سید محمدعلی ایازی مینویسد:
«مردم مکه و مدینه با زبانها و گویشهای متفاوتی سخن میگفتند، از قبایل بدوی عرب گرفته تا یهودیان و مسیحیانی که در اصل از مناطق دیگر به آن منطقه کوچ کرده بودند، و با فرهنگ و پیشینه تاریخی و عادات و رسومی مخصوص به خود زندگی میکردند و با واژههایی انس داشتند و تعبیرهای ویژهای را در زمینه مسایل دینی و غیبی و امور اقتصادی به کار میگرفتند. بدیهی است که قرآن در خلأ نازل نشده و بدون توجه به شناخت واژهها و کلمات و بدون رعایت تفهیم و تفاهم مطالب را ادا نکرده است. شهر مکه مرکز تلاقی جهانگردان، بازرگانان و قبایل گوناگونی با عقاید و فرهنگهای گوناگون بوده است. به همین دلیل است که میبینیم واژههای دخیل، فراوان در قرآن به کار میرود؛ چه از زبان فارسی، حبشی، رومی و سریانی و چه از گویشهای محلی و منطقهای حجاز. منزلگاه قرآن چنین اقتضایی دارد، زیرا خطاب به چنین جماعتهایی سخن گفته است. مثلاً، از آنجا که مردم حبشه و یمن که از خدا تعبیر به رحمان میکردند و گروهی از آنان در شهر مکه بودند، قرآن عمداً در موارد بسیاری به جای دیگر اسماء خداوند از کلمه رحمان استفاده میکند. سؤره مریم را ملاحظه کنید بیشترین تکیهاش بر واژه رحمان است، که یازده بار تکرار میکند و یا در جایی دیگر خداوند تأکید میکند:
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى (اسراء/ 110)
رحمٰن یا غیررحمٰن یکی است خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید برای او نامهای نیکوتر است.
به همین دلیل است که جعفر بن ابی طالب به هنگام هجرت به جبشه و ملاقات با نجاشی، پادشاه آن دیار، به علت مأنوس بودن لفظ رحمان، سوره مریم را میخواند ...» (ایازی، 1378: 36 ــ 37)
پسنوشت:
ترجمه بهاءالدین خرمشاهی از آیه 110 سوره اسراء:
ـ «چه الله بخوانید چه رحمان، هر چه بخوانید او را نامهای نیک است» (اسراء: 110)
یادداشتها:
ـ ایازی، سید محمدعلی (1378). قرآن و فرهنگ زمانه. قم: انتشارات کتاب مبین.
ـ قرآن. ترجمه بهاءالدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.