محمد سروش محلاتی مینویسد:
«آیا بنای شرع بر آن است که با جمعآوری اسباب گناه از جامعه زمینههای معصیت را از میان بردارد و امکان خلافکاری از انسانها سلب شود؟ آیا شریعت جامعهٔ بشری را به مثابه مهدکودکی میبیند که باید هر گونه وسیله خطرناک را از دسترس کودکان دور کند که مبادا برای آنها حادثهای تلخ اتفاق افتد و یا برعکس، اصل را بر برخورداری انسان از قدرت انتخاب و امکان بروز خیر و شر از او میگذارد و جز در موارد ضروری به سلب اختیار از شهروندان نظر نمیدهد؟» (سروش محلاتی، 1394: 69 ــ 70)
منطق قرآن
«در قرآن کریم، آیات فراوانی وجود دارد که بر عنصر اختیار در انسان تأکید میکند و ایمان و هدایت را مبتنی بر آن ساخته است. در حقیقت، قرآن به ایمان و عمل صالحی فرامیخواند که آدمی با درک و شعور خود آن را بشناسد و با اراده و اختیار خود آن را بپذیرد و انجام دهد. همچنین تصریح شده است کاملترین انسان، که در بالاترین مقام ولایت قرار دارد ــ یعنی رسول اکرم (ص) ــ از سیطره و قدرتی برخوردار نیست که انسانها را با زور و قهر به هدایت وادار کند: ”لَسْتَ عَلَیهِمْ بِمُصَیطِرٍ“ ]غاشیه: 22[. و آیات مکرری که وظیفه پیامبر را ”فقط“ ابلاغ روشن پیام الهی میداند: ”فَإِنَّمَا عَلَیکَ الْبَلَاغُ الْمُبِینُ“ ]نحل: 82[ به معنای آن است که پیامبر در برابر کسانی که دعوت او را نمیپذیرند دست به ”اجبار و اکراه“ نمیبرد ]...[» (همان: 71 ــ 72)
دیدگاه علامه طباطبایی
«وظیفه پیامبران این نیست که مردم را به زور به تکالیفشان وادار کرده و چنان کنند که آنان مجبور شوند از کفر به ایمان درآیند و گناهکاران از سر اضطرار و ناچاری به اطاعت و فرمانبرداری تن دهند، بلکه قلمرو رسالت آنان انذار و تبشیر است. ]المیزان، ج 12، ص 241[» (همان: 72)
دیدگاه علامه شعرانی
«اگر خداوند میخواست میتوانست بندگان خود را بر کارهای خوب اجبار کرده زمینهها و اسباب گناه را از بین ببرد، مثل اینکه برای آنان خمر و خنزیر نیافریده و یا کسی که قصد کار خلافی مانند دزدی دارد دستش را فلج کرده و کسی که قصد زنا دارد شهوتش را نابود کند. ولی خداوند انسانها را بر ”خوبی“ و ”بدی“ قدرت بخشیده و برای آنها اسباب و آلات هر کدام را آفریده و در اختیارشان گذاشته تا بتوانند ”انتخاب“ کنند. او هرچند گناه را نمیپسندد، ولی میخواهد که انسانها با ”ارادهٔ خود“ از آن پرهیز کنند و البته خوبیهای ”اختیار“ در انسان بسیار بیشتر از بدیهایی است که در وقوع گناه وجود دارد. چه اینکه ضرر سلب اختیار از شهروندان به وسیله نابود کردن ابزارهای گناه بسیار بیشتر از ضرر گناهانی است که اتفاق میافتد، زیرا در همان ابزارها و آلات هم فواید و منافعی برای جامعه بشری وجود دارد که نباید بشریت را از آنها محروم نمود. ]تعلیقهٔ شرح اصول الکافی، ج 4، ص 367[» (همان: 69)
یادداشتها:
ـ سروش محلاتی، محمد. (1394). دولت و اجرای شریعت: سلسله مقالات دولت و ابزارهای الزام شهروندان به شریعت. تهران: نشر نی.
ـ سایت محمد سروش محلاتی (انتشار در ۱۳۹۴/۷/۶)
ـ یادداشتهای مرتبط: