«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیامبر (ص)» ثبت شده است

سبک‌باری و سبک‌بالی پیامبر (ص)!

مطهری و کتاب سیری در نهج البلاغه

شهید مطهری می‌نویسد:

«ابوسعید خدری، که از اکابر صحابه رسول خداست، آنجا که در مقام توصیف حالات آن حضرت برمی‌آید، اولین جمله‌ای که می‌گوید این است: ”کان ]رَسُول اللّه[ صلی الله علیه و آله خَفیفُ الْمَؤُونَةٌ“ یعنی رسول خدا کم‌خرج بود، با اندک به سر می‌برد، با مؤونه ]=خرج[ بسیار کم می‌توانست زندگی خود را ادامه دهد.
آیا این فضیلت است که کسی خفیف‌المؤونه
]=کم‌خرج[ باشد؟ اگر صرفاً از جنبه اقتصادی در نظر بگیریم که ثروت کمتری را مُستهلک ]=نابود[ می‌کند، جواب این است که نه، و لااقل فضیلت مهمی نیست. ولی اگر موضوع را از جنبه معنوی یعنی از جنبه حداکثر آزادی نسبت به قیود زندگی مورد مطالعه قرار دهیم، جواب این است: آری، فضلیت است، فضیلت بزرگی هم هست، زیرا تنها با احراز این فضیلت است که انسان می‌تواند سبک‌بار و سبک‌بال زندگی کند، تحرک و نشاط داشته باشد، آزادانه پرواز نماید و در نبرد دائم زندگی به پا خیزد.» (مطهری، 1353: 227 ــ 228)

 

یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی. (1353). سیری در نهج‌البلاغه. چاپ ؟. تهران: انتشارات صدرا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

پیامبر (ص) طبیب سیّار بود!

مطهری و کتاب سیری در سیره نبوی

شهید مطهری می‌نویسد:

«علی (ع) جمله‌ای درباره پیغمبر اکرم دارد که در ]خطبه 108[ نهج‌البلاغه  است و سیره پیغمبر را در یک قسمت بیان می‌کند. می‌فرماید: ”طبیبٌ“؛ پیغمبر پزشکی بود برای مردم. البته معلوم است که مقصود پزشک بدن نیست ]...[، بلکه مقصود پزشک روان و اجتماع است. ”طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ“؛ در اولین تشبیه که او را به طبیب تشبیه می‌کند، می‌خواهد بگوید روش پیغمبر روش یک طبیب معالج با بیماران خودش بود. یک طبیب معالج با بیمار چگونه رفتار می‌کند؟

 از جمله خصوصیات طبیب معالج نسبت به بیمار ترحم به حال بیمار است، کما اینکه خود علی (ع) در] خطبه 140[  نهج‌البلاغه می‌فرماید: ”وَ إِنَّمَا یَنْبَغِی لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَیْهِمْ فِی السَّلَامَةِ أَنْ یَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِیَةِ؛ اشخاصی که خدا به آنها توفیق داده که پاک مانده‌اند باید به بیماران معصیت ترحم کنند.“

]...[ پیغمبر اکرم روشش روش یک طبیب معالج بود. ولی می‌فرماید: طبیب با طبیب فرق می‌کند. ما طبیب ثابت داریم و طبیب سیّار. یک طبیب محکمه‌ای باز کرده، تابلویش را هم نصب کرده و در مطب خودش نشسته، هرکس آمد به او مراجعه کرد که مرا معالجه کن، به او نسخه می‌دهد؛ کسی مراجعه نکرد به او کاری ندارد. ولی یک طبیب، طبیب سیّار است، قانع نیست به اینکه مریض‌ها به او مراجعه کنند، او به مریض‌ها مراجعه می‌کند و سراغ آنها می‌رود. پیغمبر سراغ مریض‌های اخلاقی و معنوی می‌رفت در تمام دوران زندگی‌اش کارش همین بود.» (مطهری، 1383: 87 ــ 88)

 

یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی. (1383). سیری در سیره نبوی. چاپ بیست‌وهفتم. تهران: انتشارات صدرا.

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

پیامبر (ص) طبیب سیّار بود!

نهج‌البلاغه

«پیامبر (ص) را از درخت تنومند پیامبران، از سرچشمه نور هدایت، از جایگاه بلند و بی‌همانند، از سرزمین بطحاء، از چراغ‌های برافروخته در تاریکی‌ها، و از سرچشمه‌های حکمت برگزید. پیامبر (ص) طبیبی بود که برای درمان بیماران سیّار بود.
مرهم‌های شفابخش او آماده، و ابزار داغ کردن زخم‌ها را گداخته. برای شفای قلب‌های کور و گوش‌های ناشنوا و زبان‌های لال، آماده و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش‌شده و سرگردان است.» (نهج‌البلاغه: بخشی از خطبه 108)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

استخاره به دل و استخاره به قرآن؟

مطهری و گفتارهایی در اخلاق اسلامی

شهید مطهری می‌نویسد:

«ما در اسلام دو استخاره داریم که یکی از آن دو متروک است و دیگری رایج. استخاره‌ای که متروک است، ولی معتبرتر است این است که پیغمبر اکرم فرمود ]بحار‌الانوار، ج 88، ص 265؛ مستدرک‌الوسائل، ج 6، ص 255[: اگر در کاری مردد شُدید، یعنی نتوانستید راه صحیح را به دست بیاورید، بروید نماز بخوانید و دعا کنید (ترتیب خاصی هم دارد) و هفت بار ]در بعضی روایات: صدویک بار[ از خداوند بخواهید که در این کاری که شما الان در آن گیج و گم هستید و نمی‌دانید که راه صحیحش این طرف است یا آن طرف*، آنچه را که خیر است در دل شما القا کند. بعد از این دعا، اگر چیزی در قلب شما القا شد، شما این را الهام خدا بدانید و دنبالش بروید. در این استخاره، دیگر نه قرآن باز کردن است و نه تسبیح و طاق‌وجفت.؛ دعاست؛ و پیغمبر فرمود: در چنین شرایطی هرچه به قلب شما القا شد این را یک الهام خدا بدانید، بروید که آن حقیقت خواهد بود.» (مطهری، 1390: 31 ــ 32)

* «شرطش گیج و گم بودن و مردد بودن است؛ راه‌هایی که انسان می‌تواند مشکل را حل کند مثل اینکه از یک نفر بپرسد یا راه مشورت بر او بسته باشد، فکر خودش به جایی نرسد. وقتی که واقعاً مضطر می‌شود به طوری که هرچه مشورت می‌کند، آن یکی یک چیز می‌گوید، این یکی یک چیز دیگر می‌گوید. خودش فکر می‌کند؛ از آن جنبه فکر می‌کند یک چیز به نظرش می‌آید، از این جنبه فکر می‌کند یک چیزی دیگر به نظرش می‌آید؛ همین جور درمی‌ماند و مضطر می‌شود.» (همان: ص 31، پانوشت 3)

«سؤال: ]...[ در زمان حضرت رسول همین طور بوده که نمازی بخوانند دعایی بخوانند و از خدا بخواهند آنچه صلاح است به دل او القا شود. ولی استخاره با تسبیح یا قرآن هیچ مأخد دینی ندارد. بنده حالا سؤالم این است: آیا در زمان ائمه استخاره با قرآن و تسبیح، که الان متداول است، بوده ]است[؟

استاد ]مطهری[: اگر به شما عرض کنم من راجع به خصوص این موضوع رفته‌ام، دنبالش گشته‌ام و مطالعه کرده‌ام، نه من ادعایی نمی‌کنم، ولی این‌قدر می‌گویم که من هنوز یک جا برخورد نکرده‌ام که بگویند یک امام استخاره کرده.» (همان: 37)

 

یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی. (1390). گفتارهایی در اخلاق اسلامی. چاپ ؟. تهران: انتشارات صدرا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

ای پیامبر ...

انبیا 107

«و ما تو را جز مایه رحمت برای جهانیان نفرستاده‌ایم.» (انبیا: 107)

 

یادداشت‌ها:‌

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

در سوگ پیامبر (ص)

السلام علیک یا رسول الله

امیرالمؤمنین (ع) هنگام غسل دادنِ پیامبر (ص) فرمود:

«پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته‌ای پاره شد که در مرگ دیگران این‌گونه قطع نشد، با مرگ تو رشته پیامبری و فرودآمدن پیام و اخبار آسمانی گسست. مصیبت تو دیگر مصیبت‌دیدگان را به شکیبایی واداشت و همه را در مصیبت تو یکسان عزادار کرد.
اگر به شکیبایی امر نمی‌کردی و از بی‌تابی نهی نمی‌فرمودی، آن‌قدر اشک می‌ریختم تا اشک‌هایم تمام شود و این درد جانکاه همیشه در من می‌ماند و اندوهم جاودانه می‌شد، که همه اینها در مصیبت تو ناچیز است! چه باید کرد که زندگی را دوباره نمی‌توان بازگرداند و مرگ را نمی‌شود مانع شد. پدر و مادرم فدای تو! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن و در خاطر خود نگه دار!» (نهج‌البلاغه: خطبه 235)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

مباهله!

آل عمران 61

«و هر کس که پس از فرارسیدن علم ]وحی[ به تو درباره او ]عیسی[ با تو محاجه کند بگو بیایید تا ما پسران‌مان و شما پسران‌تان، ما زنان‌مان و زنان‌تان، ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را بخوانیم، سپس تضرع کنیم و بخواهیم که لعنت‌ الهی بر دروغ‌گویان فرود آید.» (آل‌عمران: 61)


یادداشت‌ها:‌

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

ستاره‌ای بدرخشید!

السلام علیک یا رسول الله

ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را رفیق و مونس شد

 

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد 

(حافظ، غزلیات، غزل 167) 

یادداشت‌ها:

ـ گنجور (دسترسی در 1396/2/5)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

تفاوت عارف خانه‌نشین و پیامبر (ص) در نگاه اقبال لاهوری

محمد محمدی گرگانی می‌نویسد:

«تفاوت میان عارف خانه‌نشین و پیامبر (ص) در بیان اقبال قابل‌تأمل است: ”عارف هندی می‌گفت که اگر من جای پیامبر بودم، هیچ‌وقت از معراج برنمی‌گشتم.“ اقبال در جواب او می‌گوید: ”اتفاقاً چون تو پیامبر نیستی، این‌گونه می‌اندیشی. تفاوت میان تو با پیامبر این است که او به معراج می‌رود و به سوی انسان‌ها باز می‌گردد و برای خلق قدم برمی‌دارد، ولی تو دغدغه‌ مردم و بشریت را نداری.“» (محمدی گرگانی، 1395: 44)

یادداشت‌ها:

ـ محمدی گرگانی، محمد (1395). هستی متن مقدس. تهران: نشر نی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

جان‌فرسایی پیامبر (ص)

شعرا 3

«چه بسا تو جانت را می‌فرسایی که چرا ]مشرکان] مؤمن نمی‌شوند.» (سوره شعرا: 3)


یادداشت‌ها:

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز