«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام موسی صدر» ثبت شده است

امام موسی صدر، اسوه‌ای برای روحانیت ما!

آینده روحانیت و جهان معاصر

بیژن عبدالکریمی می‌نویسد:

«به اعتقاد من، روحانیت کنونی ما در اکثر قریب به اتفاق جوامع مسلمان به اسوه‌ای چون امام موسی صدر شدیداً نیازمند است؛ در غیر این صورت، شأن و اعتبار خود را در جهان معاصر از کف خواهد داد و دچار شکست و خسران عظیمی تاریخی خواهد شد و به همان مسیری سوق خواهد یافت که نهاد روحانیت در عالم مسیحیت طی کرد و در نهایت در حاشیه تاریخ قرار گرفت.» (عبدالکریمی، ۱۳۹۷: ۱۲۳ ــ ۱۲۴)

«دین امام موسی صدر دینی باز و پویا و نه دینی بسته و ایستاست. دین او دینی قومی و طایفه‌ای یا دینی نهادینه‌شده و تاریخی نیست. دین او دینی نیست که یک نظام تئولوژیک، یعنی مجموعه‌ای از گزاره‌های نهادینه‌شده تاریخی را به منزله حقیقت تلقی کرده و انسان‌های ”پوست و گوشت“دار و زنده را به پای پاره‌ای از گزاره‌ها قربانی کند. دین امام موسی صدر دینی است که ما را به حقیقت اصیل دیگری فراتر از گزاره‌ها، فراتر از باورهای قومی، فراتر از گزاره‌های تاریخی و فراتر از پاره‌ای از اعتقادات دعوت می‌کند. دینِ بسته دینِ فرقه‌ای، دین نزاع‌ها و دین جنگ‌ها و جدال‌هاست. در مقابل، دینی ]باز[ وجود دارد که دین سِلم و صلح و دین نوع‌دوستی و ایثار و فداکاری برای همگان و برای نوع انسان است.» (همان: ۱۲۵ ــ ۱۲۶)

«در شخصیت امام موسی صدر ]...[ چند ویژگی اساسی وجود دارد که آدمی را بسیار شیفته می‌سازد. ]...[ این ویژگی‌ها از نظر این‌جانب عبارت‌اند از:

چارچوب‌شکنی

امام موسی صدر شخصیتی چارچوب‌شکن است و به‌ سهولت چارچوب‌های اجتماعی و قالب‌های قراردادی را که با نام دین و به نام دین گره خورده ــ در حالی که بسیاری از این چارچوب‌ها و قالب‌ها آشکارا برخلاف ارزش‌های اخلاقی و متعالی خود تفکر دینی است ــ زیر پا می‌گذارد. بسیاری از مواقع تصویر جامعه و توده‌های عوام از دین مجموعه‌ای از عادات و رفتارهای نهادینه‌شدهٔ اجتماعی و تاریخی است، که نه تنها حکایتگر روح سنت دینی و تفکر معنوی نیست، بلکه حتی جهان‌بینی و ارزش‌های دینی و معنوی را نیز سرکوب می‌کند.» (همان: ۱۲۶)

توانایی ارتباط با دیگری

«ویژگی دومی که در امام موسی صدر می‌بینیم توانایی ارتباط با ”دیگری“ و گروه‌های اجتماعی دیگر است. اساساً در روزگار ما به رسمیت شناختن ”دیگری“ و برقراری ارتباط با ”دیگری“ و گروه‌های اجتماعی دیگر را می‌توان به منزله معیاری برای تشخیص اصالت یا عدم اصالت اندیشه‌ها و شخصیت‌ها دانست. این انسان‌های کوچک و حقیر، اندیشه‌های بسته، دینِ بسته و متولیان دینِ بسته هستند که فقط در گروه اجتماعی خودشان و با گروه اجتماعی خودشان می‌توانند ارتباط برقرار کنند.» (همان: ۱۲۷ ــ ۱۲۸) «امام موسی صدر شخصیتی بود که روحانیان مسیحی، جوانان سکولار، مارکسیست‌ها و ... پای صحبتش می‌نشستند و در کلام وی چیزی وجود داشت که آنها با وی ارتباط برقرار می‌کردند و برقراری این رابطهٔ انسانی امری بسیار بنیادی و اساسی است. ]...[ امام موسی صدر در یکی از خطبه‌هایی که در کلیسای کبوشین بیروت در مقام خطیب سخن می‌گفت قرار گذاشت در یکی از نمازهای جمعه اسقف‌های مسیحی برای ایراد سخنرانی برای مسلمانان به مسجد آیند و حتی آن سخنرانی‌ها به منزلهٔ خطبه نماز تلقی شود. این نحوهٔ مواجه با ”دیگری“ امری است که غالباً با چارچوب‌های رایج اجتماعی سازگار نیست و همین امر یکی از مهم‌ترین پاشنه آشیل‌های حوزه‌های علمیه و روحانیون ما در جوامع جدید کنونی است.» (همان: ۱۲۹ ــ ۱۳۰)

گشودگی نسبت به دیگران!

«ویژگی سومی که در امام موسی صدر وجود دارد این است که وی نه فقط از قدرت برقراری ارتباط با دیگران برخوردار است، بلکه به دیگران گشوده نیز هست. مرادم از ”گشودگی به دیگری“ ]...[ فهم و تفسیر دیگری نه بر اساس نگرش و مفروضات ذهنی و اعتقادی خویش، بلکه بر اساس نگرش و مفروضات خود اوست. ]...[ ”گشودگی به دیگری“ نیز یکی دیگر از مهم‌ترین شاخصه‌هایی است که می‌توانیم به عنوان یک معیار برای بررسی شخصیت‌ها و اندیشه‌ها استفاده کنیم.» (همان: ۱۳۰ ــ ۱۳۱)

ادب مراوده با دیگری!

«ویژگی بسیار مهم و قابل توجه دیگر امام موسی صدر این است که وی ادب ارتباط با دیگری را به خوبی می‌دانست. ]...[ وی وقتی به سراغ دیگری می‌رفت به خوبی می‌دانست که باید با زبان خود او با او سخن بگوید. امام موسی صدر همواره با زبان و لسان خاصِ مخاطب با وی سخن می‌گفت. امام موسی صدر به خوبی آگاه بود که باورهای دینی، فرهنگی و اعتقادی او فقط برای خودش مشروعیت، حجیت و مرجعیت دارد، اما به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که باورهای مورد پذیرش خود او برای دیگران هم مشروعیت و مقبولیت داشته باشد.» (همان: ۱۳۲) «امام موسی صدر، برخلاف بسیاری از ما، در خطبه‌ها و سخنرانی‌هایش از خودش و اعتقادات و باورهای خودش شروع نمی‌کند. مواجههٔ او با مسائل و با دیگران به هیچ وجه خودبنیادانه نیست. او به ”کلمه سواء“ دعوت می‌کرد. ]آل‌عمران: ۶۴[» (همان: ۱۳۳ ــ ۱۳۴)

قدرتی با تکیه بر کلام و کلمه

«نکته قابل‌ملاحظهٔ دیگر در شخصیت امام موسی صدر این است که او از قدرت و اقتداری برخوردار بود که به پشتوانهٔ هیچ قدرت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌‌ای حاصل نیامده بود؛ بلکه صرفاً برخاسته از قدرت کلمه و کلام و نیروی درونی و معنوی او بود.» (همان: ۱۳۵)

«به گمانم، امام موسی صدر فرزندِ نمونه‌ای از عالَم اسلام است. شخصیت او نشان می‌دهد که عالَم و فرهنگ اسلامی، علی‌رغم ضعف‌ها و بحران‌های بسیارش، هنوز قدرت زایندگی خویش را به طور کامل از کف نداده است و هنوز می‌تواند آبستن ظهور شخصیت‌های بزرگ انسانی باشد. به گمانم، بشریت و نیز جهان اسلام و حوزه‌های علمیه و روحانیت ما به الگویی چون امام موسی صدر، که در سیمایش هیچ نشانی از فرقه‌گرایی و خشونت وجود نداشت، شدیداً نیازمند است.» (همان: ۱۳۶)

 

یادداشت‌ها:

ـ عبدالکریمی، بیژن. (۱۳۹۷). آینده روحانیت و جهان معاصر. تهران: نقد فرهنگ.

ـ یادداشت‌های مرتبط:

دگرپذیری و احترام به عقاید دیگران!
چرا دین‌شناسی امام موسی صدر مهم است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

دگرپذیری و احترام به عقاید دیگران!

سید مصطفی محقق داماد

 

سید مصطفی محقق داماد می‌گوید:

«ما باید بچه‌ها را به دیگرپذیری عادت دهیم و آموزش ببینند که همه ذی‌حق هستند و همه شهروند یک کشور هستند. دشمنی و عداوت را در دل بچه‌ها نکاریم. اینها شیوه امام صدر است. ایشان به کشوری می‌رود به نام لبنان،حذف لینک که پیروان چند دین و مکتب در آنجا وجود دارد و این عالم شیعی همه را به دور هم جمع می‌کند. او با همه گفت‌وگو می‌کند و همه را می‌پذیرد.

اگر ما این روند را از دوره دبستان به فرزندان‌مان آموزش ندهیم، بیان کردن آنها در بزرگ‌سالی فایده ندارد. ما در دانشگاه‌ها آب در هاون می‌کوبیم. اگر شما در آموزش و پرورش به کودکان آموزش دهید که تو تنها نیستی و دیگری با هر عقیده‌ای دارای حق است و باید به او و کرامتش احترام بگذاری، بعدها جامعه به مراتب بهتری خواهیم داشت.

شهید ثانی، از بزرگان شیعه، در منطقه جبل عامل می‌گوید که حتی وقف کردن بر یهودی و زرتشتی هم درست است، چرا که آنها نیز بنده خدا هستند و انسان کریم است. این مورد را من در کتاب جدیدم  آوردم و بحث کرده‌ام که آخوند خراسانی نیز این تفکر را داشت.

در آموزش و پروش باید تفکر دیگرپذیری را رواج دهیم. ما مجاز نیستیم تا دیگران را تفتیش قلبی کنیم؛ به ما چه ارتباطی دارد که در قلب او چه می‌گذرد؟ باید فقط مراقب باشیم از قوانین [اجتماعی] تخطی نشود. این درس را از امام موسی صدر فرا بگیریم: درخت دوستی را بنشانیم و درخت دشمنی را برکنیم که رنج بی‌شمار آرد.» (پایگاه اطلاع‌رسانی امام موسی صدر، دسترسی در 1397/12/3)

 

یادداشت‌ها:

ـ پایگاه اطلاع‌رسانی امام موسی صدر (انتشار در 1397/11/30)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

امام موسی صدر، اسوه‌ای برای روحانیت ما!

چرا دین‌شناسی امام موسی صدر مهم است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

چرا دین‌شناسی امام موسی صدر مهم است؟

امام موسی صدر

رضا بابایی می‌گوید:

«اول اینکه،‌ امام صدر در حوزه رجلی ممتاز است و اساتید و هم‌مباحثه‌های او علمای برجسته‌ای هستند. پس او آگاه به سنت حوزه است. دوم اینکه، در آثار ایشان به غیر از پایگاه‌های حوزوی با اندیشه‌های نویی روبرو هستیم، که در دهه ۳۰ و ۴۰ بسیار جدید بودند. و نکته سوم اینکه، زمانه فعالیت امام صدر در تاریخ جوامع اسلامی بسیار اهمیت دارد.

کل تاریخ جوامع اسلامی را به ۲ دوره می‌توان تقسیم کرد: دوره سنت و عصر جدید. دوره سنت ۱۲۰۰ سال طول کشید و عصر جدید حدود ۲۰۰ سال است که آغاز شده و به معنای واقعی در همه چیز دگرگونی رخ داده است. در طول ۱۲ قرن دوره سنت ویژگی یکپارچگی در همه امور جاری است و ما تحول مهمی در هیچ حوزه‌ای نمی‌بینیم. از علوم و طب و زیست زندگی و ... . همه چیز پیوسته، متوازن و آرام است. متون دینی و عرفیات هم مشکلی نداشتند و در یک سطح بودند. اما با تغییرات عصر جدید و ورود به مدرنیته عرفیات و متون دینی تعارض پیدا کردند و تعارض دین و علم، دین و عقل و دین و سبک زندگی به وجود آمد.

ما با گذار گفتمانی یعنی عبور از دوره سنت به عصر جدید مواجه شدیم. و گفتمان غالب در جامعه ما در دورهٔ جدید گفتمانِ آزادی و حقوق بشر است. در حالی که در دوره سنت سؤال و پرسشی در این موارد مطرح نبود. اما گفتمان که تغییر کرد پرسش‌هایی زیادی در مسائل مختلف از جمله تعاریف حقوق و آزادی‌ها مطرح شد که امام موسی صدر در این گذار و در ورود به این گفتمان و این پرسش‌ها نقش بسیار موثری دارد.

نهادها و مراسم‌های ما همه متعلق به دوره سنت هستند که به شدت در مقابل گفتمان جدید می‌ایستند. در حالی که دین این قابلیت را دارد که به راحتی ما را از این گذار عبور بدهد. امام موسی صدر در میانه این دو گفتمان، هم پایی استوار در سنت دارد و هم دستی توانا در نواندیشی. بنابراین یکی از بهترین شخصیت‌ها برای دوره تحول و گذار است.

دین قرار بود دردی از ما دوا کند، نه اینکه درد بیفزاید. متأسفانه آن‌قدر که مصلحت در جهان ما پرستیده می‌شود، خدا پرستش نمی‌شود. برخی از مجتهدان در قم هستند که به فتواهایی رسیده‌اند، اما حاضر نیستند بنویسند و به مردم ابلاغ کنند. یک نفر می‌گفت که هیچ دلیلی برای حرمت تراشیدن ریش نداریم، اما این را نمی‌نویسیم. به ایشان گفتند که چرا فتوا نمی‌دهید؟ گفت این‌قدر که از مردم می‌ترسم از خدا نمی‌ترسم. در مقابل امام موسی صدر اگر چه فتوا نمی‌نوشت، اما فتوای عملی داشت، یعنی می‌رفت و عمل می‌کرد. به طور مثال، ماجرای بستنی‌فروشِ مسیحی را همه شنیده‌اید؛ او رفت و در عمل نشان داد که بنا بر طهارت ذاتی انسان است، با اینکه جایی این را ننوشته است.

در نوشته‌ها و گفتارهای امام صدر تعبیر ”اسلام قرآنی“ را زیاد می‌بینیم. من دقت که کردم دیدم این تعبیر کلیدواژه است و اتفاقی نیست. چرا که در دوره گذار یکی از اتفاقات مهم توجه به قرآن بود، چون در دوره سنت توجه به روایات بیشتر بود و قرآن کتاب تجوید و قرائت و ثواب بود. امام صدر، چون درد انسان دارد نه هویت، به دنبال مساحت مشترک می‌رود که در قرآن است البته این به معنا نیست که به روایات اعتنایی ندارد.» (پایگاه اطلاع‌رسانی امام موسی صدر، دسترسی در 1397/12/3)

 

یادداشت‌ها:

ـ پایگاه اطلاع‌رسانی امام موسی صدر (انتشار در 1397/11/10)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

دگرپذیری و احترام به عقاید دیگران!

امام موسی صدر، اسوه‌ای برای روحانیت ما!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز