«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتظار بشر از دین» ثبت شده است

نسبت‌سنجی روایات و نوروز!

مهدی مهریزی

مهدی مهریزی می‌گوید:

� قلمرو دین تا کجاست؟

حدود ۱۵ روایت در مورد نوروز وارد شده است. در بحث کلامی دو سؤال مطرح است: اصلاً جزء رسالت دین هست که وارد این مقوله بشود؟ قلمرو دین تا کجاست؟ پرداختن به سعد و نحس بودن روزها بر عهده دین است؟ مرحوم مجلسی در بحار یک جلد را به مسائل این‌چنینی اختصاص داده است. آیا این مقولات در حوزه دینداری است؟ سؤال دوم این است که دینی که ادعای جهانی بودن دارد می‌تواند همه این فرهنگ‌ها را نفی کند یا نمی‌تواند؟ 

● پاسخ به دو پرسش کلامی

رسالتِ دین این امور نیست. آنچه قرآن به ‌عنوان رسالت اصلی برای خودش ذکر کرده هدایت انسان‌ها است و چیزهایی که انسان‌ها در طول زندگی با آن درگیر هستند به عهده خود انسان‌ها قرار داده‌ شده است. دین فقط برای یادآوری کمالات اساسی انسان و هدایت او است و الا اینکه دین بخواهد جای عقل بنشیند و یک دین حداکثری را ارائه بدهد من چنین چیزی را نمی‌فهمم. این گونه مسائل در حوزه کار قرآن، که مانیفست دین ماست و اصول اساسی در آن ذکر شده، نیست. بله گاهی مثال می‌زند، ولی فقط به ‌عنوان‌ مثال است. اینکه انسان چه چیزی بپوشد را قرآن برای ما معلوم نکرده است. بحث دوم که آیا دین جهانی می‌تواند با این امور دربیفتد و بگوید همه باید چادر بپوشند و همه باید عربی حرف بزنند و …؟ این مطالب با جهانی بودن دین جور درنمی‌آید. دین با حفظ خرده‌فرهنگ‌ها به یک دین جهانی تبدیل می‌شود و الا دین نمی‌تواند ماندگار باشد. در مقابل تعلقات و هویت‌های جزئی، دین تاب مقاومت ندارد. دینِ جهانی باید بر اقل مشترکات دست بگذارد. [...] دین اسلام، که برای تا ابد زندگی انسان‌هاست، با فرهنگ‌هایی که با اصولش تعارضی ندارد درنمی‌افتد. مثلاً دین با خرافه مخالف است. حال اگر یک فرهنگی ترویج خرافات می‌کرد، دین با آن مبارزه می‌کند.

دینِ جهانی نمی‌تواند با خرده‌فرهنگ‌ها دربیفتد!

در متون دینی ما به شکل‌های مختلف، تکثر و کثرت ها پذیرفته‌شده است. [...] دینی که این تکثرها در هویتش هست نمی‌تواند یک مدل خاص را ترویج کند و با بقیه خرده‌فرهنگ‌ها دربیفتد و از بین ببرد. این تفاوت‌ها راز زیبایی و ماندگاری عالَم است. علاوه‌بر این‌ها شواهد خاص هم داریم. در نامه ۵۳ نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین (ع) به مالک می‌فرمایند وقتی به مصر رفتی، با سنت‌های خوب درنیفت. در متون دینی تعبیرهای زیادی داریم که دین برخی از سنت‌های جاهلی را امضا کرده است. مثلاً حرمت ماه‌های حرام، هفت دور طواف و دیه در جاهلیت بوده که در دین اسلام تأیید شد. خلاصه [اینکه]، دین با فرهنگ‌های ملی، اگر برخلاف اصل و اصولش نباشد و ترویج خرافه و باطل هم نکند، مبارزه نمی‌کند. سنت‌های مختلف ملی که در مناطق مختلف جغرافیایی است جایگاهی برای مخالف و ضدیت و ناسازگاری با آن نیست. اگر هویت اصلی سنت ملی، مروج خرافه و باطل نبود، بحث‌های کلامی دینی اقتضا دارد که دین با آن مخالفت نکند.

روایات موافق و مخالف نوروز جمعاً ۱۶ تا است!

احادیث نوروز تا جایی که من استقصا کردم، حدود ۱۶ روایت است که هم مخالف و هم موافق این سنت، در میان آنها دیده می‌شود.

روایاتِ مخالف قابل‌پذیرش نیستند!

اما روایات مخالف را باید دید. مثلاً یک روایت می‌گوید پیغمبر (ص)، وقتی مبعوث شدند، دو عید را برداشتند و حذف کردند: یکی عید مهرگان و یکی عید نوروز. این روایت از حیث متن درست نیست. چون این دو عید از سنت عجم‌ها بوده است و اصلاً عرب‌ها چنین عیدی نداشتند تا پیغمبر (ص) بخواهند آنها را حذف کنند. بخشی از این روایت‌های مخالف، به جهت دعوای عرب و عجم است. مثلاً سید مرتضی هفت قصیده مفصل در تبریک نوروز به خلیفه وقت دارد. (با اندکی ویرایش از شبکه اجتهاد، دسترسی در 1398/1/1)

 

یادداشت‌ها:

ـ شبکه اجتهاد (انتشار در 1397/12/19)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

عید واقعی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

جامعیت اسلام و تکلیف در جزئیات!

مرتضی مطهری می‌گوید:

«این نکته را توجه داشته باشید که بعضی‌ها جمود به خرج می‌دهند، خیال می‌کنند که چون دین اسلام دین جامعی است، پس باید در جزئیات هم تکلیف معینی روشن کرده باشد. نه، این طور نیست. یک حساب دیگری در اسلام است. اتفاقاً جامعیت اسلام ایجاب می‌کند که اساساً در بسیاری از امور دستور نداشته باشد؛ نه اینکه هیچ دستور نداشته باشد، بلکه دستورش این است که مردم آزاد باشند و به اصطلاح تکلیفی در آن امور نداشته باشند.» (مطهری، 1381: 175)

 

یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی (1381). اسلام و نیازهای زمان. جلد 1. چاپ نوزدهم. تهران: انتشارات صدرا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

انتظارات گزاف از روایات!

محمد هدایتی درباره «انتظارات زیادی از روایات» می‌نویسد:

«این باور وجود دارد که برای هر واقعه‌ای تا قیامت خطاب قطعی از طرف خداوند متعال وجود دارد که اصل آن در قرآن کریم است و سپس در سنت بیان شده و طبق بعضی از روایات پیامبر اکرم (ص) آن را نزد عترت طاهرینش به ودیعت گذاشته است.

براساس پندار فوق برخی وظیفه خود می‌دانند که برای هر کار و حادثه‌ای به سراغ نصّ و روایات بروند و با مردود دانستن اصل اباحه، به هر نحوی که شده حکم شرعی را جست‌وجو و طلب کنند و امرونهی فقهی را از لابلای کتاب و سنت بیرون کشند. آنها دانش صحیح و درست را تنها در روایات می‌بینند و بر این باورند که در هیچ جای دیگر پیدا نمی‌شود؛ و اگر هم چیزی یافت شود، باطل و بیهوده است. [...]

به نظر می‌رسد تلقی فوق از اساس نادرست است، هرچند به طور ریشه‌ای در تاروپود اندیشه فقهی ما رسوخ کرده و به مرتکز [=ثابت] دینی تبدیل شده است. مثلاً، آیات قرآنی که در این باور به آنها استدلال شد [انعام: 38؛ انعام: 59؛ و نحل: 89]، و، به تبع، روایاتی که تبیین‌کننده آن آیات هستند، در آن بخشی که مربوط به کتاب عالم هستی می‌شود گویای این مطلب است که چیزی در آن فروگذار نشده و پهنه بزرگ آفرینش با سلسله علت و معلول‌ها تحت احاطه علم وسیع پروردگار متعال است و همه در لوح محفوظ مکتوب بوده و چیزی مورد فراموشی یا غفلت قرار نمی‌گیرد و خداوند بر همه کلیات و جزئیات خلقت آگاهی کامل و تقدیری حکیمانه و عالمانه دارد. و در بخش مربوط به کتاب تشریع هم مقصود آن است که قرآن کریم، که کتاب تربیت و انسان‌سازی است، در ارائه برنامه‌ای برای تکامل فرد و جامعه هیچ کوتاهی نکرده و هر آنچه برای پیمودن این راه لازم است به صورت قواعد کلی و در بخش‌هایی به نحو جزئی ارائه کرده است؛ نه اینکه مراد بیان همه جزئیات و اطلاعات از انواع دانش‌ها و تبیین تمام ریزه‌کاری‌های زندگی در همه دوران باشد. دین لازم نمی‌بیند که پیوسته از گوشه و کنار زندگی انسان‌ها وارد شده و در لابلای رفتارهای روزمره مردم حضور یابد و با صدور احکام عملی در آنها دخالت کند. دخالت آن بیشتر از جنبه تقویت عبودیت و توصیه به اخلاق دینی است؛ و در غیر از آن مواردی که آشکارا محدودیت ایجاد کرده و احکام واجب و حرام صادر نموده، تکلیف عملی دیگری را از دوش او برداشته و وی را به زحمت نینداخته است، بلکه امر را به همان حجت باطنی و فهم عقلی‌اش واگذار کرده و حتی وی را از مطالبه و پرس‌و‌جو از تکلیف شرعی دیگر بازداشته [مائده: 101] و در این باره اصل بر برائت و اباحه قرار داده است.» (هدایتی، 1395: 64 ــ 66)

 

یادداشت‌ها:

ـ هدایتی، محمد. (1395). مناسبات فقه و اخلاق. تهران: نگاه معاصر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

دو دیدگاه درباره انتظار از دین

سید محمدعلی ایازی

سید محمدعلی ایازی درباره «انتظار از دین» می‌نویسد:

«... مناسب است اشاره‌ای اجمالی به دو نگرش متفاوت در باب انتظار از دین و تأثیر آن در فهم کلام داشته باشیم، تا روشن شود که این اختلاف مشرب چقدر در فهم کلام سرنوشت‌ساز است و مسأله زبان دین تنها به کار بردن واژه‌ها نیست.

1 ــ گروهی انتظارشان از دین تعیین راه و روش زندگی در تمام ابعاد است. لذا می‌گویند دین شامل مجموعه زندگی بشر از خرد و کلان است. اگر در قرآن گفته است: ”لَا رَطْبٍ وَلَا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ“ (انعام/59)، ”نَزَّلْنَا عَلَیکَ الْکِتَابَ تِبْیانًا لِکُلِّ شَیءٍ“ (نحل/89)، به این حقیقت اشاره دارد و ناظر به تبیین مجموعه زندگی بشر است. طبق این دیدگاه، این گروه دستاوردهای علمی بشر را با آیات و روایات تطبیق داده‌اند و ادعا دارند که قرآن از همه‌گونه علوم مانند: روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و اقتصاد برخوردار است.

2 ــ دیدگاه دیگر بر این باور است که نباید از دین توقع گزاف داشته باشیم و بخواهیم که همه مسایل و مشکلات ما را چاره‌اندیشی کند. انتظار از دین در محدوده بیان سعادت اخروی است. این انتظار اقتضا می‌‌کند که فقط اموری را از دین بجوییم که به نوعی در سعادت اخروی ما تأثیر دارند و ما از تأثیرشان آگاهی نداریم. اگر در متون دینی به اموری برخوردیم که ربطی به سعادت اخروی ندارد آنها را جزء دین تلقی نکنیم و آثار و لوازم مترتب بر دین را بر آنها بار نکنیم.» (ایازی، 1378: 74 ــ 75)


پس‌نوشت:

ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی از آیه 59 سوره انعام و آیه 89 سوره نحل:

ـ «هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتاب مبین ]مسطور[ است» (انعام: 59)

ـ «کتاب آسمانی ]قرآن[ را بر تو نازل کردیم که روشنگر همه چیز است» (نحل: 89)


یادداشت‌ها:

ـ ایازی، سید محمدعلی (1378). قرآن و فرهنگ زمانه. قم: انتشارات کتاب مبین.

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز