«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۲۰ مطلب با موضوع «نهج‌البلاغه :: خطبه‌ها» ثبت شده است

وفا همراه راستی است!

امیرالمؤمنین (ع):

«اى مردم، وفا همراه راستى است، که سپرى محکم‌تر و نگهدارنده‌تر از آن سراغ ندارم. آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد خیانت و نیرنگ ندارد. امّا امروز در محیط و زمانه‌اى زندگى مى‌کنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگ را زیرکى مى‌پندارند، و افرادِ جاهل آنان را اهل تدبیر مى‌خوانند.
چگونه فکر مى‌کنند؟ خدا بکشد آنها را! چه بسا شخصى تمام پیشامدهاى آینده را مى‌داند، و راه‌هاى مکر و حیله را مى‌شناسد، ولى امر و نهى پروردگار مانع اوست، و با اینکه قدرت انجام آن را دارد آن را به روشنى رها مى‌سازد، امّا آن کس که از گناه و مخالفت با دین پروا ندارد از فرصت‌ها براى نیرنگ‌بازى استفاده مى‌کند.» (نهج‌البلاغه: خطبه 41)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

جاهلیت و نعمت بعثت!

امیرالمؤمنین (ع):

«خدا پیامبر اسلام را هنگامى مبعوث فرمود که مردم در حیرت و سرگردانى بودند، در فتنه‌ها به سر مى‌بُردند، هوى‌وهوس بر آنها چیره شده، و خودبزرگ‌بینى و تکبّر به لغزش‌هاى فراوان‌شان کشانده بود، و نادانی‌هاى جاهلیت پَست و خوارشان کرده، و در امور زندگى حیران و سرگردان بودند، و بلاى جهل و نادانى دامنگیرشان بود. پس پیامبر (ص) در نصیحت و خیرخواهى نهایت تلاش را کرد، و آنان را به راه راست راهنمایى، و  مردم را به حکمت و موعظه نیکو دعوت فرمود.» (نهج‌البلاغه: خطبه 95)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

مسلمان کیست؟

امیرالمؤمنین (ع):

«مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او آزاری نبینند، مگر آنجا که حق باشد و آزار مسلمان روا نیست، جز در آنچه واجب باشد.» (نهج‌البلاغه: بخشی از خطبه ۱۶۷)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

اولویت عدالت بر حکومت

 

امیرالمؤمنین (ع):

«سوگند به خدا، معاویه از من سیاست‌مدارتر نیست، امّا معاویه حیله‌گر و جنایتکار است؛ اگر نیرنگ ناپسند نبود، من زیرک‌ترین افراد بودم، ولى هر نیرنگى گناه، و هر گناهى نوعى کفر و انکار است.» (نهج‌البلاغه: خطبه 200)

«سوگند به خدا، اگر تمام شب را بر روى خارهاى سعدان به سر ببرم، و یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم، خوش‌تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالى ملاقات کنم که به بعضى از بندگان ستم، و چیزى از اموال عمومى را غصب کرده باشم. چگونه بر کسى ستم کنم براى نفس خویش، که به سوى کهنگى و پوسیده شدن پیش مى‌رود، و در خاک، زمانى طولانى اقامت مى‌کند؟» (نهج‌البلاغه: خطبه 224)

«آیا به من دستور مى‌دهید براى پیروزى خود، از جور و ستم در باره امّت اسلامى که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؛ به خدا سوگند، تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پى هم طلوع و غروب مى کنند، هرگز چنین کارى نخواهم کرد. اگر این اموال از خودم بود به گونه‌اى مساوى در میان مردم تقسیم مى‌کردم، تا چه رسد که جزو اموال خداست. آگاه باشید.» (نهج‌البلاغه: خطبه 126)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

از مرگ کمتر غفلت کنید!

کتاب نهج البلاغه

امیرالمؤمنین (ع):

«مردم! شما را به یادآورى مرگ سفارش مى‌کنم، از مرگ کمتر غفلت کنید، چگونه مرگ را فراموش مى‌کنید، در حالى که او شما را فراموش نمى‌کند؟ و چگونه طمع مى‌ورزید، در حالى که به شما مهلت نمى‌دهد؟ مرگ گذشتگان براى عبرت شما کافى است. آنها را به گورشان حمل مى‌کردند، بى آن که بر مرکبى سوار باشند؛ آنان را در قبر فرود آوردند بى آن که خود فرود آیند.

چنان از یاد رفتند گویا از آبادکنندگان دنیا نبودند و آخرت همواره خانه‌شان بود. آنچه را وطن خود مى‌دانستند از آن رمیدند، و در آنجا که از آن رمیدند آرام گرفتند، و از چیزهایى که با آنها مشغول بودند جدا شدند، و آنجا را که سرانجام‌شان بود ضایع کردند. اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دورى کنند، و نه مى‌توانند عمل نیکى بر نیکى‌هاى خود بیفزایند. به دنیایى انس گرفتند که مغرورشان کرد، چون به آن اطمینان داشتند، سرانجام مغلوب‌شان کرد.» (نهج‌البلاغه: خطبه 188)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

ـ یادداشت مرتبط:

روزی مباد که از یاد مرگ غافل شویم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

از فرزندان آخرت باشید، نه دنیا!

کتاب نهج البلاغه


 امیرالمؤمنین (ع):

«همانا بر شما از دو چیز مى‌ترسم: هواپرستى و آرزوهاى طولانى. امّا پیروى از خواهشِ نفس انسان را از حق باز می‌دارد، و آرزوهاى طولانى آخرت را از یاد مى‌برد.

آگاه باشید دنیا به سرعت پشت کرده و از آن جز باقى‌ماندهٔ اندکى از ظرف آبى که آن را خالى کرده باشند نمانده است. به هوش باشید که آخرت به سوى ما مى‌آید.

دنیا و آخرت هر یک فرزندانى دارند. بکوشید از فرزندان آخرت باشید، نه دنیا، زیرا در روز قیامت هر فرزندى به پدر و مادر خویش باز مى‌گردد. امروز هنگام عمل است، نه حسابرسى، و فردا روز حسابرسى است، نه عمل.» (نهج‌البلاغه: خطبه 42)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

شِکوه از ناکثین!

نهج‌البلاغه

 

امیرالمؤمنین (ع):

«و آنها (طلحه و زبیر و یاران‌شان) بر من خروج کردند، و همسر رسول خدا (ص) ــ عایشه ــ  را به همراه خود می‌کشیدند، چونان کنیزى را که به بازار برده‌فروشان می‌برند، به بصره روى آوردند، در حالى که همسران خود را پشت پرده نگه داشتند. امّا پرده‌نشین حرم پیامبر (ص) را در برابر دیدگان خود و دیگران قرار دادند. لشکرى را گرد آوردند که همه آنها به اطاعت من گردن نهاده، و بدون اکراه، و با رضایت کامل با من بیعت کرده بودند. پس از ورود به بصره، به فرماندار من و خزانه‌داران بیت‌المال مسلمین، و به مردم بصره حمله کردند، گروهى از آنان را شکنجه و گروه دیگر را با حیله کشتند. به خدا سوگند، اگر جز به یک نفر دست نمی‌یافتند و او را عمداً بدون گناه می‌کشتند کشتار همه آنها براى من حلال بود، زیرا همگان حضور داشتند و انکار نکردند، و از مظلوم با دست و زبان دفاع نکردند، چه رسد به اینکه ناکثین به تعداد لشکریان خود از مردم بی‌دفاع بصره قتل عام کردند.» (نهج‌البلاغه: بخشی از خطبه 172)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

فلسفه حج!

نهج‌البلاغه

«آیا مشاهده نمی‌‏کنید که همانا خداوندِ سبحان انسان‏‌هاى پیشین از آدم (ع) تا آیندگان این جهان را با سنگ‏‌هایى در مکّه آزمایش کرد که نه زیان می‌‏رسانند، و نه نفعى دارند، نه می‌‏بینند، و نه می‌‏شنوند این سنگ‏‌ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایدارى مردم گردانید.

سپس کعبه را در سنگلاخ‏‌ترینِ مکان‏‌ها، بی‌گیاه‏‌ترینِ زمین‌‏ها، و کم‌فاصله‏‌ترینِ درّه‌‏ها، در میان کوه‏‌هاى خشن، سنگریزه‌‏هاى فراوان، و چشمه‌هاى کم‌آب، و آبادی‌هاى از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند.

سپس آدم (ع) و فرزندانش را فرمان داد که به سوى کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلب‌‏ها، به سرعت از میان فلات و دشت‏‌هاى دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه‏‌هاى عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روى آورند، شانه‌‏هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهاى آشفته، و بدن‌‏هاى پرگردوغبار در حرکت باشند. لباس‌‏هاى خود را که نشانه شخصیّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نکردن موهاى سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمایشى آشکار است براى پاک‌سازى و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.

اگر خداوند خانه محترمش، و مکان‌‏هاى انجام مراسم حج را، در میان باغ‏‌ها و نهرها، و سرزمین‌‏هاى سبز و هموار، و پردرخت و میوه، مناطقى آباد و داراى خانه‏‌ها و کاخ‌‏هاى بسیار، و آبادی‌هاى به هم پیوسته، در میان گندم‌زارها و باغات خرّم و پر از گل و گیاه، داراى مناظرى زیبا و پرآب، در وسط باغستانى شادى‌آفرین، و جادّه‌‏هاى آباد قرار می‌‏داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبک‌‏تر می‌‏شد.

 اگر پایه‌‏ها و بنیان کعبه، و سنگ‏‌هایى که در ساختمان آن به کار رفته از زمرّد سبز، و یاقوت سرخ، و داراى نور و روشنایى بود، دل‌‏ها دیرتر به شک و تردید می‌‏رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب‏‌ها کمتر اثر می‌‏گذاشت، و وسوسه‏‌هاى پنهانى او در مردم کارگر نبود. در صورتى که خداوند بندگان خود را با انواع سختی‌ها می‌‏آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می‌خواند، و به اقسام گرفتاری‌‏ها مبتلا می‌‏سازد، تا کبر و خودپسندى را از دل‌‏های‌شان خارج کند، و به جاى آن فروتنى آورد، و درهاى فضل و رحمتش را به روی‌‏شان بگشاید، و وسایل عفو و بخشش را به آسانى در اختیارشان گذارد.» (نهج‌البلاغه: بحشی از خطبه 192)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

بعد از من با خوارج نبرد نکنید!

نهج‌البلاغه

«بعد از من با خوارج نبرد نکنید، زیرا کسی که در جست‌وجوی حق بوده و خطا کرد مانند کسی نیست که طالب باطل بوده و آن را یافته است.» (نهج‌البلاغه: خطبه 61)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

پیامبر (ص) طبیب سیّار بود!

نهج‌البلاغه

«پیامبر (ص) را از درخت تنومند پیامبران، از سرچشمه نور هدایت، از جایگاه بلند و بی‌همانند، از سرزمین بطحاء، از چراغ‌های برافروخته در تاریکی‌ها، و از سرچشمه‌های حکمت برگزید. پیامبر (ص) طبیبی بود که برای درمان بیماران سیّار بود.
مرهم‌های شفابخش او آماده، و ابزار داغ کردن زخم‌ها را گداخته. برای شفای قلب‌های کور و گوش‌های ناشنوا و زبان‌های لال، آماده و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش‌شده و سرگردان است.» (نهج‌البلاغه: بخشی از خطبه 108)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز