«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۱۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

روز جهانی صلح گرامی باد!

کبوتر صلح

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

جناب خر!

جناب خر

ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﯽ ﻣﺮﺍ ﮔﺬﺭ ﺑﻮﺩ

ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺮ ﺑﻮﺩ


ﺍﺯ ﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﮕﻮ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﮔﻬﺮ ﺑﻮﺩ

ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﻮﺩ

 

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ

ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﺿﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﺎلی

 

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎ ﺧﺮﯼ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ

ﺁﺩﻡ ﺷﻮ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺻـﻔﺎ ﮐﻦ

 

ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ

ﺯﺧﻢ ﺗﻦ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﻭﺍ ﮐﻦ

 

ﺧﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﻋﻘﻞ ﻭ ﻫﻮﺵ ﺑﺎﺷﺪ

ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﻭﺣﻮﺵ ﺑﺎﺷﺪ

 

ﻧﻪ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﻮﺩﯾﻢ

ﻧﻪ ﺍﻫﻞ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ

 

ﺭﺍﺿﯽ ﭼﻮ ﺑﻪ ﺭﺯﻕ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺍﺯ ﺳﻔﺮﮤ ﮐﺲ ﻧﻪ ﻧﺎﻥ ﺭﺑﻮﺩﯾﻢ

 

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ کُشد ﺧﺮﯼ ﺭﺍ؟

ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ بُرد ﺯ ﺗﻦ ﺳﺮﯼ ﺭﺍ؟

 

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻢ ﻓﺮﻭﺷﺪ؟

ﯾﺎ ﺑﻬﺮ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻠﻖ ﮐﻮﺷﺪ؟

 

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﺷﻮﻩ‌ﺧﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟

ﯾﺎ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟

 

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ‌ﭘﯿﻤﺎﻥ؟

ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ بُرد ﻧﺎﻥ؟

 

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺣﺮﯾﻒ ﺟﻮﯾﺪ؟

ﯾﺎ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﮔﻮﯾﺪ؟

 

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻧﻪ؟

ﺧﺮﻫﺎﯼ ﺩگر پی‌اش ﺭﻭﺍﻧﻪ

 

ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺧﺮﯼ ﺯ ﺭﻭﯼ ﺗﺰﻭﯾﺮ

ﺧﺮﻫﺎﯼ ﺩگر کِشد ﺑﻪ ﺯﻧﺠﯿﺮ؟

 

ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻮ ﺷﻨﯿﺪﻩﺍﯼ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺧﺮ؟

ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﻓﺮﯾﺐ ﮔﺸﺘﻪ ﺳﺮﻭﺭ

 

ﺧﺮ ﺩﻭﺭ ﺯ ﻗﯿﻞ ﻭ ﻗﺎﻝ ﺑﺎﺷﺪ

ﻧﺎﺭﻭ ﺯﺩﻧﺶ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﺎﺷﺪ

 

ﺧﺮ ﻣﻌﺪﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﮐﻤﺎﻝ ﺍﺳﺖ

ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺖ ﺯ ﺧﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ

 

ﺗﺰﻭﯾﺮ ﻭ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﻭ ﺣﯿﻠﻪ

ﻣﻨﺴﻮﺥ ﺷﺪه است ﺩﺭ ﻃﻮﯾﻠﻪ

 

ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺨﻨﺶ ﻫﻤﻪ ﻣﺘﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺍﺳﺖ

 

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺯ ﺁﺩﻣﯽ ﺳﺮﯼ ﺗﻮ

ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺧﺮﯼ ﺗﻮ

 

ﺑﻨﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻧﻤﻮﺩﻡ

ﺑﺮ ﺧﺎﻟﻖ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ

 

ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺧﺮﯾﺖ

ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ هر ولایت

 

سرودهٔ فیروز بشیری (1388)

 

یادداشت‌ها:

ـ دشتک (دسترسی در 1395/6/30)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

کانال اندیشه‌ورزی

از این پس، پُست‌های وبلاگ اندیشه‌ورزی را می‌توانید در تلگرام هم بخوانید.

کانال تلگرام

Telegram Channel: @andishehvarzi

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

تردید کن!

تقلید

به راهی که بیشتر مردم می‌روند تردید کن!

چون اغلب به جای اندیشه تقلید می‌کنند.

از متمایز بودن نترس!

انگشت‌نما بودن بهتر از احمق بودن است.


ناشناس

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

شکوفایی حیات دینی مسلمانان دین‌ورز

آرش نراقی

آرش نراقی می‌نویسد:

«شکوفایی حیات دینی مسلمانان دین‌ورز در گرو بازگشت به قرآن است. اما آموزه ”بازگشت به قرآن“ مستعد بدفهمی است. بسیاری از مسلمانان سلفی‌گرا این آموزه را به معنای بازگشت به جهان اول متن مقدس، یعنی بازسازی جهان اعراب در عصر تنزیل وحی، می‌دانند. آرمان سلفی‌گرایان بازآفرینی جامعهٔ اعراب در روزگار صدر اسلام است. اما فرهنگ و نحوه زیست اعراب در عصر تنزیل وحی از هیچ مزیت ویژه‌ای برخودار نیست و بازگشت به آن روزگار یا بازسازی آن فرهنگ سپری‌شده (به فرض ممکن بودن) به معنای نادیده گرفتن پیشرفت‌های شگرف بشر در عرصه‌های گوناگون اندیشه و عمل است. آموزه ”بازگشت به قرآن“ را اما باید به معنای بازگشت به جهان دوم متن مقدس، یعنی بازآزمایی تجربه خطابی دانست که در قرآن و بر قلب پیامبر اسلام تجلی کرد. مسلمان راستین آن است که از طریق زیستن در جهان مقدس قرآن تجربه وحیانی پیامبر را در وجود خود می‌آزماید و همگام با او به معراج برمی‌آید:

به معراج برآیید چو از آل رسولید

رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید

 [مولوی]»

(نراقی، 1390: 162)


یادداشت‌ها:

ـ نراقی، آرش (1390). حدیث حاضر و غایب: مقالاتی در باب الهیات غیبت. تهران: نگاه معاصر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

روز جهانی سوادآموزی گرامی باد!

روز جهانی سوادآموزی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

زاویه دید

از نظرگاه است ای مغز وجود

اختـلاف مؤمن و گـبر و جهود

(مولوی، مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش 48)


یادداشت‌ها:‌

ـ گنجور (دسترسی در 1395/6/15)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

کشتی‌سواری و شناگری

مصطفی ملکیان می‌نویسد:

«اکثر متدینان طول تاریخ فکر می‌کنند که دینداری کشتی‌سواری است و نمی‌دانند که نوعی شناگری است. [...] وقتی انسان خود را سوار کشتی می‌بیند، تصور می‌کند کشتی‌سواران اهل نجات‌اند، مگر به حسب تصادف و کسانی که سوار کشتی نیستند و بر موج سوارند غرق خواهند شد، مگر به حسب تصادف. روان‌شناسی افراد داخل کشتی این است که بنا بر قاعده به ساحل می‌رسیم، مگر اینکه تصادفی رخ دهد و آنهایی که بر موج‌ها سوارند و شنا می‌کنند بنا بر قاعده غرق می‌شوند، مگر اینکه برحسب تصادف نجات یابند. مسلمانانی که تلقی‌شان کشتی‌سواری است گمان می‌کنند مسلمانانِ اهل نجات‌اند، مگر آنکه تصادفی رخ دهد و آنهایی که مسلمان نیستند اهل غرق‌شدن‌اند، مگر آنکه تصادفی رخ دهد. [...] وقتی شناگر باشید، فقط با شناکردن امید به نجات دارید و نه با هیچ کار دیگری. بنابراین، همهٔ شناگران همّ و غمّ واحدی دارند و آن شناگری است.اما کسانی که سوار بر کشتی‌اند هرکدام کار مختلفی انجام می‌دهند؛ یکی رادیو گوش می‌کند، یکی روزنامه می‌خواند، یکی می‌خوابد، یکی آواز می‌خواند، یکی غذا می‌خورد و ... . آنها دل‌مشغولی واحدی ندارند، زیرا همه سوارند و می‌گویند هر کاری در کشتی انجام دهیم مهم نیست، زیرا در کشتی هستیم. متدینانی که چنین تلقی‌ای دارند و خود را مالک حقیقت می‌دانند به اینکه سوار کشتی نجات‌اند دل خوش دارند. اما شناگران این طور نیستند؛ آنها فقط یک همّ دارند و آن شناکردن است. اگر از شناگری غافل شوند، غرق می‌شوند.» (ملکیان، 1394: 244)


یادداشت‌ها:

ـ ملکیان، مصطفی (1394). در رهگذار باد و نگهبان لاله. جلد 2. تهران: نگاه معاصر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

روز جهانی وبلاگ‌نویس گرامی باد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

هر که درکش بیشتر دردش بیشتر!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز