محمد سروش محلاتی:
ما اطلاعاتی درباره زندگی حضرت زهرا (س) در تاریخ و حدیث داریم. در مرحله اول، باید این اطلاعات پالایش شده تا سره از ناسره تشخیص داده شود و بتوانیم به اطلاعات معتبری دست پیدا کنیم و این کار سخت و دشواری نیست، ولی بعد از به دست آوردن این اطلاعات، با یک سؤال اساسی و جدی مواجه میشویم و آن این است که آیا آنچه حضرت #زهرا (س) به آن عمل کرده برای ما مانند یک الگو ارزش و اعتبار دارد یا خیر؟ آیا ما میتوانیم ارتباطی با سیره ایشان برقرار کنیم؟ آیا اساساً این امکان وجود دارد که ما امروز به سبک زندگی ایشان عمل کنیم؟ ابتدائاً پاسخ به این سؤال ممکن است ساده و روشن به نظر برسد، اما دقت در این مسأله ما را با مشکلاتی مواجه میکند. حضرت زهرا (س) در ۹ سالگی ازدواج کرد. آیا امروز میتوان این موضوع را به عنوان یک الگو در کشور خود مطرح کرده و تشویق کنیم که شیعیان نیز به تأسی از حضرت زهرا (س) دخترانشان را در ۹ سالگی به ازدواج درآورند؟ مسأله دوم مربوط به مهریه حضرت زهرا (س) است که ۵۰۰ مثقال نقره بوده است. البته این مهریه صرفاً به ایشان اختصاص ندارد، بلکه در منابع ما موجود است که پیغمبر اکرم (ص) برای تمامی همسران، دختران و خانواده خود، مهریه را ۵۰۰ مثقال نقره قرار داده بودند که از جمله آنان، مهریه حضرت زهرا (س) بود. بعد، زمانی که سراغ جهیزیه حضرت زهرا (س) میرویم، متوجه میشویم که آن حضرت از خانه پدر جهیزیهای نبرده و هر آنچه بوده امیرالمؤمنین علی (ع) زره خود را فروخته و لوازم منزل را تهیه کرده است.
مسأله تأسی تابع چه منطق و ضابطهای است؟ اصلاً تفکیک کردن در حوزههای مختلف زندگی ملاک و ضابطهای دارد یا خیر؟ بنابراین، اول باید منطق شناخت این سیره مشخص شود. بعد از آنکه ما اسلوبی را برای بررسی سیره فاطمی پذیرفتیم، در مرحله دوم باید تک تک اجزای آن سیره را بر اساس منطق بررسی کنیم تا ببینیم به چه نتایجی میرسیم. برای نمونه، سن ازدواج، تعداد فرزند و ... از مواردی هستند که نیاز به بررسی منطقی دارند.
آیا تأسی شامل امور عادی زندگی اولیای الهی میشود یا خیر؟ در اینجا دیگر تفاوتی نمیکند که سیره حضرت زهرا (س) یا پیغمبر اکرم باشد، زیرا هر کدام از این بزرگان دارای اموری عادی هستند. آیا در لباس پوشیدن باید به پیغمبر تأسی کرد یا نه؟ اگر ما اطلاعاتی در تاریخ درباره فرم لباس پیامبر داشته باشیم یا اطلاعاتی درباره ظروف منزل و مهندسی خانه ایشان داشته باشیم و بسیاری موارد دیگر، آیا اینها در قلمرو تأسی قرار میگیرند و ما باید آنها را بر همان مبنا الگو قرار دهیم؟ اولین قدمی که علما و بزرگان ما برداشتند این است که امور عادی زندگی اولیای الهی در قلمرو تشویق و ترغیب به تأسی قرار نمیگیرد. همه اولیا در زمان خودشان یک زندگی عادی و طبیعی داشتند و این امور طبیعی مربوط به اسوه بودن پیغمبر اکرم (ص) نمیشود؛ بنابراین هرکس میتواند هر لباسی را که دوست دارد بپوشد، زیرا پیغمبر نیز به اقتضای زمانه خود همان مدل لباسی را که سایر مردم میپوشیدند بر تن میکردند.
پیغمبر و ائمه یکسری از روشها داشتند که باید دید آیا میتوان آنها را حفظ کرد یا نه؟ گاهی این روشها تنها به اوضاع و احوال زندگی در زمان پیامبر مربوط میشوند. لذا باید این ارتباط را کشف کرد و اگر صرفاً مربوط به آن زمان باشد، آنجا هم جای تأسی نیست. باید دید که سن ازدواج چه ارتباطی با اوضاع اجتماعی زمان پیامبر داشته و آیا اصلاً ارتباطی داشته یا نه؟ اگر این ارتباط وجود داشته باشد از قلمرو تأسی بیرون میرود و نمیتوان به عنوان یک روش دائمی بر آن تأکید کرد.
بسیاری از افراد که دم از ولایت و اسوه بودن پیامبر و ائمه میزنند یک صورت از زندگی را در ذهن دارند و تلاش میکنند همین شکل و صورت و ماکت را تا ابد حفظ کنند و به هیچ وجه حاضر به تغییر آن نیستند. کسی که شرایط را نمیبیند و تنها صورتها را میبیند و از صورتها قالبهای دائمی درست میکند همانند سفیان ثوری است که به امام صادق (ع) خرده میگیرد که چرا لباس پیامبر را نپوشیده و قدرت تشخیص شرایط را ندارد. ما روزی میتوانیم به زندگی #فاطمه (س) تأسی کنیم که این مسیر علمی را طی کرده باشیم، اما متأسفانه هنوز در این مسیر، کار شایستهای که بتواند ابعاد مختلف زندگی حضرت زهرا (س) را برای ما روشن کند انجام نگرفته و کارهایی هم که در این زمینه شده، با آنکه با ارزش است، ولی کافی نیست. (با اندکی ویرایش از پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، دسترسی در ۱۳۹۷/۱۲/۶)
یادداشتها:
ـ پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران (انتشار در 1397/12/21)