«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۳۲۱ مطلب با موضوع «دانشوران» ثبت شده است

ناگفته‌های عاشورا

دیانت و عقلانیت

رضا بابایی می‌نویسد:

«در عاشوراشناسی، آسیب اصلی در ”گفته‌ها“ نیست؛ در ”ناگفته‌ها“ است. اهل منبر و ذاکران و مداحان معمولاً در مجالس عزاداری برای امام حسین (ع) مسائل خاصی را مطرح می‌کنند، از جمله: فسق یزید، مظلومیت امام (ع)، قساوت شمر و ابن سعد و مانند آن. این موضوعات و مسائل هماره و با حجم فراوان در همه منبرهای عاشورا بیان می‌شود، در حالی که مسائل مهم و اصلی عاشورا اینها نیست. به همین دلیل آسیب‌شناسی عاشورا را باید از ”آنچه نمی‌گویند“ شروع کنیم، نه از چیزهایی که می‌گویند. مثلاً، در سخنرانی‌ها به تفصیل درباره شجاعت و رشادت حسین و یارانش می‌گویند، اما از کوشش بسیار و شگفت امام برای جلوگیری از جنگ و پرهیز از خون‌ریزی تا صبح عاشورا و پیشنهادهای ایشان برای صلح نمی‌گویند یا اشاره‌وار از آن می‌گذرند؛ در حالی که مسائل اصلی عاشورا اینها است، نه میمون‌بازی یزید یا زیبایی علی‌اکبر (ع) یا بی‌وفایی کوفیان، یا قساوت شمر و سنان یا مبالغه در قدرت حضرت عباس (ع) یا شمار کشتگان کوفه. مداحان و سخنرانان در ایام عاشورا، وقتی می‌خواهند از زشتی اعمال یزید بگویند، به شراب‌خواری او اشارات بلیغ دارند، اما اجبار به بیعت و پیمان‌شکنی و سلب آزادی از مخالفان، که زشت‌ترین کارهای یزید بود و همان‌ها امام (ع) را به قیام واداشت، جایگاهی مهم در سخنرانی‌ها ندارد. از وعدهٔ حکومت ری به ابن سعد فراوان می‌گویند، اما از انگیزهٔ دینی کوفیان برای جنگ با حسین چندان نمی‌گویند.

مشکل اصلی کوفیان نه پیمان‌شکنی آنان بود و نه دنیاپرستی‌شان. مشکل آنان فریب‌خوردگی و اعتماد به ظاهرسازی بنی‌امیه و نشانه‌های جعلی بود. فتوای برخی قضات و هیاهوی سخنرانان مذهبی در مساجد کوفه و سوء استفادهٔ ابن زیاد از زبان دین و شعائر دینی آن چاه مهیب را برای مسلمانان کَند و شاید بسیاری از آنان که اکنون برای حسین (ع) عزاداری می‌کنند، اگر آن روز در کوفه بودند، در دام تبلیغات والی کوفه می‌افتادند و با همین شوری که امروز عزاداری می‌کنند آن روز با حسین می‌جنگیدند.

سخنرانان و مداحان باید برای مردم توضیح بدهند که چه نوع و چه حجمی از تبلیغات حکومتی باعث شده بود که شمار انبوهی از مؤمنان چنین خطایی بکنند و قساوت در حق حسین و خاندانش را به جایی برسانند که تاریخ همچنان انگشت به دهان مانده است. فقط انگیزه‌های غیرمادی می‌تواند مردمی را به این مقدار از جدیت و سلحشوری برساند که هیچ رحمی به مخالفان خود نکنند و دعوت وجدان و فطرت‌شان را برای رعایت انصاف و فتوّت قبیلگی نادیده بگیرند.» (بابایی، 1397: 360 ــ 361)

 

یادداشت‌ها:

ـ بابایی، رضا. (1397). دیانت و عقلانیت: جستارهایی در قلمرو دین‌پژوهی و آسیب‌شناسی دینی. اصفهان: نشر آرما.

ـ یادداشت‌های مرتبط:

گفت‌وگوهای حسین (ع) با عمر بن سعد!

قصد تقرب به خدا در کشتن امام حسین (ع)!

امام حسین (ع) هشت بار خواست برگردد که ممانعت کردند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

آیا عاشورا بیش از ۷۰ ساعت طول کشید؟


محمد اسفندیاری می‌نویسد:

«فاضل دربندی سرآمد اعلامی است که در فضائل ائمه طاهرین (ع)، خاصه امام حسین (ع)، سخت دچار غلو شده و به ورطه افسانه‌سرایی افتاده است. وی می‌گوید از امام حسین (ع) در روز عاشورا بیش از هزار معجزه صادر شد. و برای اینکه کسی اشکال نکند که این همه معجزه در یک روز ممکن نیست، به صراحت می‌گوید: روز عاشورا 72 ساعت بود.» (اسفندیاری، 1395: 116)

شهید مطهری می‌گوید:

«]فاضل دربندی[ در کتاب ”اسرار الشهاده“ نوشته است که در کربلا یک میلیون و ششصد هزار نفر لشکر عمر سعد بود. آخر اینها از کجا پیدا شدند؟ اینها همه از کوفه بودند. مگر چنین چیزی می‌شود؟ در آن کتاب نوشته است امام حسین در روز عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش کشت. با بمبی که روی هیروشیما انداختند تازه شصت هزار نفر کشته شد. من چند روز پیش حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یک نفر کشته شود، سیصد هزار نفر هشتادوسه ساعت و بیست دقیقه وقت می‌خواهد. دیدند که جور درنمی‌آید، چه بکنند؟ گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بود. ]همچنین نوشته است[ حضرت ابوالفضل بیست‌وپنج هزار نفر را کشت. حساب کردم شش ساعت و پنجاه و چند دقیقه و چند ثانیه وقت می‌خواهد، اگر در هر ثانیه یک نفر کشته شده باشد. پس باور کنیم حرف این مرد بزرگ حاجی نوری را که می‌گوید: امروز اگر کسی بخواهد بگرید، اگر کسی بخواهد ذکر مصیبت کند، بر مصائب جدیده اباعبدالله باید بگرید، بر این دروغ‌هایی که به اباعبدالله (ع) نسبت داده می‌شود.» (مطهری، 1377: 70 ــ 71)

سید حسن اسلامی اردکانی می‌نویسد:

«هیچ دروغی به تنهایی و به صورت منفرد کارساز نیست و هرجا دروغی گفته شود، برای جا انداختن آن نیاز به دروغ‌های دیگری پیش می‌آید و همواره مجموعه‌ای از دروغ‌ها وجود دارد که یکدیگر را توجیه می‌کنند؛ برای مثال، چون در واقعه کربلا کسانی دست به دروغ زدند و حوادثی جعل کردند که امکان ندارد همه آنها در یک روز رخ دهد ــ اگر چه آن روز بیست ]و چهار[ ساعت طول کشیده باشد ــ ناچار شدند دروغ دیگری بسازند و بگویند که به طور استثنایی آن روز هفتاد ساعت بوده است و ... . بدین ترتیب، اگر این راه گشوده شود، در هیچ‌جا متوقف نمی‌گردد و همواره برای توجیه دروغ‌های گذشته ناچار می‌شویم دروغ‌های تازه‌ای بسازیم؛ در نتیجه، روزبه‌روز بر حجم دروغ‌ها افزوده می‌شود و اصل شریعت در زیر بار این همه دروغ ناپدید می‌شود.» (اسلامی، 1382: 348 ــ 349)

 

یادداشت‌ها:

ـ اسفندیاری، محمد. (1395). آسیب‌شناسی دینی. تهران: کویر.

ـ اسلامی اردکانی، سید حسن. (1382). دروغ مصلحت‌آمیز: بحثی در مفهوم و گستره آن. قم: بوستان کتاب.

ـ مطهری، مرتضی (1377). حماسه حسینی: سخنرانی‌ها. جلد 1. چاپ سی‌ام. تهران: انتشارات صدرا.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

آیا تعداد شهدای عاشورا 72 تن بوده است؟

محمد اسفندیاری و آسیب‌شناسی دینی

محمد اسفندیاری می‌نویسد:

«درباره تعداد کسانی که با امام حسین (ع) در عاشورا به شهادت رسیدند آمار متعدد در منابع متعدد، و حتی در یک منبع، وجود دارد؛ از بیش از هفتاد نفر تا بیش از صد نفر. امروزه مشهورترین قول در فرهنگ شفاهی و کتبی ما این است که در آن روز 72 نفر شهید شدند. اما نمی‌توان به این شهرت کفایت کرد؛ از آن رو که حاصل تحقیق دقیق نیست. کسانی که این قول را پذیرفته‌اند هیچ نگفته‌اند که چرا بعضی دیگر را در شمار شهدا محسوب نکرده‌اند. به قدمت یک قول نیز از آن رو نمی‌توان بسنده کرد که از همان قدیم، قولی معارض آن در دست است. فی المثل، طبری بنا بر روایتی تعداد شهدا را 72 نفر و به روایتی دیگر 78 نفر گفته است.

آنچه قابل توجه است روایتی از فُضَیل بن زبیر رسّان، از اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) که در آن بدین قناعت نکرده تا تعداد شهدا را ذکر کند، بلکه نام یکایک‌شان را آورده است. بر پایه این روایت، مجموع شهدای قیام امام حسین (ع)، از آغاز تا پایان، حتی با شمارش مجروحانی که بعد از عاشورا به شهادت رسیدند، 106 نفرند. بنابراین، تعداد شهدای عاشورا، با کسر معدودی از عدد فوق که در آن روز شهید نشدند، بیش از نود نفر می‌شود، نه بیش از هفتاد نفر.

کسانی که در سال‌های گذشته در این موضوع تحقیق کرده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که تعداد شهدای عاشورا بیش از صد نفر بوده است. شمس‌الدین در کتاب ”انصار الحسین“ شمار آنها را اندکی بیش از صد نفر و سماوی در ”ابصار العین“ تعدادشان را بیش از 110 نفر و سنگری در ”آینه‌داران آفتاب“ تعدادشان را 134 تن گفته است. برخی دیگر بسیار بیش از این هم گفته‌اند، ولی به دلایلی که ذکر آن در اینجا نمی‌گنجد اشتباه کرده‌اند.» (اسفندیاری، 1395: 362 ــ 363)

 

یادداشت‌ها:

ـ اسفندیاری، محمد. (1395). آسیب‌شناسی دینی. تهران: کویر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

عروسی قاسم در کربلا؟

شهید مطهری می‌نویسد:

«می‌گویند: در همان گرماگرم روز عاشورا، که می‌دانیم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند، امام فرمود حجله عروسی راه بیندازید، من می‌خواهم عروسی قاسم را با یکی از دخترهایم، لااقل شبیهش هم شده، در اینجا ببینم. (حالا قاسم یک بچه سیزده‌ساله است.) چرا؟‌ آخر آرزو دارم، آرزو را که نمی‌توانم به گور ببرم. شما را به خدا ببینید، یک حرفی است که اگر به زن دهاتی بگویی، به او برمی‌خورد. گاهی از یک افراد خیلی سطح پایین [می‌شنویم که] من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم، عروسی دخترم را ببینم. حالا در یک چنین گرماگرم زدوخورد که مجال نماز خواندن نیست، می‌گویند حضرت فرمود که من در همین جا می‌خواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد کنم و یک شکل عروسی هم شده است در اینجا راه بیندازم. یکی از چیزهایی که از تعزیه‌خوانی‌های قدیم ما هرگز جدا نمی‌شد عروسی قاسم بود؛ قاسم نوکدخدا، یعنی نوداماد، قاسم نوداماد؛ در صورتی که این قضیه در هیچ کتابی از کتاب‌های تاریخی معتبر وجود ندارد.» (مطهری، 1377: 69)

 

یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی (1377). حماسه حسینی: سخنرانی‌ها. جلد 1. چاپ سی‌ام. تهران: انتشارات صدرا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

کشنده‌ترین آفت عاشورا!

دیانت و عقلانیت

رضا بابایی می‌نویسد:

«آفات جدید در مسئله عاشورا ماهیتی متفاوت دارند و از سنخ تحریفات مرسوم و رایج نیستند؛ مانند استفاده‌های سیاسی از عاشورا. کشنده‌ترین آفت نیز همین است که عاشورا را با سیاست‌های روز گره بزنیم و از آن برای این هزینه کنیم. در سیاست‌های روز ایران طرفداران مذاکره با قدرت‌های جهانی به گفت‌وگوهای امام حسین با ابن سعد در کربلا اشاره و استناد می‌کنند و مخالفان مذاکره هرگونه مذاکره‌ای را میان امام و سپاه کوفه انکار می‌کنند. این روش برای توجیه رفتارهای سیاسی روز بسیار خطرناک است. ما می‌توانیم از عاشورا الهام بگیریم و به طور کلی این درس را بیاموزیم که خون بر شمشیر پیروز است؛ اما اجازه نداریم در هر مقطعی از زمان برای هر رفتاری که می‌پسندیم دلیلی از تاریخ اسلام بیاوریم، زیرا شکل‌گیری هر واقعه‌ای در هر گوشه‌ای از تاریخ بر ده‌ها زمینه اجتماعی و فرهنگی و عوامل پیدا و پنهان استوار است که تکرار بی‌کم‌وکاست آنها در مقاطع دیگر، تقریباً جزء محالات است. از سوی دیگر، اگر من می‌توانم دشمنم را تکرار ابن زیاد و سنان بن انس بدانم و جنگ با او را ادامه عاشورا بخوانم، دیگری نیز می‌تواند مرا شمر زمان بخواند.» (بابایی، 1397: 363)

 

یادداشت‌ها:

ـ بابایی، رضا. (1397). دیانت و عقلانیت: جستارهایی در قلمرو دین‌پژوهی و آسیب‌شناسی دینی. اصفهان: نشر آرما.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

قصد تقرب به خدا در کشتن امام حسین (ع)

محمد اسفندیاری و همه ما برادریم

محمد اسفندیاری می‌نویسد:

«بسیاری از مخالفان ائمهٔ طاهرین نیز نه از روی عناد و لحاج، که از سر جهل و حمق روبه‌روی ایشان صف کشیدند. حتی در کشتن شدن مظلومانه امام حسین (ع) و بستگانش، که بزرگ‌ترین فاجعه صدر اسلام بود، جهالت و حماقت نیز نقش داشت. همهٔ کسانی که به جنگ آن حضرت آمده بودند انگیزهٔ شیطانی نداشتند، بلکه برخی از ایشان نادان‌هایی از همه جا بی‌خبر بودند که به قصد تقرّب به خدا چنان فاجعه‌ای آفریدند.

از امام سجاد (ع) روایت کرده‌اند: ”]متن عربی[؛ هیچ روزی مانند روز حسین نبود. سی هزار مرد، که به پندار خودشان از این امت بودند، بر او گرذ آمدند و همه جا با ریختن خونش به خداوند عزّ و جل تقرب می‌جستند.“ ]ابن بابویه، امالی، ص 414[

باری، بعضی با حُسن نیت و به قصد قربت، ولی از سر جهل، چنان خرابکاری‌هایی می‌کنند که در خیال نمی‌گنجد. سادگی است اگر به صداقت و نیت نیک خود یا دیگری فریفته شویم. حُسن نیت شرط کافی برای هیچ کاری نیست و هیهات که بتواندجای دانستن را بگیرد. آنکه نمی‌داند، گو اینکه سراپا صداقت باشد و بخواهد عدالت بورزد، باز نمی‌تواند. برای دیندار زیستن، و برای اخلاقی زیستن، و برای مفید زیستن، علاوه‌بر حُسن نیت، نیازمند آن‌ایم که بدانیم. ندانستن گناه است و منشأ بسیاری از گناهان. راست گفت پیامبر خدا: ”وَیلٌ لِمَنْ لا یَعلَمْ.“] کنز‌العمال، ج 10، ص 198[» (اسفندیاری، 1396: 174 ــ 175)

 

یادداشت‌ها:

ـ اسفندیاری، محمد. (1396). همه ما برادریم: سیمای انسانی و اخلاقی اسلام. ویراست چهارم. چاپ هشتم. تهران: نگاه معاصر.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

اصل بر اختیار است یا اجبار؟

کتاب دولت و اجرای شریعت

محمد سروش محلاتی می‌نویسد:

«آیا بنای شرع بر آن است که با جمع‌آوری اسباب گناه از جامعه زمینه‌های معصیت را از میان بردارد و امکان خلاف‌کاری از انسان‌ها سلب شود؟ آیا شریعت جامعهٔ بشری را به مثابه مهدکودکی می‌بیند که باید هر گونه وسیله خطرناک را از دسترس کودکان دور کند که مبادا برای آنها حادثه‌ای تلخ اتفاق افتد و یا برعکس، اصل را بر برخورداری انسان از قدرت انتخاب و امکان بروز خیر و شر از او می‌گذارد و جز در موارد ضروری به سلب اختیار از شهروندان نظر نمی‌دهد؟» (سروش محلاتی، 1394: 69 ــ 70)

منطق قرآن

«در قرآن کریم، آیات فراوانی وجود دارد که بر عنصر اختیار در انسان تأکید می‌کند و ایمان و هدایت را مبتنی بر آن ساخته است. در حقیقت، قرآن به ایمان و عمل صالحی فرامی‌خواند که آدمی با درک و شعور خود آن را بشناسد و با اراده و اختیار خود آن را بپذیرد و انجام دهد. همچنین تصریح شده است کامل‌ترین انسان، که در بالاترین مقام ولایت قرار دارد ــ یعنی رسول اکرم (ص) ــ از سیطره و قدرتی برخوردار نیست که انسان‌ها را با زور و قهر به هدایت وادار کند: ”لَسْتَ عَلَیهِمْ بِمُصَیطِرٍ“ ]غاشیه: 22[. و آیات مکرری که وظیفه پیامبر را ”فقط“ ابلاغ روشن پیام الهی می‌داند: ”فَإِنَّمَا عَلَیکَ الْبَلَاغُ الْمُبِینُ“ ]نحل: 82[ به معنای آن است که پیامبر در برابر کسانی که دعوت او را نمی‌پذیرند دست به ”اجبار و اکراه“ نمی‌برد ]...[» (همان: 71 ــ 72)

دیدگاه علامه طباطبایی

«وظیفه پیامبران این نیست که مردم را به زور به تکالیف‌شان وادار کرده و چنان کنند که آنان مجبور شوند از کفر به ایمان درآیند و گناهکاران از سر اضطرار و ناچاری به اطاعت و فرمان‌برداری تن دهند، بلکه قلمرو رسالت آنان انذار و تبشیر است. ]المیزان، ج 12، ص 241[» (همان: 72)

دیدگاه علامه شعرانی

«اگر خداوند می‌خواست می‌توانست بندگان خود را بر کارهای خوب اجبار کرده زمینه‌ها و اسباب گناه را از بین ببرد، مثل اینکه برای آنان خمر و خنزیر نیافریده و یا کسی که قصد کار خلافی مانند دزدی دارد دستش را فلج کرده و کسی که قصد زنا دارد شهوتش را نابود کند. ولی خداوند انسان‌ها را بر ”خوبی“ و ”بدی“ قدرت بخشیده و برای آنها اسباب و آلات هر کدام را آفریده و در اختیارشان گذاشته تا بتوانند ”انتخاب“ کنند. او هرچند گناه را نمی‌پسندد، ولی می‌خواهد که انسان‌ها با ”ارادهٔ خود“ از آن پرهیز کنند و البته خوبی‌های ”اختیار“ در انسان بسیار بیشتر از بدی‌هایی است که در وقوع گناه وجود دارد. چه اینکه ضرر سلب اختیار از شهروندان به وسیله نابود کردن ابزارهای گناه بسیار بیشتر از ضرر گناهانی است که اتفاق می‌افتد، زیرا در همان ابزارها و آلات هم فواید و منافعی برای جامعه بشری وجود دارد که نباید بشریت را از آنها محروم نمود. ]تعلیقهٔ شرح اصول الکافی، ج 4، ص 367[» (همان: 69)

 

یادداشت‌ها:

ـ سروش محلاتی، محمد. (1394). دولت و اجرای شریعت: سلسله مقالات دولت و ابزارهای الزام شهروندان به شریعت. تهران: نشر نی.

ـ سایت محمد سروش محلاتی (انتشار در ۱۳۹۴/۷/۶)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

آزادی عقیده!

اجبار یا اختیار؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

اجبار یا اختیار؟

مطهری و کتاب یادداشتهای استاد مطهری 1

شهید مطهری می‌نویسد:

«اگر بشر راه و هدف خود را با آزادی انتخاب کند، هرچند صدی پنجاه‌ویک (51 ٪) بلکه صدی نودونُه‌ونیم (99.5 ٪) اشتباه کند، ترجیح دارد بر اینکه دیکتاتور، ولو دیکتاتور صالح، صددرصد مصلحت او را برای او انتخاب کند.» (یادداشت‌های استاد مطهری، ج1، ص 208؛ به نقل از بابایی، 1397: 163 ــ 164)

 

یادداشت‌ها:

ـ یادداشت‌های استاد مطهری (ج ۱؛ ص ۲۰۸)

ـ بابایی، رضا. (1397). دیانت و عقلانیت: جستارهایی در قلمرو دین‌پژوهی و آسیب‌شناسی دینی. اصفهان: نشر آرما.

ـ یادداشت‌های مرتبط:

آزادی عقیده!

اصل بر اختیار است یا اجبار؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

دیه، شتر و شرایط اقتصادی و فرهنگی!

سید کمال حیدری

آیت‌الله سید کمال حیدری:

”بسیاری از کارهای ائمه‌ ما در زمان ما قابل اجرا نیستند؛ اگر بخواهیم آنها را اجرا کنیم، باید همان موضوعات و شرایطی را داشته باشیم که در زمان آن امام بوده است. [...]

مثلاً اکنون دیه‌ یک انسان در ایران 200 میلیون تومان است که مجموعاً می‌شود 50 ــ 60 هزار دلار؛ آیا واقعاً در قوانین بین‌الملل، ارزش انسان 50 هزار دلار است؟ هنگامی که لیبیایی‌ها هواپیمای آمریکایی‌ها را در انگلیس ساقط کردند و در آنجا 300 نفر کشته شدند، آمریکایی‌ها برای هر نفر 10 میلیون دلار دیه گرفتند. اینکه در زمانی می‌گفتند دیه صد شتر است، این واقعاً برای آن زمان و با توجه به شرایط اقتصادی و فرهنگی آن زمان بسیار زیاد بوده است؛ اما هنوز هم ما دیه را برابر همان تعداد شتر می‌دانیم. حدود هم همین‌طور است. [...]“ (مباحثات، دسترسی در 1397/5/12)

یادداشت‌ها:

ـ مباحثات (دسترسی در 1397/5/12)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

ترجمه فرهنگی متون دینی!
اقتصاد شتری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

اقتصاد شتری!

دیانت و عقلانیت

رضا بابایی می‌نویسد:

«محاسبه دیه بر پایهٔ شتر ]...[ بازمانده از دوران جاهلیت بوده و پیامبر (ص) آن را برای همان جامعه امضا کرده است. در زمان خلیفه سوم و چهارم (حضرت علی)، گاو و گوسفند و درهم و دینار مسکوک و حلهٔ یمنی نیز به شتر اضافه شد. با وجود این، ما هنوز دیه را بر پایهٔ قیمت شتر و گاو و گوسفند محاسبه می‌کنیم! سازمان گمرک ایران اعلام کرده است که در شش ماههٔ اول سال جاری (1396) واردات شتر از کشورهای اروپایی، چین، ترکیه، پاکستان امارات متحدهٔ عربی و افغانستان افزایش یافته است. دلیل افزایشِ وارداتِ شتر فشارِ شرکت‌های بیمه بر قوهٔ قضاییه برای پایین آوردن قیمت دیه (خون‌بها) یا ثابت نگه داشتن آن است. در دو دههٔ گذشته مشکلی دیگری پیش آمده است و آن افزایش قیمت شتر در ایران به دلیل خشک‌سالی و کم‌آبی است. از سوی دیگر، ناامنی جاده‌های ایران بر شمار تصادف‌ها افزوده است. از این رو، شرکت‌های بیمه هم با تعهدات بیشتری روبه‌رو شده‌اند و هم با هزینه‌های سنگین‌تر. نخست تصمیم گرفتند که به پرورش شتر روی بیاورند و با افزودن بر جمعیت شتر در ایران، از قیمت آن بکاهند؛ اما پرورش شتر به جایی نرسید. اکنون تصمیم گرفته‌اند که از ترکیه و پاکستان و کشورهای عربی آن‌قدر شتر وارد کنند که قیمت شتر را در ایران بشکنند! همهٔ این سکندری‌ها برای این است که نمی‌خواهند بپذیرند که شتر در میان عرب‌های صدر اسلام و پیش از آن، واحد اندازه‌گیری سرمایه بود و امروز شتر چنین جایگاهی ندارد و محاسبه قیمت جان انسان بر پایه قیمتِ شتر اوجِ ظاهرپرستی و عقل‌گریزی است. در آن روزگاران، شتر در دسترس‌ترین سرمایهٔ عرب بود، حتی بیشتر از نقدین (طلا و نقره). قرآن هم که می‌خواست عرب را به اندیشه وادارد می‌گفت به شتر بنگر تا قدرت خدا را ببینی، چون چیز دیگری در چشم‌انداز او نبود. بنابراین، عاقلانه‌ترین کار همین بود که واحد کیفرهای نقدی شتر باشد.» (بابایی، 1397: 102 ــ 103)

 

یادداشت‌ها:

ـ بابایی، رضا. (1397). دیانت و عقلانیت: جستارهایی در قلمرو دین‌پژوهی و آسیب‌شناسی دینی. اصفهان: نشر آرما.

ـ یادداشت‌های مرتبط:

ترجمه فرهنگی متون دینی!

دیه، شتر و شرایط اقتصادی و فرهنگی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز