در دین. تهران: کویر.