عبدالکریم سروش:

«به نظر می‌رسد عشق و علاقه به امام حسین تأثیر چندانی در رفتارهای اجتماعی مردم ما ندارد؛ یعنی به قول معروف به حسینیه می‌روند و سینه‌زنی و عزاداری‌شان را می‌کنند ولی بیرون که می‌آیند بعضاً خلاف روش و منش امام حسین عمل می‌کنند. آیا این امر، معلول نادرست بودن روش‌های عزاداری ماست یا علل فرهنگی دیگری دارد و چگونه می‌شود آن را از میان برداشت؟‏

‌سؤال عمیقی است. من این مسئله را در سطح کلّی‌تر مطرح می‌کنم:

آداب دینی، به طور کلی آنچه که به نام آداب دینی نامیده می‌شود؛ عزاداری برای امام حسین و روضه‌خوانی و غیره که از آداب مستحب است، در حالی که خود نماز را می‌توانیم مثال بزنیم؛ عین این وضع در مورد نماز هم هست، فرد نماز واجبش را می‌خواند، گاهی به نماز جماعت هم می‌خواند ولی می‌بینیم زندگی او همان زندگی است؛ مشی او همان مشی است. ظاهراً نماز خواندنش تأثیری در رفتارش نداشته است؛ منکرات را متأسفانه باز هم عمل می‌کند، به ‌آسانی دروغ می‌گوید و به‌ آسانی غیبت می‌کند، ولی این عادت را هم دارد که نمازش را حتماً بخواند. هیچ وقت نمی‌گوییم که خدای‌نکرده چون آن کارهای زشت را می‌کند، نماز را هم کنار بگذارد.

کنار گذاشتن نماز یک زشتی دیگری است که بر آنها افزوده خواهد شد، ولی در عین حال این هم سؤالی است که پس این نماز چه شد؟

این عزاداری چه شد؟

پس اینها چه نقشی و چه اثری داشتند؟

خوب این پرسش مهمی است.‏

‌‏تبدیل شدن ”آداب دینی“ به ”عادت“ از جمله آفات جامعه دینی است‏.

‌‏به طور کلی آداب دینی استعداد شدیدی برای بدل شدن به عادت دارند. همین که ‏تبدیل به عادت شدند، آن نقش وادارنده یا بازدارنده‌شان را از دست می‌دهند؛ اعم از اینکه آدم را از بدی باز دارند و به نیکی وادارند. عادت‌ها چنین هستند.

اصولاً عادت‌ها به جای آنکه هشیاری بیاورند، غفلت می‌آورند. وقتی چیزی به صورت مکرر درآمد و عادت شد، خواب‌آور می‌شود. برای اینکه بچه به خواب رود، خیلی آرام دست به پشتش می‌زنند و این حرکت مکرر او را به خواب می‌برد. انسان وقتی در ماشین نشسته و این ماشین با سرعت یکنواخت حرکت می‌کند و هیچ دست‌اندازی در مسیر آن نیست، رفته رفته به خواب می‌رود.

عادت‌ها خواب‌آور هم می‌شوند و این یکی از نکته‌های بس مهم است.

رهبران دینی جامعه، روحانیان، مصلحان، واعظان، مذکران یکی از وظایف جدی‌شان این است که آداب دینی را از صورت عادت شدن درآورند. پیروی از عادات و پر و بال دادن به آنها و هشدار ندادن مردم به اینکه مبادا این آداب شکل عادت بگیرد غفلت‌‌آفرین است.‏

‌‏برای پاره‌ای از مردم همین عزاداری و این مراسم به جای اینکه منبّه آنها شود، گاهی خواب‌آور می‌شود؛ گاه توجیه‌کننده کار زشت‌شان می‌شود؛ گاه آن دغدغه‌های وجدان‌شان را تخفیف می‌دهد.

اگر شخصی احیاناً کار زشتی می‌کرد و خود خویش را ملامت می‌کرد، گاهی پاره‌ای از این آداب دینی باعث می‌شود که آن ملامت وجدان هم کم کم خاموش شود و فرد از آن تأثیر نپذیرد و به همین دلیل هم باید همیشه این تذکر را داد که مبادا این امور به صورت عادت درآیند و تأثیر خودشان را از دست بدهند.‏

حال آن نکته‌ای که قبلاً بیان کردم مربوط به همین جا می‌شود؛ اگر چیزی فقط با عواطف ما ارتباط پیدا کرد و نه جوانب دیگر روحی ما، این امر تبدیل شدنش به عادت خیلی خیلی شدید و سریع انجام می‌گیرد و دیگر نباید در تحول بخشیدن به شخصیت و تغییر افکار از آن انتظار زیادی داشته باشیم ولی اگر توأم با تأملات عقلانی شد، همین توأم شدن با تأملات عقلانی است که آن را از اینکه صرف یک عادت کورکورانه و تقلیدی شود دور نگه می‌دارد و آن را به یک عمل زنده و اثربخش تبدیل می‌کند.

خوب در مسئله عاشورا هم باید این فکر را کرد؛ اینکه باید نو شود و این نو شدن ما را از غفلت و ناپختگی دربیاورد. اگر به ‏صورت یک سنت تقلیدی تکراری همیشگی درآمد، خدای‌ناکرده گاهی ممکن است نتیجه معکوس هم بدهد. آن داستانی که مولوی در مثنوی در مورد مراسم روز عاشورا ذکر می‌کند در واقع به همین معناست و اگر کسی ظاهربین باشد و ظاهر ابیات را توجه کند، شاید هم برای او خوشایند نباشد. نقل می‌کند روزی شاعری وارد حلب شد (کشور سوریه کنونی) و دید که مردم مشغول عزاداری هستند. پرسید:

برای چه عزاداری می‌کنید؟

گفتند:

تو مگر نمی‌دانی امروز روز عاشوراست و روزی است که یکی از بزرگان، جانی که از همه عالم برتر است (به تعبیر مولوی) به پای شهادت رفته و ما برای او عزاداری می‌کنیم.

بعد او می‌پرسد:

 این شخص کی شهید شده است؟

می‌گویند: هفت قرن قبل

می‌گوید: مگر شما تا به حال خواب بودید که خبرش امروز به شما رسیده است؟

هفت قرن قبل کسی شهید شده و شما حالا عزاداری می‌کنید.‏

‌‏پس عزا بر خود کنید ای خفتگان‏

زانکه بد بندی است این خواب گران‏» (کانال تلگرامی عبدالکریم سروش، تاریخ دسترسی در 1398/6/18)

یادداشت‌ها:

ـ کانال تلگرامی عبدالکریم سروش (دسترسی در 1397/6/22)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

پس عزا بر خود کنید، ای خفتگان!

آیا مولانا عزاداری شیعیان را تحقیر کرده است؟