«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب قدر» ثبت شده است

آن که روزهایش همه بی‌قدر است شب قدر به چه کار آیدش؟

علی زمانیان

علی زمانیان می‌نویسد:

«روزها، هفته‌ها و ماه‌ها را در بیهودگی، عصیان و در بی‌حاصلی و در غفلتی مذموم سپری می‌کنیم. زندگی و عمرمان را در سرگردانی و بی‌اخلاقی می‌گذرانیم؛ آنگاه به قصد زدودنِ زنگارها از درون، ساعتی و در شبی به نام ”شب ‌قدر“ می‌نشینیم و دعایی می‌خوانیم که حتی ترجمهٔ سادهٔ آن را نیز نمی‌دانیم، قرآن بر سر می‌نهیم و سپس شادمان از اینکه وظیفه‌مان را انجام داده‌ایم و ”قدر“ را قدر نهاده‌ایم، سر بر بالین آسودگیِ غافلانه می‌گذاریم. سال‌ها از پسِ این همه تکرارِ چنین شبی، هیچ گاه از خود نپرسیدیم اگر ”شب ‌قدرِ“ ما شبی عزیز بود که از هزار شب برتر است، چرا پیش از ”قدر“ و پس از آن، تغییری نکرده‌ایم، بهتر نشده‌ایم و بلکه اوضاع‌مان بدتر و تباه‌تر شده ‌است. تعجب نکردیم از اینکه اگر قرار بود ”شب قدر“ قدرمان را بیفزاید، چرا چنین حقیرانه زندگی می‌کنیم.

خطا در تصویری است که از شبِ قدر داریم. تصویری که از شب قدر داریم این است: ”رستگاری در دو دقیقه.“

نمی‌دانیم همچنان که اخلاقی زیستن، سخت و دشوار است، رستگار شدن نیز بسیار صعب و گاه طاقت‌فرسا است. زیرا هم برای اخلاقی زیستن و هم برای رستگاری آن‌جهانی باید از آنات زندگی، پاسداری و مراقبت و از خویشتن در برابر زشتی‌ها و بدی‌ها مستمراً محافظت کنیم. امیال درونی را کنترل [کنیم] و بسیاری از خوشایندهایی که ما را از ”سودای سر بالا داشتن“ باز می‌دارد بگذریم و نادیده‌شان بینگاریم. یله و رها زیستن و خود را به هیچ حد و مرزی محدود نکردن، پاس فضیلت‌ها را نگه نداشتن و زندگی را در تعلیق و بیهودگی نهادن، این‌ها همان کارهای است که می‌کنیم، اما انتظار داریم با سرگرفتن قرآن و خواندن دعایی که نمی‌دانیم چه می‌گوید، گناه‌مان بخشیده و در درگاه خداوند قدر ببینیم. نمی‌دانیم ما بیش از آنکه به خدا بدهکار باشیم به انسان‌هایی بدهکاریم که سبب رنج‌شان شده‌ایم و آسمان زندگی‌شان را تیره و خودشان را تباه کرده‌ایم. خطر آن تصور ساده‌انگارانه‌ای که بعضاً روحانیون مسببش بوده‌اند این است که زندگی نسنجیده و محاسبه‌نشده‌ای را پیش می‌گیریم و دلخوش‌ایم به اینکه می‌توان در اسرع وقت و فقط در دو دقیقه رستگار شد.

آنچه آمد برای آن نبود که شب قدر را بیهوده بپنداریم و از قدر و قیمتش بیندازیم، بلکه از آن رو است که بگوییم اگر شب قدر را احترام می‌کنیم و آن را واقعاً پاس می‌داریم، چرا چنین می‌زییم که با آن سازگار نیست؟ تعارض میان اینکه زندگی ما به رنگ شبِ قدر نیست، نشان می‌دهد شب قدری که برپا می‌کنیم فاقد اصالت است. ما خود را فریب می‌دهیم و نمی‌دانیم #شب_قدر هر کس به سانِ زندگی زیستهٔ اوست. رستگاری مانند اخلاقی بودن، نتیجه و ماحصل فرایندی است که در طی زمان و با تحمل مضایق و محدودیت‌ها همراه است. رستگاری و هم اخلاق، یک رخداد تصادفی، آنی، بی‌زحمت و رنج نیست. بلکه همان گونه که اشاره شد، نتیجهٔ یک پروسهٔ طولانی‌مدت است. شب قدر یک رخداد است. اما اگر این رخداد در زندگی سرایت پیدا نکند، به آن نتیجهٔ دلخواه نمی‌رسیم.

آیین‌ها و مناسک، با همهٔ کارکرد مثبت‌شان، اما عموماً مفاهیم متعالی را از میان تهی کرده و آنها را به نمایش جمعی تبدیل می‌کند. اکنون، ”شب قدر“ نزد ما نیز کارکرد آیینی پیدا کرده است، نمایشی که در آن شرکت کرده و کنشِ دینی که به صورت دسته‌جمعی اجرا می‌کنیم. اما پس از تمام شدنش،‌ باز ما همان هستیم که بودیم. زندگی ما همان خواهد بود که تا کنون بوده است، زیرا آیین‌ها عموماً اثرات زودگذر و سطحی دارند. ما در آیین‌ها تغییر نمی‌کنیم، زیرا عمق درون و جان ما درگیر آیین نمی‌شود. وقتی جان‌ها درگیر می‌شود که در سکوتی عمیق خلوت کنیم و به محاسبهٔ خویش بپردازیم و صادقانه خود را در ترازوی اخلاق و معنویت بگذاریم. خود را در آیینهٔ معیارها ببینیم و به ارزیابی خویش همت کنیم.

شبِ قدرِ هر کس به رنگ روزها و ماه‌های زیستهٔ اوست. از این رو، در انتظار شبی عزیز که از هزار شب برتر است نباشیم، مگر آنکه روزهای زیسته‌مان را به محک ارزش‌هایی متعالی بسنجیم و چنان بزییم که بتوانیم سرفرازانه از آن دفاع کنیم. شب قدر کسانی از هزار شب برتر است که روزشان نه هزار روز که دست‌کم به اندازهٔ یک روز بیرزَد. آن که روزهایش ارزشمند است شب قدرش نیز قدر و قیمت دارد و بلکه به هزار شب برتری دارد.» (با اندکی ویرایش از وبلاگ خرد منتقد، دسترسی در 1398/3/5)

 

یادداشت‌ها:

ـ وبلاگ خرد منتقد (انتشار در 1398/3/3)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

شب‌های قدر بهار توبه است!

حدیث بندگی و دلبردگی

عبدالکریم سروش می‌نویسد:

«در این شب‌ها[ی قدر] عمل‌های بسیاری رسیده است. شاید قرآن بر سر گرفتن کوچک‌ترینِ آنها باشد. اما مهم‌ترینِ آنها توبه کردن؛ طلب عافیت کردن و تا سحر بیدار ماندن و خدا را به یاد داشتن و بر گناهانِ گذشته دریغ خوردن، و طلب عفو کردن از خداوند است. گفت‌وگو در علمِ نافع هم در این شب‌ها ثواب بسیار دارد و وارد شده است. همه اینها برای رفع غفلت است. اما در اصل، این شب‌ها بهار توبه است و از هر وقت دیگری مطلوب‌تر است که انسان‌ها به آمرزش خواستن رو بیاورند.

 اگر کسی در این شب‌ها موفق به توبه‌ واقعی شود، شب او شب قدر است. یعنی دلش و حالش و جانش عوض شده ‌است و همچنان که گفته‌اند، تقدیر سال و بلکه همه‌ عمر آینده‌اش را رقم زده‌ است. اصلی‌ترین بهره‌ای که می‌توان برد، بهترین و شریف‌ترین میوه‌ای که از شاخسار رحمت خداوندی در این شب‌ها می‌توان چید، توفیق در توبه است، که عبارت است از: به خود آمدن و در پیش خود و خداوند، شخصیت خود را عریان نهادن و دفتر گذشته‌ خود را ورق زدن، و در برابر خود عصیان کردن، و از افراط‌ها و تفریط‌ها ندامت حاصل کردن، به کژی‌ها و نقص‌های خود اعتراف کردن و از خداوند مغفرت خواستن و پشیمانی و تلخی ندامت را با ژرفای جان احساس کردن، و عزم اکید بر ترک گناهان و تغییر مسیر در باقی‌مانده‌ عمر ورزیدن است.» (سروش، ۱۳۸۸: ۱۳۲ ــ ۱۳۳)

«توبه یکی از اصیل‌ترین مفاهیم دینی است. بیرون از دین، ما دگرگونی شخصیت و تغییر منش و رفتار داریم، اما چیزی به نام توبه نداریم. این مفهوم، یک مفهومی است که تنها در بستر اندیشه‌ دینی می‌روید و انجام آن فقط برای انسان دیندار میسر است. بشارتی که خداوند به توبه‌کاران داده است و کرامت و مغفرتی که نصیب آنان می‌کند و آن پاکی و قدسیتی که پس از توبه دست می‌دهد تنها برای یک انسان دیندار درک‌شدنی و حاصل‌شدنی است. پیامبران هم در ابتدای ظهور و بعثت‌شان یکی از مهم‌ترین دعوت‌های‌شان دعوت به توبه بود و ندای ”توبوا الی الله“ سر می‌‌دادند. این توبه، هم روی ‌دل با خدا کردن بود و دست از معبود‌های کاذب شستن و هم از گناهان عذر خواستن و دل را از گرد رذیلت پیراستن. عارفان و سالکان هم گفته‌اند که نخستین مرحله از مراحلِ سلوک توبه است. پس از اینکه تنبهی در کسی حاصل شد و در اثر ترغیب و توصیه‌ صاحب‌دلی عزم کرد که در جاده‌ سلوک دینی و اخلاقی پا بگذارد، باید که در مرتبه‌ اول، بر خود و گذشته‌ خود پا بنهد و تولد نوینی پیدا کند. توبه پا نهادن بر گذشته‌ خویش است. ابتدا توبه کردن از گناه داریم و این نازل‌ترین مرتبه‌ توبه است، که البته مرتبه و مرحله‌ فوق‌العاده مهمی است و آن را نباید کوچک شمرد؛ چراکه مبیّن و متضمن شجاعت به اعتراف و شجاعت در مقام عمل است. سپس توبه از خیال را داریم، یعنی بر درِ دل نشستن و بیگانه را اذن ورود ندادن. و هیچ‌یک از این دو بی‌مدد خداوند برنمی‌آید.» (همان: ۱۳۳ ــ ۱۳۴)

«خداوند توبه را فوق‌العاده دوست دارد. ]...[ ”إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ؛ خداوند کسانی را که توبه می‌کنند و به دنبال پاکی هستند دوست دارد.“ (بقره: 222)

مولانا فرمود:

تو مگو ما را بر آن شه بار نیست

با  کریمان کارها دشوار نیست

(مثنوی، دفتر اول، بیت ۲۲۱)

”با کریمان کارها دشوار نیست“ این لطیف‌ترین پیامی است که از عمق یک تجربه‌ دینی برمی‌خیزد. کسانی که خداوند را می‌خوانند، او را باید به صفت کریم بخوانند و بدانند که راه‌شان برای ورود به محضر میزبانی کریم کوتاه است و همان‌گونه که امام سجاد در دعای ابوحمزه ثمالی گفته‌اند:

”إنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ وَ إنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَکَ؛ کسی که به سوی تو سفر می‌کند راهش نزدیک است و تو از کسی پنهان نمی‌شوی. بلکه مردم به واسطه‌ اعمال‌شان از تو پنهان و دور می‌گردند.“» (همان: 153 ــ 154)

 

یادداشت‌ها:

ـ سروش، عبدالکریم. (1388). حدیث بندگی و دلبردگی. چاپ هفتم. تهران: انتشارات صراط.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

کدام شب شب قدر است؟

محمد نصر اصفهانی

محمد نصر اصفهانی درباره «شب قدر» می‌نویسد:

 زمانی که به دهه آخر ماه مبارک رمضان نزدیک می‌شویم و به یاد شب قدر می‌افتیم و آیات سوره قدر را مرور می‌کنیم، بار دیگر با پرسش هرساله خداوند از انسان روبرو می‌شویم که: تو چه دانی که شب قدر چیست؟ شاید به جرئت بتوان گفت که این پرسش آسمانی‌ترین پرسش‌های قرآن کریم باشد که تا ابد پاسخ می‌طلبد و انسان را به تفکر در باب غیب وامی‌دارد. چقدر ساده‌لوحی است که تصور شود که پاسخ این پرسش روشن است و خداوند خود در ادامه آیه پاسخ آن را واضح ساخته است.

از دل این پرسش خداوند پرسش‌های بسیار دیگری متولد شده‌اند که آنها نیز پاسخ می‌طلبند. معنای محصل قدر و تقدیر و شب قدر و فرود آمدن فرشتگان و روح در این شب چیست؟ از دیرزمان عالمان مسلمان در پی پاسخ به این پرسش‌ها زحمات بسیاری متحمل شده‌اند. اما تا چه حد موفق شده‌اند که به پاسخی قانع‌کننده برسند جای تأمل دارد. برای آشنایی بیشتر خوانندگان به برخی از این پرسش و پاسخ‌ها، که ممکن است در این ایام برای هر کسی پیش آید، می‌پردازیم:

۱. شب قدر چیست؟

۲. چرا «قدر»؟

۳. شب قدر در چه ماهی قرار دارد؟

۴. اهمیت شب قدر به چیست؟

۵. چه چیز قرآن در شب قدر نازل شد؟

۶. شروع قرآن در شب قدر (ماه رمضان) بوده است، یا هنگامه بعثت (ماه رجب)؟

۷. شب قدر کدام شب از شب‌های ماه مبارک رمضان است؟

۸. چرا شب قدر مشخص نشده است؟

۹. شب قدر به زمان نزول اختصاص دارد یا هر سال تکرار می‌شود؟

۱۰. حوادث منقول در مورد شب قدر طبق چه افقی اتفاق می‌افتد؟

متن کامل این جستار را می‌توانید در سایت محمد نصر اصفهانی بخوانید.

 

یادداشت‌ها:

ـ سایت محمد نصر اصفهانی (دسترسی در 1396/3/28)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

شبی فرخنده!

 سوره دخان

«سوگند به کتاب روشنگر؛

که ما آن را در شبی فرخنده فروفرستاده‌ایم، که ما هشداردهنده بوده‌ایم.»

(سوره دخان: 2 ــ 3)

یادداشت‌ها:‌

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

شب قدر!

سوره قدر 3 

«شب قدر بهتر از هزار ماه [عادی] است.» (سوره قدر: 3)

 

یادداشت‌ها:‌

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز