«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قربانی» ثبت شده است

حج مهم‌ترین نماد دین است!

عبدالکریم سروش:

«بارها تکرار کردم که احکام نصیبه‌های نازله نبوت هستند، برخلاف تصور عامه که می‌پندارند مهم‌ترین کار پیامبر آوردن احکام شرعی و فقهی بوده است. مهم‌ترین کاری که پیامبر کردند دادن بینش تازه‌ای از جهان بود. او همه چیز را از خدا پر کرد. حج به نظر من مهم‌ترین نماد دین است. حج در میان اعراب برقرار بود. آنها دور بت‌ها طواف می‌کردند. دو تپه صفا و مروه بود که بر سر هرکدام بتی بود. و اعراب مشرک از این بت به سوی آن بت می‌شتافتند و دوباره برعکس. به پای بت‌ها قربانی می‌کردند. کاری که پیامبر کردند این بود که هیچ‌کدام از این اعمال را تغییر ندادند. بت‌ها را از خانه کعبه جمع کردند و به مردم گفتند، به جای بُتانِ باصورت، دور خدای بی‌صورت طواف کنید. بت‌ها را از تپه‌های صفا و مروه برداشتند و گفتند میان این دو کوه با یاد خدا هروله کنید. گفتند قربانی را انجام دهید، اما نه به پای بتان، بلکه به پای خدا. یعنی او معنای دیگری به عمل‌شان داد و گرنه اعمال سابق‌شان برجای بود. این اصل رسالت پیامبر بود، نه اینکه یک رشته احکام و قوانین خشک بیاورد.» (سروش، 1397: 379 ــ 380)

یادداشت‌ها:

ـ سروش، عبدالکریم. (1397). کلام محمد رؤیای محمد. انتشارات صقراط.

ـ یادداشت‌ مرتبط:

فلسفه حج!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
انسان اندیشه‌ورز

قربانیِ ابراهیمی گذشتن از عزیزترین‌هاست!

عبدالکریم سروش:

«”اسماعیل‌ها“ و ”اسحاق‌ها“ی کوچک‌تری هستند که همگان باید قربانی کنند تا بتوان گفت که ”حج ابراهیمی“ می‌کنند؛ قوام حج ابراهیمی به ”قربانی ابراهیمی“ است و قربانی ابراهیمی گذشتن از عزیزترین چیزهاست.

در محدودهٔ کارهای مشروع و مجاز اخلاقی، البته قربانی کردن شرط است و بدون این قربانی اصلاً کسی به جایی نمی‌رسد.

حرکت قربانی کردن حیوان، یک حرکت ”سمبلیک“ است. آدم اگر نداند که در ادیان یک رشته امور و آداب و مراسم سمبلیک و کنایی وجود دارد، اصلاً حقیقت ادیان را نمی‌فهمد.

بنده و شما حق نداریم یک حیوانی را برای شکم خودمان بکشیم و رنج دهیم. اینکه در بودیسم و هندوئیسم حیوانات را نمی‌کشند بسیار کار روایی می‌کنند. فقط خالق آنها می‌تواند اجازه دهد و اگر اجازه نمی‌داد، ما حق نداشتیم. اینکه در قرآن هست ”با نام خداوند حیوانات را بکشید و بخورید“ همین معنا را می‌دهد، یعنی با اجازهٔ او، با رضایت او ...

ما سمبل‌ها را باید بفهمیم، [قربانی کردن] یعنی یک چیزی را فدا کنید، قربان کنید، این قربانی کردن را بیاموزید، بالاتر از آن را هم شاید یک وقتی شما باید قربانی بکنید.» (کانال عبدالکریم سروش)

یادداشت‌ها:

ـ کانال تلگرامی عبدالکریم سروش (دسترسی در 1398/5/21)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

دلبستگی فرجامین ابراهیم!

در باب قصه ابراهیم و فرزندش در قرآن!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

دلبستگی فرجامین ابراهیم!

ابوالقاسم فنایی می‌نویسد:

«در قصۀ ابراهیم، فرمان خداوند ”کشتن اسماعیل“ نبوده است. اگر چنین بود، خداوند نمی‌توانست پیش از کشته شدن اسماعیل به دست ابراهیم خطاب به او بگوید: ”قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ“ (صافات: ۱۰۵)؛ ”[فرمانی که از طریق] رؤیا [دریافت کرده بودی] را اطاعت کردی. ما نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم.“ این آیه به وضوح دلالت می‌کند بر اینکه ابراهیم، بدون اینکه اسماعیل را قربانی کند، فرمان خداوند را امتثال کرده است. بنابراین، فرمان خداوند قربانی کردن اسماعیل نبوده است، بلکه چیز دیگری بوده است. در مورد نوع فرمان خداوند و موضوع آن در این قصه احتمالات گوناگونی وجود دارد. یکی از آن احتمالات این است که این فرمان ”امر حقیقی“ نبوده است، بلکه ”امر امتحانی“ بوده است، یعنی خداوند می‌خواسته است از این طریق توحید و اخلاص ابراهیم را امتحان کند.

این امتحان برای این بوده است که معلوم شود که، به تعبیر پل تیلیخ، متأله بزرگ مسیحی، ”دلبستگیِ فرجامین“ [Ultimate Concern] ابراهیم چه بوده است. تیلیخ می‌گوید: خدای هرکس دلبستگیِ فرجامین اوست و دلبستگی فرجامین هرکس چیزی یا کسی است که آن شخص حاضر است همۀ چیزهای دیگر را به خاطر آن فدا کند. بر این اساس می‌توان گفت که موحد واقعی کسی است که دلبستگی فرجامین او فقط خداوند است، نه چیز دیگری در طول یا عرض یا به جای خداوند. احتمال دیگر این است که موضوع امر کشتن اسماعیل نبوده است، بلکه قطع دلبستگی ابراهیم و اسماعیل به یکدیگر بوده است. و چنانکه پیداست، هیچ‌یک از این دو فرمان با ارزش‌های اخلاقی منافات ندارند.» (فنایی، 1391؛ به نقل از سایت نیلوفر)

یادداشت‌ها:

ـ فنایی، ابوالقاسم. (1391). اخلاق دینی و دین اخلاقی. ماهنامهٔ علمی ـ فرهنگی جامعه و دانشگاه، ش 4، (صص 17 ــ 20).

ـ یادداشت‌های مرتبط:

در باب قصه ابراهیم و فرزندش در قرآن!

قربانی ابراهیمی گذشتن از عزیزترین‌هاست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

فلسفه حج!

نهج‌البلاغه

«آیا مشاهده نمی‌‏کنید که همانا خداوندِ سبحان انسان‏‌هاى پیشین از آدم (ع) تا آیندگان این جهان را با سنگ‏‌هایى در مکّه آزمایش کرد که نه زیان می‌‏رسانند، و نه نفعى دارند، نه می‌‏بینند، و نه می‌‏شنوند این سنگ‏‌ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایدارى مردم گردانید.

سپس کعبه را در سنگلاخ‏‌ترینِ مکان‏‌ها، بی‌گیاه‏‌ترینِ زمین‌‏ها، و کم‌فاصله‏‌ترینِ درّه‌‏ها، در میان کوه‏‌هاى خشن، سنگریزه‌‏هاى فراوان، و چشمه‌هاى کم‌آب، و آبادی‌هاى از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند.

سپس آدم (ع) و فرزندانش را فرمان داد که به سوى کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلب‌‏ها، به سرعت از میان فلات و دشت‏‌هاى دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه‏‌هاى عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روى آورند، شانه‌‏هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند، و در اطراف خانه طواف کنند، و با موهاى آشفته، و بدن‌‏هاى پرگردوغبار در حرکت باشند. لباس‌‏هاى خود را که نشانه شخصیّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نکردن موهاى سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمایشى آشکار است براى پاک‌سازى و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.

اگر خداوند خانه محترمش، و مکان‌‏هاى انجام مراسم حج را، در میان باغ‏‌ها و نهرها، و سرزمین‌‏هاى سبز و هموار، و پردرخت و میوه، مناطقى آباد و داراى خانه‏‌ها و کاخ‌‏هاى بسیار، و آبادی‌هاى به هم پیوسته، در میان گندم‌زارها و باغات خرّم و پر از گل و گیاه، داراى مناظرى زیبا و پرآب، در وسط باغستانى شادى‌آفرین، و جادّه‌‏هاى آباد قرار می‌‏داد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبک‌‏تر می‌‏شد.

 اگر پایه‌‏ها و بنیان کعبه، و سنگ‏‌هایى که در ساختمان آن به کار رفته از زمرّد سبز، و یاقوت سرخ، و داراى نور و روشنایى بود، دل‌‏ها دیرتر به شک و تردید می‌‏رسیدند، و تلاش شیطان بر قلب‏‌ها کمتر اثر می‌‏گذاشت، و وسوسه‏‌هاى پنهانى او در مردم کارگر نبود. در صورتى که خداوند بندگان خود را با انواع سختی‌ها می‌‏آزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت می‌خواند، و به اقسام گرفتاری‌‏ها مبتلا می‌‏سازد، تا کبر و خودپسندى را از دل‌‏های‌شان خارج کند، و به جاى آن فروتنى آورد، و درهاى فضل و رحمتش را به روی‌‏شان بگشاید، و وسایل عفو و بخشش را به آسانى در اختیارشان گذارد.» (نهج‌البلاغه: بحشی از خطبه 192)

یادداشت‌ها:

ـ نهج‌البلاغه. ترجمه محمد دشتی (1386). تهران: قدر ولایت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

گوشت و خون قربانی به خداوند نمی‌رسد؛ تقوا می‌رسد!

حج 34 تا 37

«و برای هر امتی قربانی‌ای معین داشته‌ایم تا نام خدا را  ]به هنگام ذبح[ بر چارپایان زبان‌بسته‌ای که روزی‌شان کرده‌ایم ببرند؛ ]آری[ خدای شما خدای یگانه است، در برابر او تسلیم باشید، و به فروتنان بشارت ده. همان کسانی که چون یاد خدا به میان آید، دل‌های‌شان خشیت گیرد، و نیز کسانی که بر مصائب‌شان شکیبایی می‌ورزند و برپادارندگان نماز و کسانی که از آنچه روزی‌شان داده‌ایم می‌بخشند. و ]قربانی[ شتران درشت‌اندام را برای شما از شعائر الهی گردانده‌ایم؛ برای شما در آن خیری هست، پس در حالی که به صف و برپا ایستاده‌اند نام خدا را بر آنها ببَرید ]قربانی کنید[ و چون پهلوهای‌شان به خاک رسید از آن بخورید و به فقیر غیرسائل و سائل نیز بخورانید؛ بدین‌سان آنها را برای شما رام کرده‌ایم، باشد که سپاس بگزارید. گوشت‌های آنها و خون‌های‌شان هرگز به خداوند نمی‌رسد، بلکه پرهیزگاری شما به رضای او نایل می‌گردد؛ بدین‌سان آنها را برای شما رام کرده است تا خداوند را به خاطر آنکه راهنمایی‌تان کرده است تکبیر گویید و به نیکوکاران بشارت ده.» (حج: 34 ــ 37)

 

یادداشت‌ها:‌

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

بیرون بردن گوشت‌های قربانی از صحرای منیٰ

محمد اسفندیاری و آسیب‌شناسی دینی

محمد اسفندیاری می‌نویسد:

«در ”فروع کافی“ آمده است که محمد بن مسلم از امام صادق (ع) درباره بیرون بردن گوشت‌های قربانی از صحرای منیٰ سؤال کرد. آن حضرت فرمود: آن روز که ما می‌گفتیم نباید چیزی از گوشت قربانی را از منیٰ بیرون برد برای آن بود که مردم آنجا بدان نیاز داشتند. اما امروزه که حاجیان فراوان شده‌اند ]و قربانی بیش از نیاز مردم آنجاست[ بیرون بردن آن عیبی ندارد ]الفروع من الکافی، ج 4، ص 500[. حال بنگرید که تا همین چند سال پیش قربانی‌های مازاد بر نیاز را در منیٰ دفن می‌کردند و به هزاران فقیر خارج از آنجا نمی‌دادند.» (اسفندیاری، 1395: 77)

 

یادداشت‌ها:

ـ اسفندیاری، محمد. (1395). آسیب‌شناسی دینی. تهران: کویر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

درباب قصه ابراهیم و فرزندش در قرآن!

ابوالقاسم فنایی

ابوالقاسم فنایی می‌نویسد:

«”آیا قربانی کردن خود در راه خداوند کاری اخلاقی است؟“ اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد، آنگاه می‌توان ادعا کرد که کار فرزند ابراهیم اخلاقاً موجه بوده است. کار خود ابراهیم نیز از دو جهت موجه بوده است: یکی اینکه قربانی کردن فرزند قربانی کردن خود است و دیگری اینکه کمک کردن به دیگری برای قربانی کردن خود در راه خدا از نظر اخلاقی نادرست نیست. همچنین می‌توان پرسید: اگر خودکشی برای رهاشدن از درد و رنج جانکاهی که بیماران صعب العلاج به آن دچارند اخلاقاً موجه است، چرا قربانی کردن خود در راه خدا به شرطی که درد و رنجی برای دیگران در بر نداشته باشد و حق دیگران را ضایع نکند، اخلاقاً ناموجه باشد؟»

متن کامل این جستار را می‌توانید در دین‌آنلاین بخوانید!

یادداشت‌ها:

ـ دین‌آنلاین: پایگاه تحلیل خبری دین‌پژوهی (دسترسی در 1396/6/10)

ـ یادداشت‌های مرتبط:

دلبستگی فرجامین ابراهیم!

قربانی ابرهیمی گذشتن از عزیزترین‌هاست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز