رضا بابایی مینویسد:
«تا زمان عثمان، خلیفۀ سوم، قرآنهای مکتوب در دست مردم، یکسان نبود؛ اگرچه تفاوتها بیشتر در املای کلمات بود، و گاه در حد افزونی یا کاستی حرفی در کلمهای. به دلایلی که در تاریخ مذکور است، خلیفه سوم تصمیم گرفت که همۀ مصاحف و اوراق قرآن را جمع کند و کتابی یکسان و یکدست فراهم آورد. شماری از اصحاب پیامبر (ص) او را در این کار مدد رساندند، که مشهورترین آنها زید بن ثابت است. فرایند گردآوری قرآنها بسیار عالمانه و محتاطانه پیش رفت و امام علی (ع) هم آن را تأیید کرد [ر.ک: الاتقان، ص 158] یا دستکم هرگز سخنی در بیاعتباری آن نگفت.
پس از اتمام کار، چندین نسخۀ دیگر از روی نسخۀ نهایی رونوشت کردند و به شهرهای بزرگ اسلامی در آن روزگار فرستادند؛ از جمله کوفه، بصره، مکه، شام، بحرین و یمن. خلیفه از مسلمانان در همۀ شهرهای اسلامی خواست که این قرآن را بخوانند و قرآنهای دیگر را محو کنند. [تاریخ یعقوبی، ترجمۀ محمدابراهیم آیتی، ج 2، ص63 ــ 65؛ سیوطی، الاتقان، چاپ دارالکتاب العربی، ص 441؛ محمدهادی معرفت، علوم قرآنی، صص 144 ــ 156]
رسمالخط قرآنی که اکنون در دست ما است تقریباً همان رسمالخط مصحف عثمان یا یکی از رونوشتهای آن است. دانستنی است که املای برخی کلمات در قرآن موجود، که همان قرآن عثمان است، با هیچ یک از قواعد املای خطوط عربی قدیم و جدید سازگار نیست. به گفتۀ مرحوم محمدهادی معرفت، شمار این کلمات از صد میگذرد [مباحث فی علوم القرآن، ص 279]. برای مثال، هیچ توجیه لفظی برای املای کلمات ”بصطة“ (اعراف/69)، ”یدع“ (إسرا/11)، ”سندع“ (علق/18)، ”جِاْیءَ“ (فجر/23) وجود ندارد. بدین رو، بسیاری از دانشمندان اسلامی و قرآنپژوهان، مانند ابن خلدون، باقلانی، ابن خطیب، صبحی صالح و آیتالله معرفت، قاطعانه و با دهها دلیل گفتهاند که این املاهای عجیب، خطای رونویسان نخستین است و ربطی به خدا و پیامبر ندارد و ما هیچ حجت عقلی و شرعی برای حفظ آنها نداریم.
اما شگفتا که تا امروز احدی جرأت نکرده است که در این رسمالخط دست ببرد و یکی از این خطاها را اصلاح کند؛ بلکه برخی از مؤلفان علوم قرآنی ــ بهویژه در چند صد سال گذشته، مانند زرقانی مؤلف مناهل العرفان ــ کوشیدهاند که این تفاوتها را توجیه و تأویل کنند و از آنها معانی جدید و مرموز بیرون بیاورند! به عبارت دیگر، خطای مستنسخان نخست، چنان قداستی یافته است که اولاً تا امروز کسی به خود جرأت اصلاح نداده است و ثانیا گروهی از نویسندگان قدیم و جدید این تفاوتها را به خدا و پیامبر برگردانده و گفتهاند اگر خدا راضی به این املا نبود، حتما جلو آن را میگرفت.
من از مفصل این نکته، مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
]عمان سامانی، قصاید، شماره 1[» (بابایی، 1397: 312 ــ 313)
یادداشتها:
ـ بابایی، رضا.
(1397). دیانت و عقلانیت: جستارهایی در قلمرو دینپژوهی و آسیبشناسی دینی.
اصفهان: نشر آرما.
ـ مطلب مرتبط: