«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت‌الله حسینی قائم مقامی» ثبت شده است

رعایت توصیه‌های بهداشتی وجوب شرعی دارد!

آیت‌الله حسینی قائم مقامی:

«[در مبارزه با بیماری کرونا] رعایت تمامی دستورات پزشکی و بهداشتی وجوب شرعی دارد و به آنچه که اقتضای آموزه‌های تجربی و پزشکی هست باید عمل شود. بنابراین از نظر شرعی و فقهی، هرگونه اهمال و کوتاهی در رعایت الزامات و دستورالعمل‌های بهداشتی بی‌تردید، علاوه‌بر اینکه معصیت پروردگار بوده و مستحق عقاب الهی است، متناسب با هزینه و آسیبی که برای دیگران ایجاد می‌کند قطعاً موجب ضمان می‌شود و مسئولیت تاوان و جبران هزینه‌ها بر عهده آنان می‌باشد.» (به نقل از جماران)

یادداشت‌ها:

ـ پایگاه اطلاع‌رسانی و خبری جماران (دسترسی در 1398/10/23)

ـ یادداشت‌‌های مرتبط:

مجتهدان در بهداشت مقلّدِ پزشکان‌اند!

استفاده از ماسک و دستکش برای پیش‌گیری از ابتلا به کرونا واجب است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

تغییر در رساله‌های عملیه!

تغییر در رساله عملیه

آیت‌الله حسینی قائم مقامی می گوید:

نیاز شدید به تغییر در رساله‌ها!

 به شدت نیازمند تغییر در این رساله‌ها و پرداخت جدیدی هستیم و این تغییرات باید کاملاً فنی و براساس ضوابط و ملاکات اجتهادی صورت گیرد. ما در هر عصری متناسب با مخاطبان عام، مجموعه‌هایی فقهی را می‌یابیم که مسایل مبتلابه فقهی را با ادبیات عمومی‌تر و حتی‌الامکان غیرتخصصی بیان کرده‌اند. کتاب‌های مختلفی در این زمینه بودند و هرکدام را هم که نگاه می‌کنیم، انصافاً متناسب با عصر خودشان و با کمبود امکانات و شرایط ارتباطی می‌توان آنها را بهترین محصول و فرآورده زمان خودشان دانست. اما مشکل این است که سالیانی است که همان محصول چند دهه گذشته به مخاطبان جدید ارایه می‌شود، در حالی که خصوصاً در یکی دو دهه اخیر سرعت تحولات به گونه‌ای بوده که بارها می‌بایست این متن از جهت ادبیات، نوع مسایل، چگونگی طرح مطالب و … مورد تجدید نظر قرار می‌گرفت.

تغییر در ادبیات رساله‌ها!

یکی از مشکلات ما در ادبیات بخش‌هایی از رساله‌های موجود است. بعضاً ادبیات رساله‌ها سخت است و سازگار با زبان رایج نیست و با نسل امروز هم‌زبانی ندارد، اما این همهٔ اشکال نیست. وقتی ما می‌گوییم که رساله‌ها نقص و کاستی زبانی دارند این زبانی که عرض می‌کنم منظور صرفاً زبان دستوری نیست، بلکه زبان ارتباطی است که مجموعه‌ای از عناصر اندیشگی، فرهنگی و تفاهمی را در خود جای می دهد و زبان دستوری و ادبیات نگارشی فقط بخشی از این زبان فرهنگی و تفاهمی است. نباید [تغییر در ادبیات] را به وجه لغت‌شناختی و گرامری زبان تقلیل دهیم و منحصر کنیم.

موضوع‌شناسی متناسب با نیازهای جامعه!

همان‌گونه که در روش اجتهادی معمول است، عمدتاً تغییر در جانب احکام تابع تغییر در موضوعات است، یعنی متناسب با نیازمندی‌های جامعه و مخاطبان عصری باید موضوع‌شناسی شود و بالتبع احکام جدید را از منابع استخراج کرد.

چگونگی تغییرات در رساله‌های عملیه!

بخش عمده‌ای از این تغییر باید متوجه بخش ”علم اصول“ باشد، علم اصولی که منبع اصلی شکل‌گیری گزاره‌های فقهی را تشکیل می‌دهد. تحول و تغییر در علم اصول باید جدی گرفته شود. به نظر می‌رسد که علی‌رغم سرعت تحولاتی که در سایر حوزه‌های دانش خصوصاً دانش‌های مربوط به دین داشتیم، علم اصول آن طور که انتظار می‌رود سیر تحول را طی نکرده است. ریشه پاسخ‌گویی متناسبی که از فقه می‌طلبیم به بسیاری از مباحث اصولی برمی‌گردد. با توجه به اصل تاریخمندی معرفت، به نظر می‌آید که علم اصول هم باید با چنین رویکردی مورد بازنگری قرار گیرد.

کانون اصلی تحول!

 کانون اصلی تحول باید متوجه بحث مقاصد و مناطات احکام باشد. مناطات در مجموعه احکام شرعی و فقهی در جایگاه ”علت“ قرار دارد؛ یعنی گزاره‌های فقهی و احکام شرعی به مثابه معلولی می‌مانند که تابع علت هستند، آن علت، مناط یا ملاک نامیده می‌شود. درباره تحولات فقهی و پاسخگویی‌های متناسب با نیازهای عصری در حوزه فقه، بنده به ضرس قاطع معتقدم بدون توجه به بحث مناطات امکان ندارد که به یک انجام مُحصَل و پایدار در فرآیند تحولات فکری برسیم. اگر به اهمیت بحث مناطات یا ملاکات توجه کردیم و ملاک یک حکم را به دست آوردیم، دیگر در آن برهه تاریخی که این حکم صادر شده است متوقف نمی‌شویم، بلکه بر مبنای آن ملاک  می‌توان توسعه و ضیق در جانب حکم ایجاد کرد، بدون اینکه نگران باشیم که خلاف نظر شارع، یک حقیقت و ملاک دینی را از دست داده‌ایم؛ آنچه در مجموعه احکام اهمیت دارد همین ملاکات و مناطات شرعی است که باید تحفظ شود.

  شناسایی پرسش‌های جدید!

مسایلِ جدید محصولِ پرسش‌های جدید است. ما باید این زنجیره را بشناسیم، وگرنه دچار ذهن‌زدگی و کلی‌گویی خواهیم شد. این زنجیره تحول ناظر به پاسخگویی به مسایل جدید است. مسایل جدید خودش محصول پرسش‌های جدید است. پس ابتدا باید این پرسش‌ها را بشناسیم و با بدنه و اقشار مختلف جامعه و واقعیت‌هایی که در جامعه مخاطب ما وجود دارد ارتباط پیدا کنیم و واقع‌بینانه و از متن این واقعیت‌ها پرسش‌ها را بدون سانسور به دست بیاوریم. آنگاه که پرسش‌ها را شناختیم پاسخ‌یابیِ پرسش‌ها محصول تفکر و رویکردهای جدید فقهی و فکری است.

بایدهای شرعی و بایدهای قانونی!

هرگز نباید انتظار داشت که بایدهای شرعی جایگزین بایدهای قانونی و حقوقی شود. اگر این طور شود باید فاتحه حوزه و فقه خوانده شود. وقتی فقیه در فقه می‌گوید ”باید“، این باید بایدِ حقوقی و قانونی نیست. لذا در دستگاه فقه ما ضروری است مشخص شود که کجا بایدِ قانونی است و کجا بایدِ شرعی است؟ و نسبت ”باید قانونی“ با ”باید شرعی“ مشخص شود. (با اندکی ویرایش از شفقنا، دسترسی در 1397/11/20)

 

یادداشت‌ها:

ـ شفقنا (انتشار در 1397/8/27)

ـ یادداشت‌ مرتبط:

ویکی‌فقه: علم اصول!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

معیارهای دینداری!

سید عباس حسینی قائم مقامی

آیت‌الله حسینی قائم مقامی پاسخ می‌دهد:

ـ آیا در صورت دروغ گفتن، تهمت زدن و آبروی افراد را بردن باز فرد مرتکب، مسلمان هست یا خیر؟

پاسخ دقیق به این پرسش ناظر به آسیب‌شناسی دقیق حوزه دینداری و دین‌شناسی است، که مهم‌ترین این آسیب‌ها نشناختن معیارهای دینداری و به دنبال آن جابه‌جایی ارزش‌های دینی است. خیلی اتفاق خطرناکی است که معیارهای دینداری را گُم کنیم وقتی این اتفاق بیفتد، خیلی از اموری که از دین نیست دینی تلقی می‌کنیم و خیلی از اموری که از دین هست غیردینی تلقی می‌کنیم. ]...[ در خیلی از موارد رفتارهایی دینی تلقی می‌شود و به سمت ایجاد جاذبه‌هایی برای دینداری می‌رویم که در ناسازگاری ذاتی با معیارهای دینی قرار دارد، اما چون ظاهر و فُرم دینی دارد دل خوش داریم که در حال بسط دینداری هستیم و از انبوه کسانی که به برخی پدیدارها و ظواهر دینی التزام نشان می‌دهند چنین نتیجه‌گیری می‌شود که جامعه دینی است. غافل از اینکه خیلی از رفتارها و از جمله مناسک دینی نشانه‌های صددرصدی و قابل اطمینان نیستند و صرفاً تعیین‌کننده ”فرم دینداری“ می‌باشند و ”نشانه مشترک“ میان دینداری واقعی و غیرواقعی به شمار می‌آیند. به طور مثال، بسیاری از نشانه‌های دینداری ما با داعش مشترک و شبیه به هم است؛ چه بسا اگر نشانه‌های ظاهری ملاک باشد، داعشی‌ها در بسیاری از موارد از مادیندارتر هم هستند.


ـ اگر نشانه‌های ظاهری و مشترک معیار دینداری باشد، ما مسلمان‌تریم یا داعش؟

بدون تردید داعش مسلمان‌تر از ماست. و تا معیار مشخص و قابل‌فهمی برای داوری و تشخیص وجود نداشته باشد به صرف ادعا و با شعار تنها نیز نمی‌توان چیزی را ثابت یا رد کرد. پس باید ببینیم در واقع ما چه معیاری داریم که فصل ممیز و تشخص بخش ما از جریانات ظاهرگرای دینی همچون داعش است و حجت ما در برابر آنان می‌باشد و به جوان حقیقت‌جو و پرسشگر امروز و نیز به مخاطب جهانی خود می‌توانیم با اتکا و استناد به این معیارها با صراحت و اطمینان بگوییم این تفاوت ما با دیگران است. معیارها نشانه‌هایی است که وقتی دینداری با سنگ محک آنها سنجیده می‌شود تازه متوجه دوری و فاصله مدعیان دینداری از دین حقیقی می‌شویم. و با توجه به اینکه انتظار ما از معیار مرزبندی با موارد مشابه و غلط‌انداز است بنابراین مهم‌تر از نشانه‌های اثباتی نشانه‌های ابطالی هستند. معیارهای ابطالی دینداری مشخص می‌کند که چه چیزی دینداری نیست به عبارت دیگر معیارهای ابطالی ممیزات دینداری را تعیین می‌کند.

  

ـ در عصری که دینداری سخت و اصول دینی روزبه‌روز کم‌رنگ‌تر می‌شود چه باید کرد تا جذابیت‌های دینی حفظ شود؟

از آسیب‌های دینداری معاصر این است که بخش قابل‌ملاحظه‌ای از رسانه‌های صوتی و تصویری کشور در حال تولید انبوه گزاره‌ها و اطلاعات پیرامون دین هستند و مخاطب خود را در محاصره خود قرار می‌دهند، در حالی که مشخص نیست که واقعاً کدام یک از این گزاره‌ها و اطلاعات، دینی است و کدام دینی نیست. لذا بارها گفته‌ام بر خلاف تصورِ رایج مشکلِ اصلی نسل معاصر نبودِ اطلاعات دینی نیست، بلکه فقدان معیار برای تشخیص و داوری درباره اطلاعات و گزاره‌هایی است که پیرامون و به نام دین به او عرضه می‌شود. متأسفانه در حوزه دینی مبتلای به پمپاژ اطلاعات دینی شده‌ایم و نسبت به دادن معیارهای دینداری غفلت کرده‌ایم؛ به همین دلیل، در بسیاری مواقع در آنچه که به نام دین به جامعه تزریق می‌شود تناقضات و ناسازگاری‌های متعددی وجود دارد.

واقعیت این است که بخشی از متفکران دینی، به تعبیر حضرت امیر (ع) به دلایلی عملاً در جامعه ”ملجم“ یعنی ”لجام‌زده“ هستند و یا امکان لازم برای سخن گفتن و آگاهی‌بخشی در این حوزه‌ها را ندارند و یا انگیزه لازم را از دست داده‌اند و کناره‌ گزیده‌اند و خودشان را در معرض قرار نمی‌دهند و شرایطی هم پیش آمده که جامعه هم به سراغ آنان نمی‌رود. ]...[ در هر صورت، نتیجه آن این شده است که  بسیاری از تریبون‌ها در اختیار کسانی قرار گرفته است که در بهترین حالت فقط ”گزاره‌ها و اطلاعات دینی“ در اختیار جامعه می‌گذارند و متأسفانه چون خود قدرت شناخت و داوری درباره معیارهای دینداری را ندارند، نمی‌توانند مخاطبان خود را از این نظر تغذیه کنند و اینجاست که یا گروه گروه از این تریبون‌ها فاصله می‌گیرند و یا با تضعیف منطق بیرونی و عقلانیِ دین دینداری به سوی فرقه‌گرایی پیش می‌رود، در حالی که آگاهی از معیارها مانع فرقه‌شدگی می‌شود و با استناد به ملاک‌های بین‌الاذهانیِ دین امکانِ عمومی و عقلایی فراهم می‌آورد تا بر مبنای آن میزان درستی اطلاعات دینی مورد قضاوت و داوری قرار گیرد.

 

یادداشت‌ها:

ـ پایگاه اطلاع‌رسانی شخصی آیت‌الله قائم مقامی (دسترسی در 1397/9/9)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

معیار و مقیاس دیانت اخلاق است!

تقدم اخلاق و تفکر بر عبادات ظاهری!

رکوع‌ها و سجودهای طولانی شما را گول نزند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز