مطهری و کتاب نظام حقوق زن در اسلام

شهید مطهری می‌نویسد:

«در دنیای غرب، از قرن هفدهم به بعد، پابه‌پای نهضت‌های علمی و فلسفی، نهضتی در زمینهٔ مسائل اجتماعی و به نام ”حقوق بشر“ صورت گرفت. نویسندگان و متفکران قرن هفدهم و هجدهم افکار خویش را درباره حقوق طبیعی و فطری و غیرقابل‌سلب بشر با پشتکار قابل‌تحسینی در میان مردم پخش می‌کردند. ژان ژاک روسو و ولتر و منتسکیو از این گروه نویسندگان و متفکران‌اند. این گروه حقِ عظیمی بر جامعهٔ بشریت دارند. شاید بتوان ادعا کرد که حق اینها بر جامعهٔ بشریت از حق مکتشفان و مخترعان بزرگ کمتر نیست.

اصل اساسی مورد توجه این گروه این نکته بود که انسان بالفطره و به فرمان خلقت و طبیعت،‌ واجد یک سلسله حقوق و آزادی‌هاست. این حقوق و آزادی‌ها را هیچ فرد یا گروه به هیچ عنوان و با هیچ نام نمی‌توانند از فرد یا قومی سلب کنند؛ حتی خود صاحب حق نیز نمی‌تواند به میل و ارادهٔ خود، آنها را به غیرمنتقل نماید و خود را از اینها عریان و منسلخ سازد؛ و و همهٔ مردم، اعم از حاکم و محکوم،‌ سفید و سیاه، ثروتمند و مستمند، در این حقوق و آزادی‌ها با یکدیگر ”متساوی“ و برابرند.» (مطهری، 1353: 12 ــ 13)

 

یادداشت‌ها:

ـ مطهری، مرتضی. (1353). نظام حقوق زن در اسلام. تهران: انتشارات صدرا.

ـ یادداشت‌ مرتبط:

حقوق خداوند و حقوق بشر!