«ای برادر تو همه اندیشه‌ای / مابقی خود استخوان و ریشه‌ای» (مولوی)

پرسش بیجا!

مائده 101 و 102

«ای مؤمنان! از چیزهایی پرس‌وجو نکنید که چون بر شما آشکار شود، شما را اندوهگین کند و اگر در زمانی که قرآن نازل می‌گردد پرس‌وجو کنید، [حکم شاق آن] بر شما آشکار می‌گردد؛ خداوند از آن گذشته است و خدا آمرزگار مهربان است. قومی که پیش از شما بودند نظیر آن [مسأله‌ها] را پرسیدند سپس به همان کافر شدند» (سوره مائده: آیات 101 ــ 102)

 

یادداشت‌ها:

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

انتظارات گزاف از روایات!

محمد هدایتی درباره «انتظارات زیادی از روایات» می‌نویسد:

«این باور وجود دارد که برای هر واقعه‌ای تا قیامت خطاب قطعی از طرف خداوند متعال وجود دارد که اصل آن در قرآن کریم است و سپس در سنت بیان شده و طبق بعضی از روایات پیامبر اکرم (ص) آن را نزد عترت طاهرینش به ودیعت گذاشته است.

براساس پندار فوق برخی وظیفه خود می‌دانند که برای هر کار و حادثه‌ای به سراغ نصّ و روایات بروند و با مردود دانستن اصل اباحه، به هر نحوی که شده حکم شرعی را جست‌وجو و طلب کنند و امرونهی فقهی را از لابلای کتاب و سنت بیرون کشند. آنها دانش صحیح و درست را تنها در روایات می‌بینند و بر این باورند که در هیچ جای دیگر پیدا نمی‌شود؛ و اگر هم چیزی یافت شود، باطل و بیهوده است. [...]

به نظر می‌رسد تلقی فوق از اساس نادرست است، هرچند به طور ریشه‌ای در تاروپود اندیشه فقهی ما رسوخ کرده و به مرتکز [=ثابت] دینی تبدیل شده است. مثلاً، آیات قرآنی که در این باور به آنها استدلال شد [انعام: 38؛ انعام: 59؛ و نحل: 89]، و، به تبع، روایاتی که تبیین‌کننده آن آیات هستند، در آن بخشی که مربوط به کتاب عالم هستی می‌شود گویای این مطلب است که چیزی در آن فروگذار نشده و پهنه بزرگ آفرینش با سلسله علت و معلول‌ها تحت احاطه علم وسیع پروردگار متعال است و همه در لوح محفوظ مکتوب بوده و چیزی مورد فراموشی یا غفلت قرار نمی‌گیرد و خداوند بر همه کلیات و جزئیات خلقت آگاهی کامل و تقدیری حکیمانه و عالمانه دارد. و در بخش مربوط به کتاب تشریع هم مقصود آن است که قرآن کریم، که کتاب تربیت و انسان‌سازی است، در ارائه برنامه‌ای برای تکامل فرد و جامعه هیچ کوتاهی نکرده و هر آنچه برای پیمودن این راه لازم است به صورت قواعد کلی و در بخش‌هایی به نحو جزئی ارائه کرده است؛ نه اینکه مراد بیان همه جزئیات و اطلاعات از انواع دانش‌ها و تبیین تمام ریزه‌کاری‌های زندگی در همه دوران باشد. دین لازم نمی‌بیند که پیوسته از گوشه و کنار زندگی انسان‌ها وارد شده و در لابلای رفتارهای روزمره مردم حضور یابد و با صدور احکام عملی در آنها دخالت کند. دخالت آن بیشتر از جنبه تقویت عبودیت و توصیه به اخلاق دینی است؛ و در غیر از آن مواردی که آشکارا محدودیت ایجاد کرده و احکام واجب و حرام صادر نموده، تکلیف عملی دیگری را از دوش او برداشته و وی را به زحمت نینداخته است، بلکه امر را به همان حجت باطنی و فهم عقلی‌اش واگذار کرده و حتی وی را از مطالبه و پرس‌و‌جو از تکلیف شرعی دیگر بازداشته [مائده: 101] و در این باره اصل بر برائت و اباحه قرار داده است.» (هدایتی، 1395: 64 ــ 66)

 

یادداشت‌ها:

ـ هدایتی، محمد. (1395). مناسبات فقه و اخلاق. تهران: نگاه معاصر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

کتاب‌درمانی: روزی یک صفحه قبل از خواب!

کتاب‌درمانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

سال نو مبارک!

نوروز 1396

فرارسیدن بهار 1396 را مخصوصاً به خوانندگان وبلاگ اندیشه‌ورزی تبریک عرض می‌کنم. امیدوارم سالی پر از اندیشه، آگاهی، تندرستی و سربلندی پیش رو داشته باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

ولادت حضرت زهرا (س) و روز زن گرامی باد!

حضرت فاطمه و روز زن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

بازنگری در شهادت زن در فقه اسلامی

نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی

نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی می‌نویسد:

«سؤالات جدیدی که دربارهٔ حقوق زن مطرح می‌شود و به وسیلهٔ رسانه‌های گروهی در سطح جهان پخش می‌گردد فقهای بیدار و دلسوز را موظف می‌کند که در این گونه مسائل از نو بیندیشند؛ از باب نمونه، سؤالی توسط یکی از فرستنده‌های جهانی مطرح شد که در خور کمال توجه و عنایت است و پاسخ منطقی و عقل‌پسند می‌طلبد. سؤال این بود که در فقه اسلامی شهادت زنان در مورد عمل خلاف عفت قبول نمی‌شود و اگر زنانی چنین شهادتی بدهند، باید به هر یک هشتاد ضربه شلاق بزنند. سؤال‌کننده، که یک بانوی حقوق‌دان بود، می‌گفت: ”اگر چهار زن باتقوا به چشم خود ببینند که مرد فاسقی به زن پاک‌دامنی تجاوز به عُنف کرد و از روی انگیزهٔ دینی بروند نزد قاضی و شهادت بدهند که فلان مرد به فلان زن مسلمان تجاوز به عُنف کرد، فقه اسلامی می‌گوید: قاضی، اگر هم این زنان را باتقوا بداند، باید به هریک هشتاد ضربه شلاق به عنوان حد قذف بزند و نباید آن مرد را مجازات کند. آیا عادلانه است زنان شهادت‌دهنده‌ای که به انگیزهٔ دینی شهادت داده‌اند فقط به دلیل اینکه زن هستند شلاق بخورند و آن مرد فاسق مجازات نشود و به گناه بیشتر تشویق گردد؟!“

این سؤال تکان‌دهنده فقیه مسئولیت‌شناس را به فکر فرو می‌برد که آیا نباید در این گونه مسائل تحقیق جدید و بازنگری همه‌جانبه‌ای انجام گیرد؟ و آیا اگر در این مسأله با همه‌سونگری و با دید جدید بحث اجتهادی کاملی انجام شود نتیجهٔ جدیدی نخواهد داد؟» (صالحی نجف‌آبادی، 1383: 14)

«ممکن است فقیهی در رابطه با این مسأله بگوید: آیهٔ شریفهٔ  إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ ... (نحل: 90) که می‌گوید: خدا به عدالت امر می‌کند بر حدیثی که در این مسأله احیاناً وجود دارد حاکم است و آن را رد می‌کند به چند دلیل: 1 ــ اگر حدیثی با قرآن مخالف باشد، مردود است و در اینجا حدیث مفروض با قرآن مخالف است، زیرا آنچه حدیث می‌گوید ظلم است، در حالی که آیهٔ مزبور امر به عدالت می‌کند. 2 ــ رعایت عدالت موافق با عقل و فطرت است و اسلام که دین عقل فطرت است نمی‌پذیرد که زنان باتقواى شهادت‌دهنده، برخلاف عدالت، شلاق بخورند و آن مرد فاسق مجازات معاف باشد. 3 ــ عدالت روح اسلام است و در این مسأله نمی‌توان اسلام را رها کرد و به حدیث، که در حکم کالبد است، تمسک نمود، در حالی که در حدیث احتمال جعل یا اشتباه وجود دارد.» (همان: پانوشت صص 14 ــ 15)

 

یادداشت‌ها:

ـ صالحی نجف‌آبادی، نعمت‌الله (1383). قضاوت زن در فقه اسلامی. تهران: امید فردا.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

اول تغییر خویشتن، سپس تغییر جهان!

تغییر خویشتن

هرکسی به فکر تغییر جهان است،

اما هیچ‌کسی به فکر تغییر خویشتن نیست!

ناشناس
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است؟

عنکبوت 61


«اگر از ایشان بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است و خورشید و ماه را رام کرده است، گویند خداوند؛ پس چگونه بیراهه می‌روند؟» (عنکبوت:61)

 

یادداشت‌ها:

ـ قرآن. ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی (1386). تهران: انتشارات دوستان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

بت‌پرستی

حامد خانی

فرهنگ مهروش درباره «بت‌پرستی» می‌نویسد:

«ظاهراً رایج‌ترین آیین میان عرب‌ها بت‌پرستی بود. جای پرسش دارد که بت‌پرستی دقیقاً به چگونه رفتاری در برابر بت‌ها اطلاق می‌شود. به عبارت دیگر، بت برای عرب‌ها چه جایگاهی را داشت؟ آیا عرب‌ها معتقد بودند که بت‌ها این جهان را آفریده‌اند؟ باید در پاسخ گفت عرب‌ها بت را خدا نمی‌دانستند. آنها به الله باور داشتند و معتقد بودند جهان را الله آفریده است. از دید آنها، هر چیز رب یا الهی داشت که آن را هدایت و اداره و از خطرات حفظ می‌کرد. رب‌ها و الهه‌های فراوانی را می‌پرستیدند. و هرگاه – بسته به نوعش – سراغ یکی از این رب‌ها می‌رفتند. یکی رب آسمان بود، یکی رب زمین بود، یکی الهه دریا بود، یکی الهه باد بود، یکی الهه عشق بود، یکی الهه حاصل‌خیزی، یکی الهه بخت و اقبال و به همین ترتیب الهه جنگ و صلح و شب و روز و رب شفق و رب فلق و ... . در این میان، الله رب العالمین بود؛ یعنی رب زمان و صاحب‌اختیار و مدبر همه دوران‌ها. به این ترتیب، الله در واقع بالاترین جایگاه را در میان قدسیان مختلف پیدا می‌کرد. آنها معتقد بودند جهان و انسان را الله آفریده است (عنکبوت: ۶۱). اما باور داشتند او دستیارانی هم دارد که رب‌ها و الهه‌ها هستند. بت‌پرستی آنها بدین معنا نبود که جایگاه خدا را به منزله آفریننده جهان انکار کنند. مسئله آن بود که می‌گفتند ما دست‌مان از دامن قدس الهی کوتاه است و به همین دلیل واسطه‌هایی به درگاه الهی می‌خوانیم. آنها بت‌ها را واسطه‌هایی برای تقرب به خدا می‌دانستند و البته پیامبر (ص) این رفتار آنها را نقد کرد، که چنین شفاعت‌جستنی با پرستش بت‌ها فرق ندارد.

در خود قرآن به همین اعتقاد عرب‌ها اشاره گویایی شده است. قرآن از قول عرب‌ها نقل می‌کند که می‌گفتند:

”الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ؛ این بت‌ها شفیعان ما پیش خدا هستند و ما را به خدا نزدیک می‌کنند. “ (زمر: ۳)

در فرهنگ پیش از اسلام، پرستش بت‌ها جز اعتقاد به نزدیکی بت‌ها به خدا و توانایی شفاعت برای فرد به پیشگاه الهی معنا نداشت. همین درک از رفتار عبادی عرب‌ها در قرآن و سپس در فرهنگ اسلامی بازتاب یافت. از دیگر سو، با ظهور توحید اسلامی، مفهوم پرستش نیز دگرگون شد. بدین‌سان، مسلمانان متأخر ”بت‌پرستی عرب‌ها“ را در قالب فهم توحیدی از مفهوم ”پرستش“ بازشناختند و پنداشتند که لابد عرب‌های پیش از اسلام برای بت‌های دست‌ساز خویش جایگاه خدایی و آفرینندگی قائل بوده‌اند. باری، بالادیدن جایگاه خدا در هستی و کوتاه‌دیدن دست خویش از دامان او سبب شده بود عرب‌ها برای خدا نقشی در زندگی روزمره خود سراغ نگیرند. آن‌قدر که نقش بت‌ها در زندگی‌شان پررنگ شده بود، توجه به خدا محوریت نداشت. خدا نیز معبودی بود کنار معبودهای دیگر. این همان چیزی بود که پیامبر (ص) نقد کرد.

بت‌ها تنها مرجعی نبودند که عرب‌ها از آنها حاجت می‌طلبیدند. زمانی که عرب‌ها شوق رسیدن به چیزی یا حاجتی داشتند یا در مواردی که طمع به چیزی می‌ورزیدند به بت‌ها متوسل می‌شدند. به خانه خدایان می‌رفتند و قربانی می‌کردند به این امید که بت‌ها حاجت‌شان را برآورند یا به عبارت دیگر، بت‌ها پیش خدای اصلی شفیع آنها شوند. شواهدی از توسلات عرب‌ها در شعر عربی برجای مانده است. گاه متن این اشعار گفت‌وگوهای عاشقانه با بت‌هاست که به خوبی رابطه عشق‌ورزی میان اشخاص با بت‌ها را نشان می‌دهد گویی آنها به نوعی عشق‌ورزیدن به بت نیز معتقد بوده‌اند.

این فقط یک جلوه از پرستش عرب‌هاست. یک نوع دیگر از توسل هم نزد آنها رایج بوده است. زندگی در محیط خشن همچون عربستان با آن همه آفات طبیعی و غیرطبیعی، گردبادهای کشنده و طو‌فان‌های درهم‌کوبنده و سارقان مسلح و قحط و گرسنگی و تشنگی و جز آنها نیاز به خدایانی برای آرام‌بخشی از خطر و محافظت از فرد و گروه  و قبیله نیز داشت. عرب‌ها در این وضعیت به جن‌ها پناه می‌بردند:

”وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ یعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا؛ ... مردانی از انس به مردانی از جن پناه می‌بردند. این پناه‌جویی بر وحشت‌شان می‌فزود“ (جن: ۶)

خود شیطان در فرهنگ اسلامی یک جن است که از دستور خدا سرپیچی کرده است. عرب‌ها وقتی می‌خواستند از خوفی بگریزند، به شیطان پناه می‌بردند. چنانکه اسلام توسل به بت‌ها را نقد کرد و مردود شمرد، مددجستن از جن‌ها را نیز باطل دانست. قرآن کریم به پیامبر (ص) امر کرد که هنگام خواندن قرآن از شر شیطان رانده شده به خدا پناه ببرد (نحل: ۹۸). قرآن مددجستن از جن‌ها را نیز نوعی شریک‌دانستن آنها در قدرت الهی شناساند. گذشته از این، بر مددجویی از خدا هم در حال رهبت و خوف هم در حال رغبت و شوق تأکید کرد (ن.ک.‌ انعام: ۱۰۰؛ انبیا: ۹۰).» (مهروش، 1395: 135 – 138)

 

یادداشت‌ها:

ـ مهروش، فرهنگ (حامد خانی)(1395). تاریخ فقه اسلامی در سده‌های نخستین: از آغاز اسلام تا شکل‌گیری مکتب اصحاب حدیث متأخر. تهران: نشر نی.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز

روز درخت‌کاری گرامی باد!

درخت‌کاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
انسان اندیشه‌ورز